خانم گراو از درِمشرف به باغ شروع کرد به صدا زدن،اما هیچ جوابی نشنید. خورشید از نیم ساعت قبل غروب کرده بود و تشعشعات طلایی و بنفش رنگی را به سستی از خود ساطع میکرد. چند ابر در کنج غربیِ آسمان سکنی گزیده بودند و در سمت شرقی آسمان ماه بدر با تمام زیباییاش در آستانهی بالا آمدن بود و نور را از رخِ ستارگانِ چشمک زنِ آسمان میربود.
چت از طریق واتساپ