به مناسبت چهلمین روز (هشت خردادماه ۹۲) درگذشت دکتر «داریوش صفوت» استاد موسیقی ایرانی:
- پیشینه تاریخی :
به نقل از کتاب« خواجهی تاجدار » نوشته ژان کورهی فرانسوی : میرزا مهدی استرآبادی در زمان خود نقش موثری در تاریخ ایران داشته است. او با نوآوری در شیوهی آموزش سمعی- بصری، خواندن و نوشتن را به نادر شاه آموخته است. میرزا مهدی استرآبادی خود از نوادگان خواجه نصرالدین طوسی است؛ و اگر شجره نامهی او را تا دوران معاصر دنبال کنیم به داریوش صفوت فرزند بزرگ علی اصغر صفوت میرسیم. داریوش صفوت در هفتم آذرماه ۱۳۰۷ در شیراز متولد شد. خاندان صفوت به گواه تاریخ در تمامی نسلها، افرادی تحصیل کرده و تاثیرگذار در فرهنگ و تاریخ ایران زمین بودهاند و آنچه در این خاندان به صورت یک نشان ویژه به دور از قدرتها، عزلتها، جنگها، قیامها و … همیشه به چشم خورده است؛ هنر و به ویژه هنر موسیقی بوده است. میرزا آقاخان (پدر بزرگ داریوش صفوت) با دسترسی به استادانی همچون آقای محمد صادق خان سرور الملک و سماع حضور به موسیقی را از سرچشمه نوشید و بعد از او فرزندش علی اصغر خان با تلمذ نزد درویشخان ، میرزا عبدالله و دوستی و معاشرت با موسیقیدانان بزرگ آن دوره ایران؛ مثل مهدی صلحی (منتظم الحکما) حبیب سعاعی، حسینخان هنگ آفرین و نوازندگانی مثل عبدالحسین خان شهنازی(پدر علی اکبر خان شهنازی) و رضا محجوبی (پدر مرتضی محجوبی) نوای اصیل به معنای واقعی کلمه را در خانواده به عضوی همیشگی و پایدار تبدیل کرد. این سرچشمه و تاثیر انکارناپذیر موسیقی واقعی بر فکر و روح، ما را به مقصدی میرساند که شوربختانه اکنون چهل روز از درگذشتش میگذرد. خاطرات دکتر داریوش صفوت از نوازندگیهای رضا محجوبی در منزل پدرش (علی اصغر خان صفوت) بیانگر همین واقعیت است که او در خانهای متولد شد و رشد کرد که نغمههایی از بهترین نوع موسیقی اصیل آن زمان همیشه در پرواز بود. داریوش با نوای سه تار پدرش به خواب میرفت و باحرکت آرشه ویلون او برمیخاست.
- دوران نوجوانی و جوانی :
دکتر صفوت تعلیم سه تار را نزد پدر (علی اضغر صفوت) آغاز کرد و به دلیل حشر و نشر پدرش با اهالی هنر، از جمله حبیب سعاعی در ۱۶ سالگی (سال ۱۳۲۳) نزد وی رفت و سنتور را نزدش آموخت. از سال ۱۳۲۶ تا سال ۱۳۳۶ به تکمیل نوازندگی سه تار و سنتور نزد ابولحسن صبا اقدام نمود به نحوی که بعدها صبا در جایی از وی به عنوان یکی از بهترین شاگردان خود یاد کرد؛ که درکی دقیق و ظریف از موسیقی ایرانی دارد.
- تحصیل و تدریس :
داریوش صفوت تحصیلات متوسطه خود را در دارالفنون با دوست صحیحاش «فریدون مشیری» و در دبیرستان تازه تاسیس داراریی با دوست تمرینهای موسیقیاش «حسین دهلوی» به پایان رسانید و همین امر باعث شد که اغلب با خنده بگوید: در سن ۱۸ سالگی ، شدیم کارمند وزارت دراریی و پشت میز نشستیم. در سال ۱۳۲۳ او به اخذ درجه لیسانس حقوق از دانشکده حقوق دانشگاه تهران نائل آمده در اواخر سال ۱۳۳۹ برای تدریس در مرکز مطالعات موسیقی شرقی در انستیتو موسیقی شناسی سوربن به فرانسه رفت. در سال ۱۳۴۴ از دانشکده حقوق دانشگاه پاریس، دکترا در حقوق بین الملل گرفت و در همین سال به ایران بازگشت و از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۸ به تحقیق در ردیف موسیقی سنتی ایران و تکمیل سه تار در محضر حاج آقا محمد ایرانی مجرد اشتغال ورزید. دکتر صفوت از سال ۱۳۳۸ به تدریس در زمینه¬های نوازندگی سنتور و سه تار، ردیف موسیقی ایرانی، آکوستیک موسیقی، تاریخ موسیقی ایرانی، شناخت موسیقی، آشنایی با موسیقی شرقی، فلسفه موسیقی ایرانی، تجزیه و تحلیل موسیقی ایرانی ، موسیقی و اسلام، بررسی رسالت کهن موسیقی ایران و …. پرداخت.
- فعالیتها :
داریوش صفوت در سال ۱۳۴۷ مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران وابسته به سازمان رادیو و تلوزیون وقت را بنیان نهاد و تا سال ۱۳۵۹ مدیریت آن را بر عهده داشت. این مرکز در گسترش موسیقی اصیل ایران و پرورش موسیقی دانان جوان سهم به سزایی داشته است. از جمله ویژگیهای این مرکز، این بود که شاگردان حقوق میگرفتند تا از بزرگان موسیقی ردیف و نوازندگی بیاموزند. شاگردانی که بعدها هر کدامشان برای خود در جامعه موسیقی افرادی صاحبنام شدند. نامهایی چون : محمد رضا لطفی، پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده، داریوش طلایی، داودگنجهای، جلال ذوالفنون، مجید کیانی، محمد رضا شجریان، علی اکبر شکارچی، محمد علی کیانینژاد، داریوش پیر نیاکان، مرحوم نورالدین رضوی سروستانی و …. از جمله افرادی بودند که زیر نظر دکتر صفوت و بزرگانی چون سعید هرمزی، فروتن، دوامی، شهنازی، بهاری و …. هم درس موسیقی آموختند و هم درس زندگی هنری. او هم چنین کنسرتهای متعددی را در نقاط مختلف جهان اجرا کرده است. دکتر داریوش صفوت با بیش از پنجاه سال تجربه فعالیتهای اداری و اجتماعی معتقد بود که احکام، تقدیرنامهها، نشانها و …. بیانگر واقعی فعالیتهای یک انسان در جامعه امروز نیست. برای اثبات این مدعا با لبخندی که در پشت آن یک طنز اجتماعی نهفته، در جایی گفته بود: در دهه شصت یک حکم از طرف دانشگاه، با عنوان نماینده تام الاختیار دانشگاه تهران در شورای ارزشیابی فیلم وزارت ارشاد ملی به من دادند. که هیچ وقت استفاده نشد و فسخ هم نشد! در قبالش کارهایی انجام شد مثل نظارت چندین ساله روی مرکز حفظ و اشاعه از سال ۶۹ به بعد که هیچ وقت حکمی بابت آن نگرفتم! و کلام آخر …. حال این قلب آکنده از عشق و ایمان به موسیقی ایرانی از طپش بازایستاده است؛ اما خونی که به واسطه یک عمر خدمت صادقانه او به موسیقی ایرانی در رگهای این هنر جریان دارد ، همواره جاری و ساری خواهد بود. منابع : مجموعه مقالات ویکی¬پدیا، همشهری آنلاین و بی بی سی فارسی.
- شهرزاد شاهکرمی