«درونیشدگی دید» اصطلاحی است که برای اصل «برخورد میان عاطفه و تفکر» از اصول هفتگانهی سهگانی برگزیده شده است. در راستای این تعامل و تکامل این پیوند، شعری متولد میشود حکمتآمیزکه هم عاطفه و هم اندیشه را برمیانگیزاندو در کنارش لذت ناب ادبی را به کام خواننده میچشاند
در این فرایند، شاعر سهگانیپرداز میکوشد به طبیعت، رنگ حکمت بزند یا به عبارتی، وجوه حکمتآمیز پدیدهها را بازشناسد و بازگوید. به عبارت دیگر، این کار به جمع میان پدیدهها و دریافت شاعر بازمیگردد؛ کاری که در هر شعر میتواند وجود داشته باشد و در سهگانی به عنوان یک اصل اجتنابناپذیر، روی آن تأکید میشود
علیرضا فولادی از جمله شاعرانی است که سرودههایش حاکی از ژرفنگری در طبیعت و ژرفکاوی در حکمت حضور پدیدهها و ارتباط آنها با دنیای درون انسان است. او خود در «بوطیقای سهگانی»، یکی از ویژگیهای برجستۀ این ژانر را چنین برمیشمارد: «رویکرد محتوایی سهگانی، به اقتضای خصوصیات فرمی آن، رویکرد حکمتآمیز است. حکمت، یعنی علم به حقیقت پدیدهها.... شعر حاصل تعهد است و کدام تعهد والاتر از تعهد به نواهای جاودانهی حقیقت؟ سهگانیپرداز از دریچهای که سهگانی پیش روی او گشوده است، حکمت میجوید و حکمت میگوید».(3) این روش، یک روش اشراقی است که به تبع نگاه شیخ اشراق پدید آمده است. سهروردی در «حکمةالاشراق» تاکید می کند: «مطالب این کتاب گرچه از راه فکر و اندیشه برایم حاصل نشده است [و طبعا از راه کشف و شهود حاصل شده است]، اما به هنگام اثبات آنها از روش جستجوی دلیل و برهان استفاده کردهام».(2)
اکنون از این دیدگاه به سراغ دو نمونه از سهگانیهای ماندگار دکتر فولادی میرویم و میکوشیم تا حدودی زیر و بم آنها را به اجمال برای خوانندگان روشن سازیم:
(1)
برای او همین دو بال بس بود؛
دو بال ِ میلهمیله؛
پرنده یک قفس بود.
در این سه گانی ، شاعر عملکرد یکی از زیباترین موجودات جهان خلقت، یعنی پرنده را با نگاه عمیق خود میکاود و آن را «استعارهای» برای بیان یک پیام ناب حکمتآمیز قرار می دهد؛ پرندهای که هر چقدر هم پر بکشد، باز در قفس زمین می نشیند و آرام می گیرد؛ گویا در زمین برای او جاذبهایست که در آسمان نیست.
به نظر نگارنده، شاعر در این سهگانی ناکارآمدی بال حواس چندگانه را برای پرگشودن به عرش بیان میدارد. مصراع اول، به "بال" که تداعیگر پرواز است، اشاره میکند، اما در مصراع بعد بلافاصله با نسبت دادن صفت "میلهمیله" به آن، که یادآور میلههای قفس است، ناکارآمدی بال را مورد توجه قرار میدهد. در اینجا با استعارۀ بال از چیزهایی مانند همان حواس چندگانه که ذکرشان گذشت، مواجهیم؛ هرچند این یک سوی تفسیر است و جنبهی دیگر آن میتواند استعاره از همهی قوایی باشد که انسان برای اوج گرفتن بدانها تکیه میکند. از این رو، در مصراع بعدی پای استعارۀ قفس به میان میآید؛ استعارهای که حضور قفس مادیت را برای انسان، اجتنابتاپذیر میانگارد و گویی همین حواس و قوا مانع اوج گرفتن وی هستند.
این نگاه مفهوم گرا و سورئالیستی که شاعر ما با تکیه بر همان درونیشدگی دید، از سفر شاعرانهاش در پدیدههای جهان برای ما به ارمغان آورده است؛ نگاهی بازآفرین و هنرمندانه از سفری حیرتانگیز است که در آن حتی پرنده چیزی جز همان قفس نیست. ضمنا هرچند نگاه این سهگانی یأسآلود مینماید، ظاهرا مسئلۀ شاعر فراتر از این نوع احساسات یأسآمیز، به پذیرش قفس بودن پرنده انجامیده است و تعبیر «بس بود» در مصراع اول، این نکته را به اثبات میرساند ؛ و این یعنی بالی دیگر باید و نگاهی دیگر شاید! به قول اخوان ثالث:
باغ بیبرگی که میگوید که زیبا نیست؟
(2)
بگذار تا مردابها در خود بمیرند!
ای کاش باران،
بی آبرویان آبرویت را نگیرند!
در این سهگانی ، به تقابل مرداب با باران مواجهیم . یک آشنایی زدایی شاعرانه ؛ چرا که معمولا در شعر شاعران مرداب درتقابل رود و دریا قرار گرفته است.
شاعر با نگاهی حکمتآمیزو ارائۀ دو تصویر از طبیعت یعنی مرداب و باران ، خودخواهی را محکوم نموده و بخشش و بخشایش را عادلانه آرزو می کند؛ این که محبت ، همیشه خارها را گل نمی کند ؛ همانگونه که قطره های روشن باران در آغوش مرداب ، در نهایت گنداب خواهند شد.
آرزوی خشک شدن مرداب و مردابی نشدن باران از طرفی و اندیشۀ عدم اتلاف انرژی های پاک و روشن از سویی دیگر، همان برخورد عاطفه و اندیشه است که به زیبایی و در لایه های پنهانی این سه گانی ، هنگام خواندن یا شنیدن باعث التذاذ ادبی و معنوی زیادی می شود.
گذشته از زیبایی های لفظی این سروده [ از جمله واج آرایی و تکرار ] ، تصویر و نماد و تشخیص و پیام ناب حکمت آمیز، این سه گانی را جزء اشعار ماندگار قرار داده است.
صدیقه محمدجانی (نسیم) ، شهریور 93
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن:
1. ر.ک: مجموعه مصنفات شیخ اشراق، شهاب الدین یحیی سهروردی، (تهران: انجمن فلسفه ایران، 1397)، ج 2، ص12ـ13.
2.بوطیقای سهگانی ؛ کارنامۀ یک ژانر ادبی، بخش جهانبینی سه گانی .به قلم دکتر علیرضا فولادی.
منبع:http://segani.blogfa.com//