این روزها جامعهِی فیلمبین ایران همزمان با سینماهای دنیا پیش میرود و اکثر فیلمها با کیفیت مناسب و از طریق اینترنت در بین فیلمبینهای ایرانی پخش میشوند. فیلمهایی که از مزیت کارگردان و یا بازیگران نامدار بهرهمند باشد هم در اولویت قرار دارند؛ اما مسئلهای که نادیده گرفته میشود افرادی هستند که پشت دوربین قرار دارند. در واقع عوامل ردیف دوم هر فیلمی هرچقدر هم که فیلم موفق باشد به اندازهی بازیگران و کارگردان دیده نمیشوند. در چیدمان همین عوامل پشت صحنه گاهی اتفاقات جالبی رخ میدهد که امروز به یک نمونه از آنها میپردازیم که احتمالاً متوجه آن نشدهاید.
داریوش خُنجی Darius Khondji (متولد ۲۱ اکتبر ۱۹۵۵ در تهران) مدیر فیلمبرداری و فیلمبردار ایرانی تبار است. خنجی از پدری ایرانی و مادری فرانسوی زاده شد. در سنین پایین، خانوادهی او به فرانسه نقل مکان کردند و داریوش در زمان نوجوانی به ساخت فیلمهای Super-8 علاقهمند شد. بعدها به آمریکا سفر کرد تا در دانشگاه کالیفرنیا درس بخواند و بعدها در دانشگاه نیویورک و مرکز بینالمللی عکسبرداری مشغول به تحصیل شد. در طول این مدت دو استاد بر تصمیم او برای تبدیل شدن به یک فیلمبردار تأثیرگذار بودند، جوناس میکاس (ملقب به پدرخواندهی سینمای آوانگارد آمریکا) و هایگ مانوگیان (معلم فیلمسازی مارتین اسکورسیزی). خنجی در آن زمان متوجه شد تمام کاری که میل به انجام آن داشت فیلمبرداری کردن فیلم دیگر دانشجویان بود.
خنجی بعد از مدتی که در آمریکا بود در سال 1981 به فرانسه بازگشت و به عنوان دستیار فیلمبردارانی نظیر برونو نویتن، مارتین شافر و پاسکال مارتی مشغول به کار شد. او همچنین شروع به فیلمبرداری موزیک ویدیوها و پیامهای بازرگانی کرد.
در سال 1991 وی فیلم Le tresor des Iles Chiennes را با بودجهای کم و به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری کرد که به عنوان دومین کار حرفهای خود مورد توجه منتقدین و سینماگران قرار گرفت. فیلمبرداری او در این فیلم به حدی چشمگیر بود که مجلهی Cahiers du cinéma یکی از معدود مصاحبههایش با یک فیلمبردار را با وی ترتیب داد. فیلم بعدی وی در سال 1991 با نام Delicatessen شهرتی جهانی و یک نامزدی در جشنواره فیلم سزار فرانسه برای وی رقم زد. خنجی کار خود را ادامه داد و در سال 1995 شهر کودکان گمشده (The City of Lost Children) را فیلمبرداری کرد. برای این فیلم او باز هم نامزد جایزه بهترین فیلمبرداری از جشنواره سزار فرانسه شد. در همان سال خنجی در زمینهی پیامهای بازرگانی یک همکاری با دیوید فینچر به سفارش شرکت نایکی انجام داد که همین پیام بازرگانی و نوع فیلمبرداریاش در فیلم Delicatessen منجر به شکل گرفتن یکی از بهترین فیلمبرداریهای کارنامهاش در فیلم هفت (Seven) دیوید فینچر شد. فیلمی که در بین منتقدان و عوامل سینمایی شهرتی روزافزون برای خنجی و کارش به ارمغان آورد اما به دلایلی که در ابتدای مطلب اشاره شد کمتر کسی در بین مخاطبان متوجه این موضوع شد. او برای این فیلم نامزد دریافت جایزه بهترین فیلمبرداری از انجمن فیلمبرداران آمریکا هم شد.
خنجی در سال 1996 فیلم Evita را فیلمبرداری کرد و برای این فیلم نامزد دریافت جایزههای معتبری از جمله جایزهی بفتا و ستلایت و از همه مهمتر نامزد اسکار بهترین فیلمبرداری شد. این موفقیتها باعث شد تا کارگردانهای بزرگ دنیا خواستار همکاری با خنجی شوند. سال 1999 وی فیلم دروازهی نهم (The Ninth Gate) به کارگردانی رومن پولانسکی و سال 2000 فیلم ساحل (The Beach) به کارگردانی دنی بویل را فیلمبرداری کرد. خنجی به کار خود ادامه داد و در سال 2011 فیلم نیمه شب در پاریس (Midnight in Paris) به کارگردانی وودی آلن را در پاریس فیلمبرداری کرد. بعد از آن در سال 2012 فیلم عشق (Amour) را برای میشاییل هانکه فیلمبرداری کرد. عشق موفق به کسب نخل طلای جشنواره کن، اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان و نامزد دریافت اسکار بهترین فیلم شد و خنجی برای این فیلم نامزد بهترین فیلمبرداری از جشنواره فیلم اروپا شد.
او در فیلم تقدیم به رم با عشق (To Rome with love) و جادو در مهتاب (Magic in the Moonlight) نیز با وودی آلن همکاری کرد.
داریوش خنجی همچنین در زمینه موزیک ویدیو با کریس کانینگهام (کارگردان مشهور موزیک ویدیوهای برجسته) همکاری داشته و موزیک ویدیوهایی برای مدونا و چند خوانندهی دیگر نیز فیلمبرداری کرده است.
در کارنامهی وی همکاری با کارگردانان مشهوری چون رومن پولانسکی، دیوید فینچر، وودی آلن، آلن پارکر، برناردو برتولوچی، وونگ کار وای، سیدنی پولاک، دنی بویل، میشاییل هانکه و... ثبت شده است. او همچنین در سال 1998 موزیک ویدیویی برای مدونا، در سال 2011 موزیک ویدیویی برای لیدی گاگا و در سال 2013 فیلم کوتاهی به کارگردانی وس اندرسن را فیلمبرداری کرده است.
خنجی که در 60 سالگی به اوج پختگی در کار خود رسیده است نامی آشنا در میان عوامل سینمایی مطرح دنیا است اما با وجود این همه موفقیت و شهرت در عرصههای بینالمللی، هنوز در کشوری که در آن متولد شده به خوبی شناخته شده نیست. ■
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا