مقاله داستان گويي

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

نویسنده: تینا مورگان

برگردان: علیرضا اجلی

 

 

عاملی در داستان ها برجسته است که تعداد زیادی از این نوع داستان ها را در سایت ها می بینیم. بطوریکه ابتدا نویسندگان، از سایت ها بازدید و کتاب ها را مطالعه می کنند تا در نوشتن داستانی بی عیب و نقص مهارت کسب کنند. به کلاس های داستان نویسی و کارگاه ها می روند. به صورت مستقل نوشتن را تجربه می کنند و مدام در حال نوشتن طرح هستند تا داستان شان را شروع کنند. اما چقدر از این راه می توانند در نوشتن مهارت کسب کنند؟

 از دیدن اعضای گروه های آن لاین مستقل، همیشه هیجان زده می شوم. تعدادی از آنها نویسندگانی کم رو هستند که ایده های بسیاری دارند و با پیگیری کارشان را ادامه می دهند البته اگر گروه ها قدرشان را بدانند. داستان هایی که تمرین شخصیت سازی و صحنه پردازی است و داستان نویسان جوان برای من فرستاده اند ایمیل مرا پر کرده. در حقیقت آنها را می خوانم و شگفت زده می شوم. برای نویسندگان بی تجربه می توانم مفید باشم. البته آنهایی که لیاقت اعتماد کردن را دارند.

 متاسفانه، نمی توان آنها را جادو کرد تا داستان بنویسند. درست نوشتن کمک بزرگی برای نویسندگان می باشد که دست یافتنی است. اما نه در مسیری که فکرش را می کنید. نوشته ها را منتشر کردن برای کسب مهارت در نوشتن راه درستی نیست. از خودتان سئوال کنید:

یک موسیقیدان، ورزشکار یا پژوهشگر در حال تمرین و مطالعه برای ارتقا مهارتشان هستند. چرا این موضوع هیچ وجه داستان گویی ندارد؟

 چرا در اولین فرصت خودکار را روی کاغذ نمی گذارید تا شاهکارتان را بنویسید؟ در واقع شما با مهارت بازی می کنید؛ سعی نمی کنید کسب اش کنید. برای امتحان درس می خوانیم، یا کار با دستگاه را یاد می گیریم. در واقع می دانیم که تلاش می کنیم تا وضعیت نوشتن مان بهتر از پیش شود. البته توقع یک داستان کامل را نداریم.

در مصاحبه ای با اورسن اسکات او گفت: " هر نویسنده ای هزار صفحه دری وری مطلق دارد. مهم نیست؛ باید شروع کنید و بخشی از این راه را وقتی جوان هستید طی کنید. بعد از آن، درباره نوشتن بیشتر خواهید دانست و 100000 کلمه می نویسید که از هر کلاس نویسندگی و کتابی درباره نوشتن بهتر خواهد بود. ( من معتقدم نوشتن، استاد کلاس نویسندگی و نویسنده کتاب نویسندگی است.)

 در حال تمرین هستیم. کار می کنیم تا مهارتمان بیشتر شود. این که سن مان چقدر است مهم نیست. مهم نیست در چه سطحی هستیم. اگر از جایی شروع نکنیم پس هیچگاه داستان مان بهتر نخواهد شد.

در مورد ایده ها حرف نزنید آنها را بنویسید. خودکار را روی کاغذ بگذارید و شروع کنید داستان نوشتن. بعد داستان را رها کنید؛ برای یک روز، یک هفته، یا یک ماه. از یک نویسنده جدید کتاب بخوانید. اگر یک ژانر جدید باشد بهتر است. بعد به نوشته تان برگردید و ببینید چه نوشته اید؟ چقدر روی داستانتان تاثیر داشته است؟ احساس می کنید که اسیر عاملی به "نام داستان گویی" شده اید و فقط نوشتن صرف نیست. دارید داستانی را تعریف می کنید و یا روایت گر داستان هستید. این برعکس آن چیزی است که کتاب های نویسندگی و کلاس ها می گویند.

باید یاد آور شد که نویسندگان حرفه ای داستان هایشان را خوب تعریف می کنند. حتی اگر از یک پیرنگ فرمولی استفاده کنند. ما داستان آنها را دنبال می کنیم چون "داستان گویی" کرده اند. آنها در صفحات کتاب فقط "حرف" نزدند یک داستان را تعریف کرده اند که در زندگی جریان دارد و درحال خواندن، درون ذهن ما زنده است و می توانیم با داستان شان همذات پنداری کنیم. بعضی از این داستان ها نثری نزدیک به شعر دارند. که این مسئله لطمه ای به داستان شان نمی زند. در حالی که دیگران هر روز در مورد پائین آمدن قیمت خانه و این دست چیزها حرف می زنند. ما داستان را ورق به ورق و با پیگیری می خوانیم.

 

 

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692