خوب من باید چکار می کردم؟ حالا که دیگر همه چیز گذشته.. چند روز است دارم به این فکر می کنم که کجا بروم؟ دیروز تو خیابانِ حافظ نزدیک جگرکی خیام ایستاده بودم که ناگهان چشمم به عبدولی افتاد.. عبدولی با آن صورت سیاه سوخته ، قد بلند و هیکل گنده اش از سر خیابان تند تند می دوید.
چت از طریق واتساپ