یادداشتی بر رمان «پارک ژوراسیک» نویسنده «مایکل کرایتون»؛ «سعید زمانی»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار: 14 دی 1396

saeid zamani ایده رمان پارک ژوراسیک ابتدا در سال 1973 در قالب فیلمی تحت عنوان دنیای غرب به نویسندگی و کارگردانی مایکل کرایتون نمایش داده شد؛ پیرنگ فیلم دنیای غرب به این صورت بود که در پارکی دنیای کلاسیک غرب بازسازی شده است و گردشکران از نزدیک با دنیای غرب آشنا شوند.

تمام بومیان پارک و گاوچران‌ها تماماً روبات هستند. بر اثر یک هرج و مرج روبات‌ها از کنترل خارج می‌شوند و بر علیه بازدید کنندگان می‌شوند. این ایده در قالب رمان پارک ژوراسیک در اواخر دهه هشتاد تبدیل به رمان پرفروشی شد. رمانی که تعلیق و کشش در تمام صفحات رمان کاملاً مشهود است. پس از اینکه این رمان فروش فوق العاده ای کرد، استیون اسپیلبرگ کارگردان نامی سینمای جهان این رمان را در آن زمان (سال 1993) تبدیل به پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینما کرد؛ فیلمی که پس از گذشت بیست و پنج سال از اکران آن هنوز تر و تازه به نظر می‌رسد. جزئیات طراحی دایناسورهای در این فیلم انقلابی در جلوه‌های ویژه‌ی تصویری در آن دوران بود. اما پیرنگ این رمان علمی تخیلی: جان هاموند، میلیاردی است که جزیره‌ای را در کاستاریکا خریده و فعالیت‌های مشکوکی را دور از چشم دولت در آن جزیره مه آلود انجام می‌دهد. با نزدیک شدن به پایان فعالیت این جزیره، هاموند از دو دانشمند به نامهای دکتر گرانت دیرینه شناس و دکتر مالکوم نابغه ریاضی دعوت می‌کند تا بر پایان کار این جزیره نظارت داشته باشند. دکتر گرانت و دکتر مالکوم متوجه می‌شوند که هاموند نام این جزیره را پارک ژوراسیک گذاشته است. هاموند در این جزیره با کمک متخصصان علم ژنتیک موفق به بازآفرینی دایناسورهای عصر ژوراسیک شده‌اند. روش کارآنها به این صورت بوده است: هاموند از کنار فسیلهای دایناسورها، کهرباهای دوران ژوراسیک را جمع آوری کرده است. پشه‌هایی که در کهربا از چندین میلیون سال پیش اسیر شده‌اند، خون مکیده شده‌ی دایناسورها را در بدن خود ذخیره کرده‌اند. از طریق خون مانده در بدن پشه‌ها، دانشمندان علم ژنتیک، دیان ای دایناسورها را بازیابی و موفق به بازآفرینی دایناسورها در عصر حاضر شده‌اند. دایناسورهایی از شرورترین نژادها تا آرام‌ترینشان در این پارک سکنی گزیده‌اند و در انتظارند تا بازدید کنندگان از دیدنشان شگفت

زده شوند. هاموند با سرمستی تمام کشفیات خود را مالکوم و گرانت نشان می‌دهند. اما مالکوم ریاضی دان روی خوش نشان نمی‌دهد و پیش بینی نوعی از هرج و مرج و آنتروپی در پارک به دلیل عدم شناخت کامل طبیعت و همچنین دایناسورها می‌کند؛ همچینین به هاموند بابت عدم آگاهی‌اش اولتیماتوم می‌دهد که هر چه زودتر باید از شر دایناسورها خلاص شوند. هاموند ابتدا به مالکوم بی توجهی می‌کند. اما قطع برق در پارک پیش بینی مالکوم را به حقیقت نزدیک می‌کند. دایناسورهای شرور از حصار خود فرار می‌کند و شروع به شکار یکدیگر و ساکنان جزیره می‌کند که این آغاز فاجعه و آنتروپی در جزیره می‌شود...

سیر رمان خطی هست و هرچه جلوتر می‌رویم بر تعلیق و هیجان و غیر قابل پیش بینی بودن رمان افزوده می‌شود. تفاوت فیلم و رمان در استفاده از فرضیات علمی است. فیلم به خاطر کاربرد جلوه‌های ویژه عملاً استفاده از فرضیات علمی را کنار گذاشته، زیرا فرصتی برای این پرگویی‌ها در فیلم نبوده است. اما در رمان تک گویی های یان مالکوم برای اثبات فرضیه‌های علمی‌ای که در رمان مطرح شده است بسیار خواندنی است. همچنین در رمان به وضوح نمایش نبرد نافرجام علم و طبیعت به تصویر کشیده شده است. نبردی هرگز علم حتی قدمی به پیروزی نزدیک نخواهد شد.

برشی از رمان: اما قدرت علمی مانند ثروتی است که به ارث رسیده است: یعنی بدون انضباط به دست می‌آید. کافی است تو نوشته‌های دیگران را در مورد کاری که انجام داده‌اند را بخوانی، و قدم بعدی را به ردای. می‌توانی بسیار جوان باشی و این کار را بکنی. می‌توانی بسیار سریع پیشرفت کنی. انضباط تعلیم چند ده سال وجود ندارد. دانشمندان قدیمی کنار گذاشته می‌شوند. در برابر طبیعت تواضعی وجود ندارد. تنها فلسفه زود پولدار شدن و سریع مشهور شدن است. دروغ بگو تقلب کن جعل کن هیچ مهم نیست. نه برای تو و نه برای همکارانت. ساده‌تر این که یک استاد کاراته با دست خود مردم را نمی‌کشد. عصبانی نمی‌شود و همسرش را به قتل نمی‌رساند. کسی که این کار را می‌کند انضباط ندارد و به چیزی پایبند نیست و قدرت خود را یک شبه به دست آورده است. دانش و علوم هم این جور قدرتها را ارائه می‌کند و مجاز می‌شمارد. ■

---------------------------------------------------------------------------------------

#کارگاه_داستان‌نویسی #داستان_‌نویسی #داستان #آموزش_‌داستان‌نویسی #نقد‌و‌بررسی_‌داستان #نویسندگی #داستان_‌خوانی #ویراستاری #ویراستاران #ویرایش #درست_نویسی #خانه_ویراستاران_چوک

دانستی‌های سینمایی؛ داریوش خنجی کیست؟ «امین شیرپور»/ اختصاصی چوک

http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11782-2015-07-24-09-31-27.html

مروری بر پرفروش‌ترین‌ و بهترین رمان‌های جاسوسی (از آغاز تا امروز)

http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11810-2015-07-26-05-46-17.html

چرا كتاب نمي خوانيم هادي فرهادي

http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11847-2015-07-26-07-41-36.html

بررسی آثار وسبک جمال زاده/ تدوین:رضا قلی نیا آهنگری

http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11848-2015-07-26-07-43-07.html

سوررئالیسم؛ رویای خیال‌انگیزِ سینما «نیما رمضانی» / اختصاصی چوک

http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11784-2015-07-24-09-35-38.html

جاودانگی حکمت در انديشه سهروردی/ محمدتقي جان محمدی

http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11849-2015-07-26-07-44-45.html