**انسان تنها موجودی است که میداند تنهاست
و یگانه موجودی است که
**انسان تنها موجودی است که میداند تنهاست
و یگانه موجودی است که
روی صندلی چرمی راحتی درست مقابل میز منشی نشسته بودم.ظاهر آرام ودرون طوفانی ام با هم سخت درجدال بودند.15 سال از آخرین باری که مینا را دیده بودم ، گذشته بود . به نظرم آراسته بودم.کت شلوار کرم رنگی که فقط یکبار آن هم در جلسه دفاع از پایان نامه دکترا پوشیده بودم به تن داشتم.
مقدمه
زندگی روزمره ما سرشار از تلاش برای بودن است. نیازها در ما ایجاد انگیزه میکند و این عامل، ما را وادار به تلاش جهت برطرف نمودن نیازها مینماید. نیازهای زیستی، نیاز به دوستداشتن و دوستداشتهشدن و نیاز به امنیت، مثالهایی از این دست میباشند. اما نیازهای دیگری هم وجود دارند که در درون ما قوت میگیرند و شناخته شده نیستند.
سرم را که توی قهوه خانه بردم، یادم آمد تلفن همراهم را توی ماشین جا گذاشته بودم. قهوه چی نگاهش به من بود. گفتم: یک فنجان چای داغ!
از خواب که بیدار میشوم از اینکه اسم خودم را فراموش کردهام ، تعجب میکنم . به خودم میگویم :"باز هم دیوانگیهایم گل کرد !