داستان «راز خاکستر» نویسنده «فاطمه محبی‌زاده»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

fatemeh mohebizadeh

فقط احمق‌ها هر چیزی را که می‌شنوند، باور می‌کنند. چه طور باید حرف‌های پیرمرد همسایه در کتم می‌رفت که معلوم نبود خواب بوده یا توهم ناشی از تنهایی طولانی؟ واقعیت که نبود؛ هر چند خودش اصراری بی حد و مرز داشت که دارد عین حقیقت را می‌گوید.

داستان «دنیای درون» نویسنده «محمد شرفی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

mohamad sharafi

به ساعت مچی روی دستش نگاه کرد نه و سی دقیقه شب را نشان می‌داد به سمت دستگاه ساعت‌زنی رفت و خروجش را ثبت کرد. بعد از خداحافظی از همکارانش در بیرون از فروشگاه نفس عمیقی کشید و ریه‌هایش را از هوای خنک و مطبوع آخر شب پر کرد.

داستان «تو هرگز نمیدونی یه اتفاق خوبه یا بد» نویسنده «سارا افلاکی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

sara aflaki

پشت میز نشسته بودم و به تابلوی نقاشی بالای میز مطالعه خیره  شده بودم. خودم را در کوهای بهم چسبیده تابلو جستجو می کردم. یکی از کوه ها بلند قامت تر و مستحکم تر از بقیه در وسط تابلو دیده می شد. ابرهای سفید گلوله گلوله به هم گره خورده بودند و دورتا دور قله این کوه بلند قامت را پوشانده بودند.

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692