مسافر نابینا
خودش نمیدانست که راهی که میرود مستقیم است یا راه گمراهی؟ در راه فردی را دیده بود که به او گفته بود: «راهت را گم کرده ای بیا تو را به منزل برسانم.»
مسافر نابینا
خودش نمیدانست که راهی که میرود مستقیم است یا راه گمراهی؟ در راه فردی را دیده بود که به او گفته بود: «راهت را گم کرده ای بیا تو را به منزل برسانم.»
«پیامم رو به خانم راند رسوندید؟»
«البته، خانم راند خیلی سرشون شلوغه، ممکنه نتونن همون موقع جوابتون رو بدن.»
فصل حراج قیمتها بود. مؤسسه بزرگ والپرگیس و نتل پینک قیمتهایش را برای یک هفته کامل طبق قوانین تجاری به عنوان امتیاز پایین آورده بود.
ادلا چمپینگ که خودش را بالاتر از این میدانست که بخواهد گول این حراج های معمولی را بخورد، به طور جدی تصمیم گرفت که در هفته کاهش قیمتهای والپرگیس و نتل پینک شرکت کند.
در سالهای خیلی دور، کشاورز تهیدستی به همراه مادر بیوه و پیرش در کوهپایه زندگی میکرد. داراییشان تکه زمینی بود که مایحتاج زندگیشان از آن تامین میشد و آنها نیز با قناعت و صبوری در کمال آرامش و خوشی، زندگی میگذراندند.
"مارسل" یک موش فرانسوی است، که درون قایقی زیبا در پاریس زندگی می کند. محل زندگی او در زیر کف آشپزخانۀ قایق است. او از خواندن کتاب ، رفتن به رستوران و تماشای فیلم های قدیمی خیلی لذت می برد. "مارسل" همچنین علاقه زیادی به دیدن نمایش های اپُرا دارد.
توضیحاتی راجعبه نویسنده اثر:
هانري رنه آلبرت گي دو موپاسان (1850 ـ 1893) در كنار سایر نویسندگان فرانسوی نظیر استندال، بالزاك، فلوبر و زولا یكی از بزرگترین داستان نویسان قرن نوزدهم فرانسه به حساب می آید. همچنین میتوان او را در کنار ادگار آلن پو، گوگول و چخوف از پیشکسوتان داستان کوتاه دانست.