من این خانهی آخری را از مردی خریدم که شب را با دشنهاش به دو نیم کرده بود. بعد دست و صورت شسته نشسته، نشسته بود بر مصطبه. از کلانتری 157 هم همانموقع یک گروه آمده بودند پیجویی. به دخترم گفتم این خانه آمد ندارد. بیا از خیرش بگذریم. چیزی نگفت، نگاهم نکرد و فقط ماشینش را با صدای ترمز زیاد پارک کرد.
پیش خودم گفتم: مصطبهاش را خراب میکنم جایش گلخانه میسازم. بعد گوشهی گلخانه گل شوق میکارم.
خانه، خانهی خوبی بود؛ ابرهای سیروس را که کنار میزدی رد ماه را میدیدی که انگار پیش پای تو از هوای خانه رد شده تا خودش را به جایی برساند که بتواند چشمی برهم بگذارد. دو اتاق خواب هم داشت که اولیش آدم را دلگیر میکرد و دومی به آدم اشاره میکرد بیا بنشین اینجا تا دلت را به پچپچ خاطراتی ببرم که چندی پیش روی این تخت و در هوای روشنم اتفاق افتاده است. به صاحبخانه گفتم: توی آگهی ننوشته بودید مبله است؟ گفت: اینروزها وقتی مینویسی مبله، همه توقع دارند خانه پر از رقص باشد یا دست کم سایهی زنانیکه... لبخند زدم و گفتم: ما هم مثل خودتان بچهی دیروزیم. این موهارو توی زمستون سفید نکردهایم. گفت: «نه این برف را سر بازایستادن نیست... » داشت حرفمان گل میانداخت که دخترم محکم زد بغل پای چپم. گفتم ببخشید انباری...؟ گفت شرمندهام. توی آگهی نوشته بودم که فاقد انباری. بعد انگار که باخودش حرف بزند گفت: منکه نمیتوانم شبهایم را آن بیرون، زیر رگبار نگاههای این و آن رها کنم...
میخواستم چیزی بگویم که دخترم پیشدستی کرد و با خندهی مصنوعی گفت: اصلاً اشکالی ندارد. وسایل ما همینجا را هم پر نمیکند... نیازی به انباری نیست. مگر نه پدر جان؟
چارهای جز تأیید نداشتم. راستش را بخواهید من به چیزی به غیر از مصطبه فکر نمیکردم و گل شوق...
***
دهمین گل که دود شد به دخترم گفتم: منکه گفتم این خانه آمد ندارد... همانروز اول که آمده بودیم خانه را ببینیم... راستی پلیسا اینجا چکار داشتند؟
گفت خوب یک گل دیگر بکار. گفتم:... یعنی میخواستم بگویم که زبانم بند آمد و از آنروز دیگر چیزی نگفتم. یعنی چیزی نیامد که بگویم. یعنی... شاید آمد و نخواستم، نتوانستم. هرچه بود تا امروز هیچچیز نگفتم؛ نه از خانه، نه از مصطبه و گلهای شوق دود شدهاش و نه از مردیکه با دشنهاش شب را به دو نیم کرده بود...
پ ن: مصطبه
فرهنگ فارسی معین
(مِ یا مَ طَ بِ) [ ع . مصطبة ] (اِ.) 1 - سکو، تخت .
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا