زهره طلوع حسینی

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

شعر اول:

 

باور نمی‌کنی چنان گم شده‌ام

که با هر جستجو

بیش از پیش بر باد می‌روم

می دانم

جز عادت‌های کویری‌ات

جهان

لحاف چهل تکه‌ای است

که بر اندام من کشیده نمی‌شود

 

با این حال
نبودت به من آموخت

که رخت جنگ را در آورم

حالا به همه چیز بیگانه‌ام

ذهنم، صحنه هزاران انقلاب آنارشیستی است

و با این وجود هر صبح

به شاگردان کوچکم لبخند می‌زنم

و مجسمه‌های با لبخند های بزرگتر برایشان می‌سازم

 

من غرور شهری بمباران شده‌ام

که بی‌تفاوت و ساکت

حامیان آزادیخواهش را برانداز می‌کند

احمقانه است عشق به شهری بمباران شده

بی سرانجام است

دنبال زنی بگردی که سال ها است

با اندک هوای زیر آوار همخوابگی دارد

وتنش هوایی است

شعر هایش هوایی است

فکرش هوایی است

و تو را هم هوایی خواهد کرد

 

در شهر دنبالم نگرد

تهران من

این روزها

پایتخت غمگینی است

که ساعت ها کنارم راه می‌رود

ما حرف‌های مشترک زیادی داریم

هردو شورشی‌های سرکوب شده

هردو سرکوب شده‌های بی‌شورشیم

هردو به لرزش‌های پیاپیمان عادت کرده‌ایم

و می‌دانیم یک روز که ما نیستیم

همه چیز بهتر خواهد شد

ما به کافه های شلوغ می رویم

او می داند خسته ام

اما قهوه نمی نوشیم

تا هیچ فالگیری رقص معشوقه‌هایت را

بر فنجانم نبیند

فقط تهران می‌داند

تو دیگر محبوب من نیستی

 

نترس

این روزها چنان در خودم فرو رفته‌ام

که قلاب هیچ ماهیگیری

بیرونم نخواهد کشید

نه، درکافه های شلوغ نه

من در شلوغی خودم گم شده‌ام

بگذار همه فکر کنند اتفاقی نیفتاده

کسی این جسم سنگین را

که چون تابلویی عتیقه همه جا بر دوش می کشم

نمی بیند

 

به مرگ فکر نمی‌کنم

به رفتن با قطار، هواپیما، اتوبوس فکر نمی‌کنم

باید با دوستانم در خیابان های زیادی راه بروم

حواسم را از تو پرت کنم

بخندم

بخوابم

درجاهای دیگری با آدم های دیگری بنشینم

باید به خودم سخت بگیرم

همیشه ماندن سخت ترین راه است

 

تهران خسته ام می‌گوید

کاش در رجعتی تاریخی

چشم های ما را از کاسه درمی‌آوردند

چیز دیگری برای تماشا نمانده است


شعر دوم


جهان باریکه نوری است

که به شلوغی یک کافه

خلوتی یک کتابخانه

رخوت اتاق خواب

و لوندی یک میهمانی شبانه بتابد

 

گم شدن از کدام نقطه آغاز شد

سوال مهمی است

و یا روزهای شیرینی که نمی‌آیند...؟

می‌دانی اگر نفهمم ذهن تو

 

از کدام باریکه به اتاقم سرک می‌کشد

راهش نخواهم داد

 

آبا بوی زلف یار را می توان پنهان کرد

این سوال مهمی است

باید چیز مهمی وجود داشته باشد

که روزها به تاریخ تبدیل شوند

و الا من می‌دانم روسپی‌ها

تنشان بوی تند عرق می‌دهد

که پنهان کردنی هم نیست

 

اگر تمام درها باز شود

راهم را پیدا خواهم کرد

و تا همه درها باز است

دیگر نقطه ای برای آغاز گم شدن وجود ندارد

و این نکته آنقدر ظریف است

که مقرنس سر در بناهای

کرمان

کاشان

یزد...

اما یار می تواند آنقدر ها هم دور نباشد

و با مترو هر روز به تهران بیاید

با هم از سر در محل کار وارد شوید

هم قد و هم دوش

در آسانسور محل کار

یک معاشقه کوتاه داشته باشید

و تمام روز با لبخند تصنعی از کنار هم بگذرید

 

اما هرچه هست، یار

فقط می تواند زن باشد

و نامش از میان نام تمام زن های سرزمین من

مریم، زینب، طاهره

و یا هر اسم تصادفی دیگر...

 

نه می‌فهمم

گاهی گذر تنگناها چنان سخت است

که پاهای مردانه یک مرد هم بلغزد

اما کسی که پایش می لغزد حتما باید یک مرد باشد

و الا یک جای این جریان می لنگد و زنی که پایش بلنگد

روسپی است

 

گم شدن از کجا آغاز شد

آیا اولین باریکه نور که بر کسی تابید

نور ماه بود یا

نه به ماه بند نمی کنم که قمر در ادبیات شرعی تو "مرد" است

و خورشید

سکه ای نجیب، سازگار و بخشنده

که به تمام درزهای عمیق زندگی ات بتابد

 

مرا ببخش

زیرادر قبیله ما

اولین زنی که به دنیا آمد گم شد

و بعد تمام زنان با تصورات گم شده به دنیا آمدند

اینجا هیچ زنی یار نیست

ما حتی به لیلا مشکوکیم

و اگر یک روز نجات یافتیم

حتما پول های مان را آنقدر روی هم می‌گذاریم

که از قد یار هم بلند تر شود

و آن وقت حتما بوی عرق را

با یک حمام ساده پاک می‌کنیم

و همدوش مردانمان

از سردر های بلند می‌گذریم

 

 

دیدگاه‌ها   

#1 montana 1391-03-20 17:10
گم شدن از کجا آغاز می شود؟

اینروزها

تهران پایتخت غمگینی است

که شادمان نمی کند....................

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692