شعري از«متین آلتوک»ترجمه «صابر حسینی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

قدیم ها
صدایی داشتم من
شاید حالا
در دور دست‌ها پیچیده است
در زیر یک پل
چیز‌هایی از دست داده‌ام
در کنار چیز‌هایی که
بدست آورده‌ام
قدیم‌ها قلبی داشتم من
شاید اکنون در دوردست‌ها می‌تپد
در اتاق کودکی
چیز هایی از دست داده‌ام
در کنار چیز هایی که
بدست آورده ام
حالا تنها من مانده‌ام
نزدیک‌ترین کس به خودم
امامن قدیم‌ها هم
اینگونه تنها قدم به راه می‌گذاشتم

دیدگاه‌ها   

#1 فریبا مرتضایی 1392-10-03 07:03
سلام و سپاس جناب صابر حسینی همواره از خوانش ترجمه های زیبایتان لذت بردم برای شما آرزوی موفقیت دارم با احترام مرتضایی

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692