شعر آزاد«هدي سلطاني»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

شعر اول:

تئوری چشم‌هایت

از هر روزی که نرم

می‌تپد در رگ این خانه

قرنی ساخته

از جنس قرون سرخ وسطایی

و از انگشت‌هایم

کشیش‌هایی که دریدن را

چون دین از برند

قتل را

اعدام هر آنکس که

نامی

طرحی

قصه‌ای

جز تو بر آورد را...

شعر دوم:

هر رشته از موهایم جاده‌ی نحیفی‌ست

بر تفاخر تاریک یک کوهستان

جاده‌ای که می‌رود

که پیچ می‌خورد

که درد می‌کشد

و هر بار

دو قدم مانده به فتح..

دوقدم مانده به قله گاه نوازش دست‌هات

تمام حجم کوهواره‌های عشق را

سقوط می‌شود...

دو شعر از هدی سلطانی متولد 1377

دیدگاه‌ها   

#2 نصرالله شبانکاره 1393-07-09 11:09
درود .دست مریزاد.شعر هایت عالی بود.
تئوری چشم هایت .... زیبا بود
#1 عقیل 1393-02-11 04:14
بسیار زیبا به خصوص شعر دوم

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692