این رمان، رمانی اجتماعی‌عاشقانه است که در آن از مسائل و مشکلات زندگی تک سرپرستی، تربیت فرزندان، مسائل اقتصادی و همچنین نگاه اجتماع به چنین زنانی که به هر دلیل سرپرست خانوار هستند، صحبت می‌کند؛ همچنین از عشقی که مبنای و اساس آن هوس و شهوت نیست؛ بلکه از عشقی بر پایۀ تعقل و شناخت زن و مرد از هم بوجود می‌آید.

داستان در بهزیستی آغاز می‌شود؛ مکانی که با خود حس جداافتادگی همراه دارد. دخترکی- مروارید- به انتظار مادر است، که نمی‌آید. انتظاری چنان مؤمنانه که هیچ نکوهشی بر آن خدشه وارد نمی‌کند. در اواخر رمان، مروارید و مادرش دست‌دردست از اهالی بهزیستی خداحافظی می‌کنند.

در داستان کوتاه «صراحت و قاطعیت» دو شخصیت به نام‌های آقای X و آقای Y را داریم که در حال صحبت با همدیگر می‌باشند. کل داستان دربارۀ ناکامی این دو شخصیت است. آقای X جوانی کم‌رو و بیش از اندازه وابسته به مادر است و قصد ازدواج با H دختر آقای Y را دارد.

درباره کتاب: رمان پنجمین فصل سال در دو جلد نوشته شده، 1376 صفحه دارد که با راوی اول شخص مفرد، به زبان محاوره و در سال 1396 توسط نشر علی به چاپ رسیده است.

اولین نویسنده‌ی استرالیایی است که توانست نوبل ادبیات 1973 را به خاطر «روایت‌های حماسی و روانشناسانه‌اش که فصل نوینی در تاریخ ادبیات بود» از آن خود کند. در عمر 78 ساله‌اش، 12 رمان، سه مجموعه داستان کوتاه، و هشت نمایش‌نامه نوشت: