(۱)
[برای پدر خوبم کە دیگر نیست]
ترک این مهلكه با خون جگر باید كرد
یا از این شهر بلا دیده سفر باید كرد
(۱)
[برای پدر خوبم کە دیگر نیست]
ترک این مهلكه با خون جگر باید كرد
یا از این شهر بلا دیده سفر باید كرد
دستم به شکوفه ها نمیرسد
وقتی بهار معصومیت یست
ماه را از میان انگشتانم کشید
و زیر کفشهایش کشت
در سریال های سیاه وُ سفید از کجا معلوم
مداد رنگی در خود، رنگ را نکشت؟