خیرالله فرخی

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

شعر1

به درها در زدن

طرز تو

شکل‌ها می‌گیرد.

دری که در انگشت من پیداست

هر در از دری با هر

به چشمان تو می کش اد.

 

شعر2

از جسم در بیرون ریختن‌ام

تشبیه نعل است در سواد اسب...

بودنی به اندازه‌ی چند حرف

زبان نه می‌خواه اد

چشمان تو

آخرین جسم روشن من است.

 

شعر3

از بال ام پر بکش

به رسم کبوتری که در تو کش ایده‌ام

این شکل پریدن

نیازی به مدادهای رنگی نه دارد...

از تمام تن‌ام بکش

بال نه.. پروازی به فراخی ی سلول‌های ام

شاید بالی از تو

پرنده ای باش اد در من!



دیدگاه‌ها   

#5 شی ما زنگنه 1391-06-29 14:44
سلام...
با احترام دعوتید....
#4 مصطفا فخرایی 1391-04-27 12:08
و با هوشمندی شعری صیقل خورده و خوش ساختی را می آفریند.
#3 مصطفا فخرایی 1391-04-27 12:08
و با هوشمندی شعری صیقل خورده و خوش ساختی را می آفریند.
#2 حسن سهولی 1391-04-27 06:40
شعر های فرخی زبان گرا ومتفاوت اندیشند شاعر مسیر زیبای واژه های در شعر را می شناسد هر دو هم را هدایت می کنند شاعر و شعر یعنی سال ها کار و رفتن در مسیر واژه ها .
#1 زبیده حسینی 1391-04-27 05:15
سلام استاد فرخی عزیزم
از خواندن دبواره این شعرهای زیبا لذت بردم

سپاس

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692