شعری از «مری الیور»/ ترجمه‌ی «صفورا شویکلو»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

غازهای وحشی

مجبور نیستی خوب باشی،
مجبور نیستی روی زانوانت
برای هزارها  مایل در میان بیابان
نادمانه گام برداری.
 
فقط باید بگذاری
آن موجود ملایمِ تنِ تو دوست بدارد آنچه را که دوست دارد.
برایم بگو از ناامیدی، خودت، تا من از خود به تو نقل کنم.
درخلالی که جهان ادامه می‌یابد،
در خلالی که خورشید و
سنگریزه‌های شفاف باران
از میان چشم اندازها می‌گذرد،
بر فراز مرغزارها و
جنگل‌های عمیق
از میان کوه‌ها و رودخانه‌ها.
در خلالی که غازهای وحشی،
مغرورانه در هوایی آبی،
دوباره راه خانه را سر می‌گیرند.
هر آن‌که هستی،
هرچه‌قدر تنها باشی،
جهان خودش را برای پندارها و آرزوهایت
تقدیم خواهد کرد،
و تورا فراخواهد خواند همچون غازهای وحشی،
تند و درشت و اعجاب انگیز
و بارها و بارها جایگاهت را
در تبار اشیا
 آشکار خواهد کرد.

Mary Oliver/ 1935-present

 

 

دیدگاه‌ها   

#2 زهرا 1392-01-11 18:36
ممنون عزیزمدست گلت دردنکنه
#1 meeeeee 1391-04-11 07:12
و بارها و بارها جایگاهت را
در تبار اشیا
آشکار خواهد کرد....

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692