جستار «اندر احوالات کار حرفه‌ای» نویسنده «زویا قلی پور»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

zoya gholipoorr

دیکشنری وبستر حرفه‌ای‌گری را این‌طور تعریف می‌کند: «رفتار، اهداف، یا ویژگی‌هایی که معرف یا نشانگر حرفه یا فرد حرفه‌ای است»؛ و حرفه را «شغلی که مستلزم دانش تخصصی و اغلب آمادگی آکادمیک در درازمدت و به صورت فشرده است.» تعریف می‌کند.

به لحاظ معنا به مفهوم حرفه‌ای به شخصی کارکشته، چیره‌دست و کاردان و ماهر و منعطف و معتبر می‌گویند.

در زمان‌های گذشته که جمعیت و میزان تحصیلات و درک افراد از موقعیت کمتر بود بازار کار، مجال بیشتری برای رشد اتفاقی و کسب تجربه و آزمون و خطا داشت؛ اما در دنیای پرسرعت و پر رقابت امروز مجال چندانی برای اشتباه و کاستی و نابخردی در کار وجود ندارد به خصوص در مشاغلی که بیشتر از سرمایه نیازمند اعتبار است.

اعتبار گزینه‌ای‌ست که برای به دست آوردنش سالها تلاش و تعهد لازم است اما این قابلیت را دارد که یک‌شبه برای همیشه نابود شود.

دنیای کسب و کار دنیای بی‌رحمی‌ست که یک لغزش کوچک می‌تواند فرد یا سازمانی را از اوج عزت و احترام و موفقیت و بازدهی به ژرفای بی‌بازگشت نابودی برساند. کافی‌ست نگاه به یک سازمان یا مدیریت یک مجموعه تغییر کند؛ رفته‌رفته و چه بسا در مواردی تمام آنچه سالها اندوخته شده برباد می‌رود.

آمار و تجارب آماری نشان داده‌اند در اغلب موارد اعتبار بیشتر از سرمایه موجب پایداری یک سازمان شغلی شده؛ همانطور که اشاره شد به دست‌آوردن اعتبار و حفظ آن کاری بس طاقت‌فرسا است و از عهدۀ هرکسی برنمی‌آید، در تعاریف حرفه‌ای گاهی یک سازمان به عنوان فردی حقیقی تلقی می‌شود و گاهی هم به یک فرد حقیقی به عنوان مدیریت یک مجموعه به چشم یک سازمان حقوقی نگاه می‌شود. در چنین شرایطی فشار کاری و مسئولیتی افزایش می‌یابد و لازم است با تمرکز و درایت بیشتری به امور پرداخت.

 یکی از مهمترین نکات در مدیریت سازمانی این است که در یک ساختار حرفه‌ای مناسبات شخصی و خانوادگی هیچ جایگاهی ندارد و چه بسا موجب از دست دادن اعتبار می‌شود زیرا همواره موجب تزلزل اعتبار اقتداری و توانایی کاری می‌شود.

طبیعی‌ست که وقتی سازمانی به سوددهی می‌رسد یا در مسیر سوددهی می‌باشد افراد رأس هرم تمایل دارند افراد نزدیک به خود را هم در این سوددهی شریک کنند اما این بزرگترین خطای سازمانی می‌باشد زیرا افراد خانواده یا دوستان نزدیک، مدیریت را در شرایط معذوریت اخلاقی قرار می‌دهند که امری غیر قابل اجتناب است؛ همین معذورات موجب ضعف در عملکرد مقتدرانه، منطقی و کاربردی در جهت رشد بیشتر می‌شود که زمینه ساز رنجش‌های اعضای سازمان و انتقاد پنهان را فراهم می‌آورد!

در یک ساختار سازمانی اعم از اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی یا تجاری مشکل رایج این است که بسیاری از مدیران چون به گوش خود انتقادی صادقانه، مستقیم و حرفه‌ای نمی‌شوند، فکر می‌کنند مشکلی وجود ندارد یا کسی متوجۀ ضعف آنان در کار نمی‌شود در حالی که این پدیده آتش زیر خاکستر یا به عبارت دیگر تَرکی گسترش‌پذیر است و با یک تلنگر در چشم برهم زدنی کل اعتبار و به دنبال آن موفقیت‌های آینده را برباد می‌دهد و شکست نهایی را قطعی می‌کند.

اثبات شده‌است که رفتارهایی بر مبنای احساسات و رودربایستی‌های رفاقتی و خانوادگی سم مهلک برای ارتقای یک سیستم سازمانی‌ست.

هرگز سازمانی وجود نداشته که با این نگاه پیش‌رفته باشد و تبدیل به یک برند قدرتمند و حرفه‌ای شده باشد. البته ما شرکت‌های خانوادگی‌ای را مشاهده کردیم که به سوددهی کلان رسیدند اما در اکثر آنها از یک جایی به بعد و درست بعد از سوددهی کامل اختلافاتی که در طول مسیر نادیده گرفته شده بود تا به رشد برسند مانند دملی چرکین سر باز می‌کند و کل ساختار را درگیر عفونتی غیر قابل کنترل می‌کند.

 در کار حرفه‌ای مجال یا جایی برای خاله‌زنک بازی و شلنگ‌تخته‌های مفرح و پرداختن به هیجانات سرخوشانه و رفاقت و مدعیان پوشالی نیست. کار حرفه‌ای، افراد حرفه‌ای می‌طلبد و لزوماً نمی‌توان بر روی تعریف و تمجیدهای تعارف‌مأبانه و قربان‌صدقه‌های ایرانی جماعت پلن رشد بست!

یکی از معضلات ساختارهای شغلی ما همین توهم نشأت گرفته از قربان صدقه و ایجاد توهم خاص و بزرگ بودن است که یک فرد یا سازمان را باد می‌کند و به اوج می‌برد غافل از آن‌که این ارتفاع هرچه بیشتر می‌شود چون بی‌بنیان و سوار بر بال باد است سقوط دهشتناک‌تری درپی دارد یا حتی به ثریا می‌رود و به چنگ باد وحشی می‌افتد و سر از ناکجا آباد پیدا می‌کند.

شایان ذکر است که این باگ ریشه در فرهنگ تعارف مأبانۀ ایران دارد که می‌توان ریشه‌ه‍ای آن را بیشتر در دوران قاجار یافت که افراد بر مبنای چرب‌زبانی و رشوه‌های زبانی و رفتاری امتیاز کسب می‌کردند. تیشۀ اصلی آنجا به ریشۀ فرهنگ تخصص‌گرایی و شایسته‌سالاری ایران خورد.

در کار حرفه‌ای با حلواحلوا دهان هیچ‌کس نه تنها شیرین نمی‌شود که تلخ‌کامی ماندگار می‌شود. همچنین جایی برای سرهم‌بندی و ماله‌کشی و یلخی‌بازی وجود ندارد زیرا بالاخره دم خروس بیرون می‌زند.

سهل‌انگاری می‌تواند به عنوان یک ویروس وارد شود، بماند و ارگانهای حیاتی را درگیر کند به صورتی که از کنترل خارج شود. تفاوت یک سازمان حرفه‌ای با یک سازمان غیر حرفه‌ای در این است که در سازمانهای حرفه‌ای تمام جزئیات اهمیت دارند، درست به همان اندازه که بر کلیات اهتمام ورزیده می‌شود. طبیعتاً این مهم نیاز به همکاری دقیق و تخصصی بین اعضای یک گروه دارد.

 اگر بخواهیم تمام مسئولیت اجرایی را به دوش مدیریت یا حلقۀ اول ارتباطی مدیران بگذاریم و از کار تیمی فاصله بگیریم ضمن ایجاد فرسودگی و ضعف در عملکرد محدودیت رشد ایجاد می‌شود.

کار حرفه‌ای رفتار حرفه‌ای می‌طلبد و نمی‌توان به آن به چشم یک دورهمی خانوادگی یا دوستانه نگاه کرد که اگر چنین شود دیگر باید از دنیای حرفه‌ای‌ها خداحافظی کرد و با زیرشلواری پای بساط گپ و چای و هندوانه و تخمه نشست.

وقتی می‌گوییم کار حرفه‌ای رفتار حرفه‌ای می‌طلبد یعنی باید بر مبنای اصول و بادقت و حساسیت فراوان، به دور از حسد و عقده‌های خودنمایانه و احساسات بچه‌گانه به امور حرفه‌ای پرداخت زیرا آنچه مهم است اعتبار، سرمایه، نتیجۀ موفقیت‌آمیز و رشد پایدار می‌باشد، ضمن این‌که با زرق و برق و ظاهرسازی و رنگ و لعاب کاذب فقط تا یک جایی می‌شود عوام و مشتری‌ها را فریب داد، در این شرایط نمی‌توان رشد پیوسته و مستمر داشت.

چیزی که برای غیرحرفه‌ای‌ها به هیچ عنوان قابل درک و پذیرش نیست شعور و توانایی‌های شناختی در افراد خارج از دایرۀ مدیریتی سازمانی خودشان است در حالی که در جامعه امروزی حتی کودکان هم آنقدر هوشیار هستند که مو را از ماست بیرون بکشند چه برسد به دیدن دم خروس، جالب اینجاست که در چنین شرایط حساس و پرالتهابی عده‌ای می‌خواهند فیل را زیر عبای خود پنهان کنند و گمان می‌کنند هیچ‌کس متوجه نمی‌شود و ادله نیز بر آن می‌نهند که کسی چیزی نگفته، پس کسی متوجه نشده!

غافل از آن‌که دیگران همواره به چشم تماشاخانه به ماجراها نگاه می‌کنند و شاید فیل پنهان شده آنقدر نمایان است که نیازی به صحبت در مورد آن نمی‌باشد و بدیهی به نظر می‌آید.

همچنین یکی از مهم‌ترین ارکان کار حرفه‌ای داشتن تیم حرفه‌ای است و جمع‌کردن تیم حرفه‌ای تفاوت چندانی با مصائب مسیح ندارد اما به اندازۀ گنج قارون می‌ارزد و مهم است.

 در سازمانهای غیر حرفه‌ای تیم را افرادی تشکیل می‌دهند که دمِ دست و ارزان هستند، همچنین به دلیل ضعف در عملکرد و دانش شخصی خودشان به افراد بی‌دردسری تبدیل می‌شوند که هیچ اعتراضی به هیچ‌چیز نمی‌کنند و کلاً مشغول به‌به چه‌چه و تعریف‌های بی‌دلیل و آنچنانی و تو خالی از یکدیگر و عملکرد کلی هستند تا جایگاه متزلزل خود را حفظ کنند زیرا موقعیتی پیدا کرده‌اند که جای دیگر کسی به دلیل ضعف عملکرد به آنان نمی‌دهد پس به هر قیمتی می‌خواهند در این جایگاه بمانند، کسی کاری به کار خودشان نداشته باشد تا به ضعفهایشان توجه نشود و ایرادها نمایان نشود. همین امر موجب آشکار و برطرف نشدن ضعف‌های کار نیز می‌شود.

این پدیده مصداق بارز ضرب‌المثل: «سوسکه از دیوار بالا می‌رفت ننش می‌گفت قربون دست و پای بلوریت!» است. در یک سازمان غیر حرفه‌ای همه فقط از عملکرد یکدیگر تعریف می‌کنند و مشکلات را پنهان می‌کنند غافل از آن‌که مشکلات قابلیت رشد کردن دارند.

در مجموعه‌های غیر حرفه‌ای فقط به تسهیل کارها توجه می‌شود و ریشه‌سازی، استحکام پی‌بنا و ژرف‌نگری وجودندارد. می‌توان گفت تفاوت فاحش کار حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای همین است که به جزئیات و ثبات در کیفیت پرداخته نمی‌شود، همچنین نتایج زودگذر مقدم بر نتایج دیرپا و اساسی می‌باشد. واضح است که وجود یک ساختار منطقی با پروتکل‌های هدفمند از ملزومات کار حرفه‌ای می‌باشد.

خلاصۀ کلام این است که حرفه‌ای شدن بسیار دشوار است و در جمع حرفه‌ای‌ها ماندن از آن دشوارتر! ■

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جستار «اندر احوالات کار حرفه‌ای» نویسنده «زویا قلی پور»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692