داستان «آن زمان که صدایت کردم» نویسنده «سپیده گلتراش نژاد»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

zzzzبه زور، ننه آقا بلندم کرد که براش نون بگیرم انگار تو این خونه ،مرد قحطی اومده ...ولی میدونم نون گرفتن من  ،کله سحر امروز به خاطر تنبیه کار دیروزم بود که با پسرا رفته بودم سر تلمبه ..بعدشم زدن سرمو شکستن ..وقتی می خواستم دنبالشون منم از درخت برم بالا خرما بچینم آخه هرچی پایین درخت وایسادم برام ننداختن...

داستان «شیرکوه» نویسنده «فرشاد ذوالنوریان»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

farshad zolnooriann

دست نقاش شب در میان اتاقک­های سیمانی استراحت­گاه، رنگی به سیاهی زغال کشیده بود. باد آبان بود که نم سرشار از سرما را از دل اندوه­زده­ی جنگل­ درختان راش به دیوارهای رنگ‌پریده و توسری‌خورده­ی اتاقک­ها می­سابید. تیر چراغ برق لاغر چوبی، نوری کم سو بر سقف­ها و زمین گلی که رد لاستیک سرویس­ها بر تنش مانده بود، می­تاباند.

داستان «ناهار چی درست کنم؟» نویسنده «زینب مهدی زاده»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

zeinab mehdizadeh

سخت ترین کار دنیا فکر کردن به این است که ن:«ناهار و شام  چی درست کنم؟»ساعت نزدیک یازده بود.از شدت گرسنگی احساس ضعف می کردم. رو کردم به سمیرا گفتم:«ناهارچی درست کنم؟»نگاهش را به میز جلو مبلی خیره کرده بود و سیگار می کشید.

داستان «تنقلاتِ نامرد» نویسنده «یوکابد جامی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

ukabed jamii

صدای ساز و دهل که از رادیو آبی رنگ پدر به گوشمان خورد، همه ما از شدت شادی و نو شدن سال به هوا پریدیم. گوینده رادیو با صدایی زمخت و بی انرژی اعلام کرد« سال 1348 مبارک. مردم تربت جام[1] سال نو مبارک. سالی پرخیر و برکت برای شما عزیزان آرزومندم. ایام به کام» مادر پیچ رادیو را چرخاند و صدای گوینده را تقریبا به صفر رساند.

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692