مهدی رضایی: بدي ما اين است كه همه را با قله هاي بزرگ دنيا مقايسه مي كنيم در حالي كه نمي دانيم آن قله هاي بزرگ ادبيات دنيا هم روزي مثل ما تپه هاي كوچكي بوده اند.
کیوان عابدی:
مهدی رضایی.متولد 1362 در تهران است که چند سالی است مسوولیت کانون فرهنگی چوک را عهده دار است. این کانون در زمینه ی شعر و داستان فعالیت میکند و بخش شعر آن مشتمل بر 5 زیرشاخه ی –شعر کلاسیک-ترانه-شعر آزاد-شعر ترجمه و شعر زبان اصلی می باشد.
مهدی رضایی.متولد 1362 در تهران است که چند سالی است مسوولیت کانون فرهنگی چوک را عهده دار است. این کانون در زمینه ی شعر و داستان فعالیت میکند و بخش شعر آن مشتمل بر 5 زیرشاخه ی –شعر کلاسیک-ترانه-شعر آزاد-شعر ترجمه و شعر زبان اصلی می باشد.
از فعالیتهای او میتوان موارد زیر را نام برد:
نويسنده، محقق و مدرس حوزه ادبيات داستاني
داراي مدرك دبيري تشكل‌هاي فرهنگي، هنري
سردبیرماهنامه ادبیات داستانی چوک
مديرسايت كانون فرهنگي چوك
داور چندين جشنواره داستان
برگزيده مقاله‌نويسي سال88
برگزيده دوجشنواره ادبي
عضو هيئت رئيسه كانون«شعرو ادب پايتخت»
دريافت تقديرنامه ازانجمن داستان ابهر سال 89
دريافت تقديرنامه ازانجمن داستان سرو شيراز سال90
دريافت تقديرنامه از انجمن داستان شهرزاد شهريار سال 91
دريافت تقدير نامه از انجمن داستان استهبان فارس سال 91
دریافت تقدیرنامه از جایزه ادبی لیراو به عنوان مدیر برتر سایت ادبی سال 92
گردآوري و تحقيقات:
1- مجموعه داستان گروهي كانون فرهنگي چوك(1) نشراليما
2- مجموعه داستان گروهي كانون فرهنگي چوك(2) نشر نصيرا
3- ابهام درآثار ادبيات داستاني ايران و جهان (منتشر شده درقالب مقاله)
4- هنرنويسندگي، تجربیات نویسندگی و خطا‌هاي نويسندگي (دردست تحقيق) خبرآرتنا
5- آداب و سنن عيد باستاني نوروز (انتشار در قالب مقاله)
6- بررسي جامعه شناسانه آثاري از صادق چوبك، صمد بهرنگي
7-سري يادداشت‌هاي اعتراضي درباره ادبيات با عنوان«انگولك ادبي»
آثار منتشره و در راه انتشار:
1- رمان «چه كسي ازديوانه ها نمي ترسد؟» سال 89 نشر افكار
2- رمان«روزگار فراموش شده» (در انتظار مجوز)
3- رمان «من بن‌لادن را كشتم» (در دست تحرير)
4- مجموعه داستان «آواز گوسفندها» (در دست انتشار)
5- داستان بلند«مشق رفاقت» نوجوانان (در دست انتشار)
همه خبرها، نقدها و گزارش‌ها درباره رمان"چه كسي ازديوانه‌ها نمي ترسد؟"
با هم گفتگوی او را میخوانیم.
ضمن تشکر از زمانی که برای این مصاحبه می گذارید.
- لطفا خودتون رو به طور کامل معرفی کنید؟
مهدي رضايي هستم. متولد 1362 در تهران. متاهل و داراي پسري به نام آرمان. دبيركانون فرهنگي چوك. برگزيده چند جشنواره داستان و مقاله و داور چند جنشواره و جايزه ادبي و ...
- از چه سالی وارد حوزه ی ادب و هنر شدید؟
فعاليت داستان نويسي خودم را از سال 80 جدي آغاز كردم و در سال 89 اولين اثرم رمان چه كسي از ديوانه ها نمي ترسد؟ را منتشر كردم. يك رمان و يك مجموعه داستان آماده چاپ دارم.
- جناب آقای رضایی؛ لطفا مسوولیت هایی که تحت عناوین مختلف در مجامع حقیقی و مجازی داشتید را برای مخاطبان ما شرح دهید.
- جناب آقای رضایی؛ لطفا مسوولیت هایی که تحت عناوین مختلف در مجامع حقیقی و مجازی داشتید را برای مخاطبان ما شرح دهید.
من از سال 85 كه از موسسان اوليه چوك بودم سعي كردم ديگر هيچ مسئوليتي در جايي قبول نكنم تا بتوانم بهتر به فعاليت هاي متمركز بپردازم. حتي در اين سال ها سعي مي كنم كه ديگر داوري قبول نكنم تا ذهن فعالتري براي كارهاي چوك و كارهاي خودم داشته باشم. بنابراين الان 8 سال است كه دبير اين كانون هستم.
-کدام یک از نویسندگان توانسته اند بیشترین تاثیر را روی قلم شما بگذارند؟دلیل این امر چه چیزی می تواند باشد؟
من مي توانم بگويم از هر نويسنده اي كه خوانده ام تاثير گرفته ام. اما بعد از خواندن اولين رمانم عده زيادي نثر و روايت من را متاثر از هدايت مي دانستند در حالي كه فكر مي كردم بيشتر از چوبك تاثير گرفته ام تا هدايت.
-برای مخاطبان جالب است که بدانند نظر یک نویسنده راجع به شعر معاصر ما چیست. اصولا نگاه شما به شعر چیست.؟
من عاشق شعر هستم. شعر را دوست دارم. اما شعري كه بلد است حرف بزند. شعري كه مي فهماند يا حس مي دهد. ما شاعران بزرگ و جوان خوبي داريم اما در بين اين همه شاعري كه از شعر ياسمنگولايي مي گويند اين بندگان خدا كه خوب هستند هم ديده نمي شوند.
- لطفا توضیحاتی در مورد کتاب اولتان"چه کسی از دیوانه ها نمی ترسد" و تفاوتهای آن با کتاب در دست انتشارتان "من بن لادن را کشتم"را بیان کنید.
رمان اول درونيات و دغدغه هاي اجتماعي من است و بسيار دوستش دارم. اما رمان بن لادن كه فعلا نيمه هاي آن هستم يك هيولاست. وحشتناك است. فاجعه است. اين كلمات من را به اين استنباط نكنيد كه مي گويم خوب است. خير من هيچ وقت از كارم تعريف نمي كنم و هنوز هم معلوم نيست اين كار سرانجامش چه مي شود. اما با توجه به شاخه هاي بسياري كه رفته رفته براي روايت پيدا مي كند به يك هيولاي چند سر تبديل مي شود كه امروز در ذهنم يك رمان سه جلدي است. شايد هم بيشتر شود و يا هم كمتر.
- شعر دیروز و معاصر تا چه اندازه ای توانسته اند تقاضای جامعه ی شعری وادبیاتی رو برآورده کنند؟ و بفرمایید این دو دوره ی زمانی تا چه اندازه مکمل یکدیگر بوده اند؟
چه در شعر و چه در داستان ما هيچ چيزي كم نداريم. اين را به جرات مي گويم و حاضرم به مناظره بنشينم. فقط بدي ما اين است كه همه را با قله هاي بزرگ دنيا مقايسه مي كنيم. در حالي كه نمي دانيم آن قله هاي بزرگ ادبيات دنيا هم روزي مثل ما تپه هاي كوچكي بوده اند و استمرار و تلاش آن ها را به قله تبديل كرده است .
-برگزاری انجمن ها به هنرمندان جوان تا چه اندازه ای می تواند کمک کند؟ موفقیت انجمن و نشست ها را چطور ارزیابی می کنید؟
انجمن، كانون، حلقه و هرچيزي از اين دست رقابت را ايجاد مي كند. فقط يك سرگروه خوب مي خواهد كه رقابت از جوانمردي خارج نشود. با اين شرط ما شاهد پيشرفت بسياري از جوانان خواهيم بود.
کمک نیاز دارید؟ 
چت از طریق واتساپ