دربارۀ زندگینامۀ میلان کوندرا نویسندۀ متولد چکسلواکی که از سال 1975 تابعیت فرانسه را داشت، به همین گفتۀ او بسنده میکنم: "رماننویس خانه و زندگیاش را ویران میکند تا با سنگهای آن خانۀ رمان خود را بنویسد."
چت از طریق واتساپ
دربارۀ زندگینامۀ میلان کوندرا نویسندۀ متولد چکسلواکی که از سال 1975 تابعیت فرانسه را داشت، به همین گفتۀ او بسنده میکنم: "رماننویس خانه و زندگیاش را ویران میکند تا با سنگهای آن خانۀ رمان خود را بنویسد."
آنگونه که از تاریخ بر میآید، انسان در گذر از وضعیت موجود با اتصال به امری والا یا حتی بدون آن، در جنبشی از سر رنجهایی انسانی، تن به گذر از مرزهای سبعیت داده تا با فرض گذر از درد و تأویل مرگ، از گذار قربانی گری در تدوین سلسله جنبان رستگاری با وهم دستیابی به تعالی، انسان را به آرامشی که غایت خواهشمندی هرکسی است و خوشبختی نامیده میشود، برساند. «باتای» در مقالۀ قربانی گری بدین مقوله اشاره کرده است که باستانیان فکر میکردند که جهان الاهی را میتوان با پرداخت قربانی یا هدایا راضی کرد.
صبح روزیکشنبهای بانویی به کلیسا می رود ومتوجه میشود که در ردیف نیمکتهای کلیسا، مرگ بغل دستش نشسته است.
هیجان زده ذوق میکند ای وای مرگ! سلام. ببخشید ندیدمتان! مرگ لبخندی می زند ومیگوید سلام برشما. دخترخانم! امروزبرای چی دعا میکنیم؟
رمان در داستانها مجموعهای از داستانهای کوتاه است که در طول یک کتاب به هم پیوستهاند. یک رمان در داستان با دو چالش کلیدی برای نویسندگان سر و کار دارد: چالش نوشتن یک اثر طولانی رمان، و چالش انتشار یک اثر بلند از داستانهای کوتاه نامرتبط. (به تجربه ثابت شده که تعداد کمی از ناشران حاضر به انتشار مجموعه داستان کوتاه از نویسنده ناشناس هستند.)