شعر آزاد«فرازمهر پورافرا»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

شعر آزاد«فرازمهر پورافرا»


شعر اول

 

با تلسکوپ‌های بزرگ
در کهکشان می‌گردند
تا راز آغاز جهان را کشف کنند
اما
سونامی پایان جهانی را که نزدیک می‌شود
به چشم‌های‌شان نمی‌خورد
مرد
صورت خود را با سیلی
سرخ
نگه می‌دارد
آب
قطره
قطره
از ظرف‌های شسته شده می‌چکد
زن
خود را در آغوش گرفته است
کودکی
که پرهایش را
جنگ
چیده
مردد می‌ماند
بال زنبوری را بکند
یا
بگذارد زنبور
پیروز شود......؟
پرچم‌ها را نیمه افراشته کنید
گل های آفتابگردان
سرهای‌شان را پایین انداخته‌اند
در روزهایی که صورت‌ها
چشم‌ها را یدک می‌کشند
دوربین
اومانیستی ببین
امپرسیونیستی
سیاه
سفید
پست مدرن
ببین
موزه ی لوور
در تاریخ 11 سپتامبر
نمایشگاهی از عکس‌هایت برگزار می‌کند


نام نمایشگاه را گذاشته‌اند :
«چشم ها دروغ نمی‌گویند
حرفی برای نگفتن مانده است »

 

 

 شعر دوم

 

دکمه‌های پیراهنش را
آرام
باز کرد
دراز کشید
و خستگی‌اش را به همه چیز داد


از چشم‌ها معلوم است
و به هر چیزی دست می‌زنیم
دلتنگ می‌شود


نشستن به سراغش می‌آید
به روی خود چنبره زده می‌زند


تازه می‌فهمم
چرا بعضی چیز‌ها زود می‌شکنند؟
زود رنگ می‌بازند؟
شاید
بتوانیم حدس بزنیم
رودخانه‌ها چگونه شکل می‌گیرند؟


آب از سر شهر‌ها می‌گذرد
و از این همه دنیا
ترس
که برادر مرگ است
مانده با آخرین‌هایی که یک عمر
از آنها گفتیم
با آنها قدم زدیم
جنگیدیم
شکاری از دهان درنده‌ای گریخته باشد
بلند می‌شود
دکمه‌های پیراهنش را

تند
بست

رفت .................

دیدگاه‌ها   

#1 روژین 1392-05-13 03:07
شعر دومتون رو دوست داشتم برای من وسعت فکری که درش هست و تصور کردنش به مراتب اسونتره .ممنون از واژه هاتون.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692