فرناز جعفرزادگان ، شاعری نوپرداز که با صرف "چهار فعل" شعری شگرف و پر محتوا می سراید!

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

دید / دوید / رسید / ندید

استفاده از تنها "چهار فعل" برای یک سروده ی پر محتوا میتواند یکی از رکوردهای ایجاذ در شعر باشد ، شعری موجز که در واقع اگرچه در فرم و شکل ، دارای چهار سکانس در فالب چهار فعل است اما در نهایتِ معناگرایی ، در محتوا و نهاد خود ، پنج سکانس دارد ، چهار سکانس روایی و مرئی که مخاطب آنرا درک و لمس می کند و یک سکانس ایماژیک و نامرئی ! که در ناخودآگاهِ ذهن خواننده ایجاد می شود ولی در مجموع شعر از نظر ساختار دارای دو بخش است : دیدن – دویدن و رسیدن بعنوان یک بخش و " ندیدن" بخشی دیگر، " ندیدن " این پتانسیل و قابلیت را بوجود می آورد تا شعر از دو منظر به قابلیت تاویل و تفسیر برسد ، ابتدا اینکه فرض کنیم " ندیدن " همان به سراب رسیدن است ، در این صورت ، شعر تصویری می سازد از فردی عطشناک که از فرط تشنگی ، در فاصله ای دور ، نمایی از آب می بیند ، می دود و می رسد اما آبی نمی یابد ، آنچه او دیده ، خطایی بود نشئت گرفته از عطشناکی اش ، لیکن چون در این سروده شاعر روایت کننده ی محض است ، این تاویل را مردود می دانم و تفسیر دیگری را ثواب...
در تفسیر دیگر این سروده ، برای "ندیدن " که معنا و جان اصلی شعر در آن نهفته است ، "عدم وجودِ چشم بصیرت" میتواند ترجمانی منطقی تر از سراب باشد زیرا "دیدن " و " دویدن " افعال و تلاشی است که برای رسیدن انجام شده اما پس از رسیدن ، فاعل قادر نیست آنچه را که باید ببیند ، ببیند ، یعنی پس از رسیدن چشم دل اش کور می شود ، لذا چشم بصیرت اش بر واقعیتِ آنچه را که دیده و برایش دویده ، بسته می ماند.
از لحاظ صرف افعال بکار برده شده ، و با توجه به نوعِ افعال بکار برده شده ، کاراکتور و فاعل اصلی منظور نظر راوی ، مشخصا شخص سومی است .
در این شعر روایت گونه ، فرم و محتوا یگانه اند ، زیرا هم میتوان از فرم به محتوا رسید و هم از محتوا به فرم ، بدین معنی که هر گونه تغییری در یکی از آنها لزوما دیگری را تغییر خواهد داد .
شعر در حالیکه یک روایت محض از شخصی ثالث است اما میشود راوی را دید که در انتهای سروده با حسرت ایستاده است ، چیدمان افعال در این سروده ی زیبا اندیشانه بگونه ایست که بمنظور اثباب پذیزی استقرایی خویش ، با استفاده از فعل" دید " در ابتدا و نفی آن در پایان شعر، صحنه ی ایماژیک و در عین حال تراژیک از راوی به ذهنِ مخاطب متبادرمی کند ، یک سکانس نامریی ، سکانسِ حسرت و آهِ راوی از دیده نشدن ! 

(محمدمراد یوسفی نژاد 8 شهریور 93)

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692