شعر كلاسيك«بهناز جعفری»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

 

1

میان باد وباران گیر کردند
مرا در هر دقیقه پیر کردند
خبر از تو نیاوردند امشب
دوباره قاصدک ها دیر کردند


2

سراپا انتظارم تا خود صبح
دوباره بی قرارم تا خود صبح
هزار و یک هزار و دو هزار و...
ستاره می شمارم تا خود صبح

3

هلال ابروترین چشم جهان هم
ندارد از تو حتی یک نشان هم
چنان ماهی که حتی قرن ها بعد
شبیه ات را نبیند آسمان هم

دیدگاه‌ها   

#4 وحید اسلامی 1402-10-15 13:30
، افرین عالی بود دوبیتی ها
#3 وحید اسلامی 1402-10-15 13:29
آفرین دوبیتی ها عالی بود. تبریک به خانم جعفری شاعر با احساس
#2 منصوره 1392-07-11 16:57
خانم تبریک می گم- شهرهاتون متین و باوقار هستند- حرفهای شما شنیدنی و تامل برانگیزند. موفق یاشید.
#1 علی نامی 1392-03-19 01:50
سلام خدمت سرکار خانوم
با سپاس از کوشش شما.
شعر کوتاه این چنینی که به اشعار شهودی یا کشفی معروفند و وظیفه آن ها استخراج نکته ئی بکر از خلال رویدادها و لحظات عاطفی است باید تکان بدهند. این بروز بیرونی آن است. از لحاظ معنا هم باید تازه باشند. هیچ کدام در این سروده مشاهده نمی شود.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692