داستان «انباری پدربزرگ» نویسنده «پارسا فرهادی نیا» نوجوان 13ساله

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

parsaa farhadinia 

خانه ی پدربزرگ در یکی از خیابان های قدیمی شهر بود . خیابانی که در پیاده رو هایش درختان تنومند ، سر به فلک کشیده بودند . خانه خیلی بزرگ بود . در وسط حیاطش یک حوض دایره ای شکل به چشم می خورد . روی لبه ی حوض هم گلدان های زیادی قرار داشت که در همه ی شان گل های زیبا و خوشبویی روییده بود. خلاصه حیاطش آنقدر بزرگ بود که آن را به دو نیم تقسیم کرده بودند : حیاط پشتی و حیاط جلویی .

داستان «خاطرۀ روزِ خستگی» نویسنده «علی منّتی» (دانش‌آموز پایۀ هشتم)

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

ali menati

امروز، روز خسته‌کننده‌ای بود. ریاضی، علوم، ریاضی: برنامۀ درسی امروز. سوز پاییزی را با تمام جان که هیچ، با مغز استخوان‌هایم حس می‌کنم. کوله‌پشتی‌ام بر پشتم سنگینی می‌کند. برای این‌که مرا به زمین نزند، به جلو خم شده‌ام. نوک انگشتانم بی‌حس شده.

نام داستان «گربه گمشده ملکه شهر هیولاهای شاد» نویسنده «پرنیان پیروزی

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

parnian piroozi

روز اردو بود و ستایش با اجازه ی معلم ، مدیر، والدینش و ناظم، ساعت هوشمندش را به مدرسه آورده بود که ناگهان زنی با دماغی به طول 123456667889994، موهایی به قرمزی گوجه ، پوستی به رنگ سیب زمینی ، چشم هایی به ریزی نخود ، ابروهایی که همچون جنگلی پر پشت بود و شپش های سرش که به ستایش لبخند می زدند

داستان «خوابی عمیق‌تر از همیشه» نویسنده «امیررضا پیری دلفان» (دانش‌آموز پایه هفتم)

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

amirreza piri delfan

خواب بودم. گرمای شدیدی احساس می‌کردم. چشمانم را باز کردم. نور خورشید را دیدم که از پنجره‌ای باریک می‌گذشت و روی من می‌تابد. کش و قوسی به خودم دادم و سرم را کمی بلند کردم. صدای الکل می‌آمد که داشت با دستکش صحبت می‌کرد.

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692