داستان «یازده وچهل دقیقه» نویسنده «گلبرگ فیروزی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

golbarg firoozi

نگاهی به گوشی زهوار در رفته اش انداخت،گوشی قدیمی بود و روی صفحه اش چند جا ترک برداشته بود،و ۱۰صبح را نشان می داد،هوا دم خرداد را داشت و امانه باید می‌رفت تا به چشم پزشکی برسد.

داستان «عقربه» نویسنده «جلال مظاهری»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

jalal mazaherii

در محوطه ایستگاه فشارشکن گاز قدممی زد و گاهی به بیرون نگاهمی کرد. کامیون‌ها به صف دور میدان ایستاده، بعضی از راننده‌ها بساط صبحانه را پهن کرده، دور کامیون‌ها شلوغ، چند کارگر بالای آجرها نشسته بودند و منتظر راننده‌ها که صبحانه‌شان را بخورند.

داستان «فقط یک‌بار دیگر» نویسنده «غزاله غفارزاده»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

zzzz

سلام عزیزکم! خودت می‌دانی که از احوالپرسی و این جور چیزها بیزارم؛ دلم می‌خواهد حرف‌های واقعی‌تر بزنیم. از عسل کوچولو چه خبر؟ هنوز هم وقتی می‌خندد دندان‌های نورسته‌اش نمایان می‌شود؟ حاج بابا چه می‌کند؟

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692