داستان «قدرت‌خان آرتیست می‌شود» نویسنده «الهام بیاتی‌مقدم»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

elham bayati moghadam

آن شب، حلیم‌پزانِ عمه‌بزرگه دعوت بودیم. هر سال شب‌ عاشورا دو دیگ حلیم می‌پختند؛ همه فامیل جمع می‌شدند و اگر محفل گرم بانوان فامیل که در باب تزویج و بخت‌آزمایی دختران یا ریختن پته مردان دوتنبانه روی آب، مجالی می‌داد؛ پسر بزرگ عمه‌خانم زیارت عاشورا را با لحن سوزناکی برای تلطیف روح گناه‌آلود خانواده بلند‌بلند ازبرمی‌خواند.

نثر طنز «همه‌ی راهها به شمشاد ختم می شد!» نویسنده «ماهور موسوی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

zzzz

پدربزرگ، خرش را از همه ی ما بیشتر دوست داشت و این را به کرات ثابت کرده بود!

خانه باغی که پدربزرگ و مادربزرگ در آن زندگی می کردند، بسیار وسیع بود و علاوه بر درختان خرما وپرتقال فراوان، دارای طویله و مرغدانی هم بود، هر ساعت از شبانه روز که پا به باغ می گذاشتی، اصوات گوش نواز عرعر، بع بع، قدقد و…طنین انداز بود!

داستان طنز «بستنی زعفرانی» نویسنده «نیلوفر خدابخش»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

zzzz

مرد جوان و لاغری جلوی پیشخان ایستاده است. منو را چند بار با دقت از بالا تا پایین ‌می‌خواند: بستنی، فالوده، آب هویج، آب انار... . بعد از کلی سؤال‌پیچ کردنِ فروشنده و فکر کردن، بالأخره یک کاسه بستنی زعفرانی سفارش ‌می‌دهد:

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692