اصول اولیه نمایشنامه‌نویسی «مهران مقدر»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

متن نمایشنامه یکی از مهم‌ترین ارکان تشکیل‌دهنده نمایش است. نمایشی یافت نمی‌شود که متن نداشته باشد. متن صرفاً بیان کلمات توسط بازیگران نیست. همین‌که آنها بدون استفاده از کلام داستان یا مفهومی را به تماشاگر منتقل کنند از متن استفاده کرده‌اند. تاریخچه متن‌های ماندگار نیز مانند خود نمایش به یونان باستان بازمی‌گردد.

 

برای نوشتن یک نمایش هفت‌مرحله را درنظر می‌گیریم:

1-     مقدمه: دادن اطلاعات لازم مانند شناسنامه شخصیت و پرداختن به روابط او

2-     گره‌افکنی: در این بخش هنگامی‌که قصد شخصیت نمایش مشخص شد، ایجاد گره و ستیز بر سر راه او نمایش را به پیش می‌برد.

3-     درگیری و ستیزه: با خلق شخصیت‌هایی متضاد و قصد مشترک این حالت بوجود می‌آید. البته این درگیری بر دوگونه با خویشتن و با انسان‌های دیگر یا عوامل بیرونی است.

4-     دلهره: از اجزای ساختمان نمایشنامه نیست. بلکه مجموعه سوالاتی است که تا قبل از پاسخ در تماشاگر ایجاد دلهره می‌کند.

5-     نقطه اوج: هنگامی است که نتیجه همه درگیری‌ها مشخص می‌شود.

6-      گره‌گشایی: درگیری‌ها به‌پایان می‌رسد و به اصطلاح تمام گره‌ها باز می‌شوند.

7-     نتیجه نهایی: گره‌ها باز شده‌اند. ماهیت همه‌چیز مشخص است. هیچ ابهامی در ذهن تماشاگر وجود ندارد.

 

ایده نوشتن یک نمایشنامه می‌تواند منابع مختلفی داشته باشد. گاهی ایده یک نمایشنامه از اتفاقاتی که برای نویسنده بوجود آمده است ظاهر می‌شود. در این موارد نویسنده با علم و آگاهی و اشراف کاملی که بر موضوع دارد و با بررسی دقیق و همه‌جانبه آن شروع به نوشتن نمایشنامه می‌کند. گاه تمام داستان عیناً نقطه به نقطه مانند داستان اصلی است و گاهی نویسنده فقط به سوژه وفادار می‌ماند.

گاهی اوقات تجدید نظر و تفکر در باره مسائلی که ساده از کنار آنها می‌گذرید سبب خلق نمایشنامه‌ای جدید می‌شود که طبیعتاً موضوعی جسورانه خواهد داشت. چراکه به بیان مطلبی پرداخته شده است که برای ما امری کاملاً عادی و پیش‌پا‌افتاده تلقی می‌شود.

اما در اکثر مواقع نویسنده با الهام از زندگی دیگران قلم را برداشته و نمایشنامه‌ای را می‌نگارد که براساس بخشی از زندگی اطرافیانش است. در اینگونه از نمایش‌ها معمولاً دست نویسنده بخاطر درگیری عاطفی کمتری که با موضوع دارد قضاوت بهتری وجود دارد و نویسنده بهتر می‌تواند از همه جهات موضوع را بررسی کند و بی‌طرفانه‌تر متن خودرا بنویسد.

گاهی هم بیان حوادث و اتفاقاتی که برای افراد مهم پیش آمده در قالب یک زندگی‌نامه عنوان می‌شود و در واقع کل زندگی یک فرد تأثیرگذار به‌صورت متن نمایشی درمی‌آید.

برداشت آزاد از مطالب روزنامه و حوادثی که نقل شده است نیز یکی دیگر از منابعی است که می‌تواند به نویسنده کمک کند.

مسئله مهمی که در نوع نگارش متون نمایشی وجود دارد همانا نحوه کشمکش در نمایشنامه است. کشمکش انواع مختلفی دارد که در این فرصت به آنها می‌پردازیم:

1-     آدمی برضد طبیعت... از بارزترین نمونه‌های این نوع داستان‌ها (رابینسون کروزوئه) است.

2-     آدمی بر ضد سرنوشت... ادیپ شهریار

3-     آدمی بر ضد آدمی

4-     آدمی بر ضد خود... هملت

5-     آدمی بر ضد جامعه... دشمن مردم

6-      جامعه بر ضد اجتماع... در اعماق اجتماع

 

 

نحوۀ معرفی شخصیت‌ها:

در نمایشنامه معرفی شخصیت‌ها به دو طریق انجام می‌گیرد:

1. مستقیم: در نمایشنامه باید درون شخصیت‌ها را با حرف‌هایی که می‌زنند یا اعمالی که انجام می‌دهند نشان داد.

۲. غیرمستقیم: معرفی شخصیت‌های نمایشنامه توسط شخصیت‌های دیگر انجام می‌شود.

 

دیالوگ( گفتگو)

معنی لغوی آن گفتگو است ولی در نمایشنامه به معنی بحث و جدل است. در واقع به حرف‌هایی می‌گویند که بین دونفر رد و بدل می‌شود. مراد ما از دیالوگ در نمایشنامه بحث و جدلی است که در انتها منجر به کشف حقایق می‌شود.

کلمات را در دیالوگ می‌توان به سه‌گروه تقسیم کرد:

1- عالی و فاخر: در گفتگوهای روزانه استفاده نمی‌شوند و فاقد بار عاطفی هستند.

2- کلمات پست و سخیف: کلماتی هستند که معنی باطنی آنها حالت توهین، خشم و یا شوخی دارد.

3- کلمات ساده و روزمره: این‌دسته از کلمات که به‌طور معمول هر روز از آن استفاده می‌کنید، دارای معنی باطنی دوستی، احترام، صمیمیت، خشم، ترحم و است.

لحن، قدری در بیان کلمات مهم است که می‌تواند معنی عبارتی را معکوس کند. در هنگام نوشتن نمایشنامه، برای طبیعی و زنده‌تر شدن گفتگوها، خود را به‌جای هر کدام از اشخاص بازی بگذارید و متناسب با شخصیت آنها گفتارشان را تکرار کنید.

در گفتگوی نمایشی، ابتدا از طرف یکی از شخصیت‌ها، مطلبی گفته می‌شود و سپس از طرف شخص مخالف، ضد آن بیان می‌شود. در انتها باید یکی از طرفین بر دیگری غلبه کند تا این گفتگوها بی‌نتیجه نماند.

در نمایش دو نوع تصویر وجود دارد:

الف- تصویر عینی: تصویر عینی در واقع همان اعمالی است که اشخاص بازی در روی صحنه انجام می‌دهند.

ب- تصویر ذهنی: منظور تصاویر یا صحنه‌هایی است که شخصیت‌ها بوسیله گفتگو در ذهن بیننده ایجاد می‌کنند. در واقع تصاویر ذهنی همان اطلاعاتی است که تماشاگر کسب می‌کند.

 

وظایف گفتگو در نمایشنامه:

- بوسیله گفتگو می‌توان سن، جایگاه اجتماعی و نسبت شخصیت‌ها را با هم، برای بیننده یا شنونده معلوم ساخت.

- بوسیله گفتگو می‌توان داستان نمایش را جلو برد.

- با استفاده از گفتگو می‌توان حال و هوای نمایش را به تماشاگر القاء کرد.

 

توضيحات:

با نگاهی به اصول نمایشنامه‌نویسی عبدالحی شماسی و شناخت عوامل نمایش ابراهیم مکی

دیدگاه‌ها   

#7 نمایشنامه نویس 1400-03-16 19:37
بسیار عالی
#6 نمایشنامه نویس 1400-03-16 19:37
عالی بود، ممنون.
#5 وحید درویشی 1396-11-22 17:08
به مقالات استاد فرهاد رحمان زده هم مراجعه شود
#4 مبینا 1396-02-14 16:01
واقعا خوب بود مرسی
#3 مرسده 1395-09-25 01:51
ممنون ، در وقت کمی که من برای نوشتن نمایشنامه ام داشتم خیلی کمکم کرد . کاش بیشتر بود ! صمیمانه متشکرم
#2 كيميا 1395-03-29 00:01
خيلي به من كمك كرد ممنون
#1 ناشناس 1392-12-24 01:44
با تشکر فراوان لطفا در آینده مطلب را باز تر کنید

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692