تنها نوشیدن
کوزهی شرابم را بینِ گلها میبرم
تا بدونِ دوستانْ تنها بنوشم
پیالهام را بلند میکنم تا ماه اغوا شود
که سایهام به ما میپیوندد
اما ماه نمینوشد و
سایه آرام همراهی میکند
با ماه و سایه تا پایانِ بهار
شادمانه سِیر-و-سلوک میکنم
آواز که میخوانم ماه میرقصد
به رقص که میآیم سایه هم میرقصد
در خوشیهای زندگی شریکیم به وقتِ هشیاری
و در مستی هریک به راهِ خویش میرویم
هرچند آواره، دوستانی وفاداریم
در راهِ شیری دوباره دیدار میکنیم
Li Po/701-762
دیدگاهها
و در مستی هریک به راهِ خویش میرویم
قشنگ بود. شاعران شرقی....
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا