تجربه‌نگاری «اینرسی» «کوثر عابدینی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

kosar abedini

تا به حال دچار اینرسی شده‌اید؟ یعنی تمایل به حفظ حالت خود. یعنی اگر به شما نیرویی وارد نشود، تمایل خواهید داشت که حالت خود را حفظ کنید. مثلاً ساعت‌ها بنشینید یک گوشه و حتی حالت نشستن خود را تغییر ندهید و یا اینکه به قول خودمان قفلی بزنیم روی یک کار، مثلاً یک بازی. مدام با خودمان تکرار می‌کنیم این دیگر مرحلۀ آخر است و دوباره ادامه می‌دهیم. گاهی هم مسئله ذهنی است، روی یک موضوع یا ماجرا مدام فکر می‌کنیم، انگار که ول‌کنمان اتصالی کرده باشد؛ وِل‌کن آن جریان نیستیم. 

برای من هم زیاد این موارد پیش می‌آید، ذهنم بهم می‌ریزد، تمایل به انجام هیچ‌کاری ندارم. اما چند راهکار ساده دارم که در بیشتر مواقع به من کمک می‌کند، شاید به درد شما هم خورد و از آن قفلی زدن خلاص شدید.

یکم: تغییر کاربری بدهید؛ مثلاً گاهی جای خواب خویش را تغییر دهید؛ خیلی ساده است، گاهی هم در اتاق نشیمن بخوابید. رختخواب‌هایی را که برای مهمان‌هایمان؛ مهمان‌هایی که شاید سالی یک بار بیایند و اغلب نمی‌آیند، پهن کنیم روی زمین و روی آن بخوابیم. صبح که از خواب بیدار می‌شوید، در و دیوار غیر از اتاق خوابتان مشاهده خواهید کرد. همین موضوع ساده باعث می‌شود فکرهای جدیدی به سرمان بزند. یا گاهی در بالکن، حیاط، حتی اتاق خواب غذا بخورید. بشخصه گاهی در راهرو می‌نشینم.

دوم: از کاسه، بشقابِ گنجه استفاده کنید؛ آن کاسه، بشقاب و فنجانی که در گنجه پنهان کرده‌اید را بیرون بیاورید. قول می‌دهم چیزی از آن کم نشود و با چند بار استفاده برای خودمان، برای مهمانان عزیزمان کهنه نخواهند شد. لذت نوشیدن چای با آن فنجان قابل مقایسه با این دم دستی‌های هر روزمان نیست.

سوم: به شیوۀ جدید آشپزی کنید؛ این پیشنهاد را به دو صورت می‌توان عملی کرد. راه سخت‌تر ولی کم‌خطرتر، یادگرفتن غذاها و دسرهای جدید است. راه راحت‌تر ولی جذاب‌تر تغییر دستور پخت غذاهاست. چه اشکالی دارد که گاهی به جای نعنای خشک، از شوید خشک استفاده کنیم؟ یک بار برای طبخ کشک بادمجان این دستور را به کار بردم. طعمش عوض شد، راستش را بخواهید زیاد جالب هم نشد، ولی قابل خوردن بود و ارزش امتحان کردنش را داشت. چندباری هم آن پیازی که ابتدا باید سرخ کنیم را نریختم. تغییر چندانی در مزه ایجاد نکرد. حدس می‌زنم که چه فکری به سرتان زد! لطفاً روی غذاها دیگر غیرتی نشوید، به اندازۀ کافی روی همه‌چیز تعصب داریم. (ای بابا! راهکارت را بگو و برو. مرض داری که از هر ماجرایی استفادۀ دیگری بکنی؟)

چهارم: گل بخرید؛ گیاهان سبز که در زندگی جای خود را دارند، ولی گل حسابش فرق می‌کند. گاهی گل‌های رنگارنگ بخرید و در گلدان‌هایی که مدت‌هاست در حال خاک خوردن هستند، بگذارید. تا به حال به لذت ریختن آب در گلدان و گذاشتن یک گل زرد در آن فکر کرده‌اید؟

پنجم: جای وسائل را تغییر دهید؛ وسائل کمدها و کابینت‌ها را بیرون بریزید و از نو سازماندهی کنید. در همین حین که محیط فیزیکی شما منظم شد، به طرز عجیبی ذهن هم منظم می‌شود.

ششم: برنامه‌ها و فیلم‌های مزخرف ببنید؛ خداروشکر که از این دست برنامه‌ها در پلتفرم‌های مختلف کم نیستند؛ ضد، پدرخوانده، چیدمانه، بیشتر سریال‌ها و... . این دست برنامه‌ها چون شما را به فکر خاصی وانمی‌دارد، برای لحظاتی که فکرهای زیادی در سر می‌پرورانید، مناسب هستند. البته به شرط آنکه به آن‌ها معتاد نشوید و دنبال قسمت‌های بعدی‌اش نروید. مطمئن باشید که اتفاق خاصی در آن رخ نخواهد داد.

هفتم: از دست بدهید؛ اغلب ما از رهاکردن و از دست دادن می‌ترسیم. حتی می‌ترسیم که ادامۀ یک سریال مزخرف را از دست بدهیم چه برسد به از دست دادن آدم‌ها. منظورم از دست دادن هر نوع رابطه‌ای چه به صورت واقعی و چه به صورت مجازی است؛ رابطه‌ای که باعث آزارمان می‌شود. گاهی حتی دلمان نمی‌آید صفحاتی را در اینستاگرام آنفالو کنیم، چه برسد به غیرفعال کردن صفحۀ خودمان! اینستاگرام این قابلیت را بی‌خود و بی‌جهت تعبیه نکرده است. مدتی از فضای مجازی و استرس‌هایی که به ما وارد می‌کند، دور می‌شویم. گاهی هم وسائل و لباس‌های بی‌استفاده‌مان را به دیگران ببخشیم، هم دور و برمان خالی می‌شود، هم حس نیکوکاری را تجربه کرده‌ایم.

هشتم: به خودتان برسید؛ خداروشکر این روزها به جسممان که خوب می‌رسیم از انواع روتین پوست و مو گرفته تا باشگاه رفتن. منظورم رسیدگی به روحمان است. حافظ بهترین روان‌درمانگری است که سراغ دارم. اصلاً نیازی به دانستن معنای شعرهایش نیست. یکی از غزل‌هایش را به صورت تصادفی انتخاب بکنید و با صدای فریدون فرح اندوز گوش بدهید.

البته انجام همۀ این‌کارها مستلزم یک نیروی اولیه است؛ در حد تکان‌دادن یک دست و پا. دست و پایتان را تکان بدهید و از جایتان را برخیزید. حالا از اینرسی خارج شده‌اید، اگر دوباره بنشینید به آن حالت برمی‌گردید ولی اگر یکی از پیشنهاداتی که در بالا آمد را انجام بدهید، خیر. البته امیدوارم که خیر. ■

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

تجربه‌نگاری «اینرسی» «کوثر عابدینی»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692