1
میان باد وباران گیر کردند
مرا در هر دقیقه پیر کردند
خبر از تو نیاوردند امشب
دوباره قاصدک ها دیر کردند
2
سراپا انتظارم تا خود صبح
دوباره بی قرارم تا خود صبح
هزار و یک هزار و دو هزار و...
ستاره می شمارم تا خود صبح
3
هلال ابروترین چشم جهان هم
ندارد از تو حتی یک نشان هم
چنان ماهی که حتی قرن ها بعد
شبیه ات را نبیند آسمان هم
دیدگاهها
با سپاس از کوشش شما.
شعر کوتاه این چنینی که به اشعار شهودی یا کشفی معروفند و وظیفه آن ها استخراج نکته ئی بکر از خلال رویدادها و لحظات عاطفی است باید تکان بدهند. این بروز بیرونی آن است. از لحاظ معنا هم باید تازه باشند. هیچ کدام در این سروده مشاهده نمی شود.
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا