چرا مینویسید؟ هرگز از خودتان پرسیدهاید؟ آیا شما هم حسی در درونتان شعله ور است که باید همیشه جرقه بزند، فوران کند؟ آتش بشود در درونتان؟ تجلی پیدا کند روی کاغذ؟
آیا نوشتههایتان جوششی است و ضرورتی است برخاسته از عواطف و احساساتی که با آن درگیر هستید و مثل بادبانی است که در قبال تلاطم موجها، یاس و ناکامی به اهتزاز درمی آید یا نه نوشتههایتان صرفاً کوششی است؟
حتی اگر نوشتههایتان، کوششی باشد باز این تلاش، جهت و سویی دارد. هدفی دارد و شما درصدد بازتابی افکار و اندیشههای خود هستید. نوشتن، فوران اندیشههاست بر بستر ذهن، به تصویر کشیدن واژگان، به نظم کشیدن کلمات است در قالب و فرمی که دوستش داریم.
نوشتن دنیایی است که با حسی سحر آمیز به آن قدم میگذاریم چون وقتی قلم را روی کاغذ می سُرانیم نمیدانیم که چه از قلم خواهد تراوید.
گاه احساسات، خودشان، ناگهان، بر ذهنمان سیطره پیدا کرده و انگار این ما نیستیم که مینویسیم. این طغیان روح هست که بر ما احاطه پیدا کرده و باعث ریزش کلمات، افکار و اندیشهها میشود. معمولاً ضمیر ناخود آگاه گاه زمام نوشتن را در دست میگیرد.
چنان چه مولانا جلال الدین بلخی سروده است که:
تو مپندار که من شعر به خود میگویم
تا که هشیارم و بیدار یکی دم نزنم
معمولاً نوشتههایی که زیر بنای آن سیطره ضمیر ناخود آگاه هست بدل مینشیند.
"آنچه که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند."
نوشتن چرا مهم است؟ صحبت کردن اولین ابزاری است که با آن مردم با هم ارتباط پیدا میکنند و نوشتن پلی است بین آدمها، که با شناخت فرهنگها، علایق و سلیقههای هر قومی، پیوندی جهانی میزند و میتواند اندیشهها، تفکرات، ارزشها و باورهای یک قوم را به تصویر بکشد.
نوشتن زنده نگه داشتن همۀ اتفاقات خوشایند و ناخوشایند روزگار است. وقتی نوشتهها به رخ کاغذ مینشیند، یاد بودها، عشقها، ایثارها و فداکاریها در تار و پود کاغذ میغلتد و مفاهیم آن نوشتهها به دنیای ما معنای تازهای می زند.
نوشتن، راهی است برای بیان احساسات، اینکه بتوانیم افکار درونیمان را به خلاقیت پیوند بزنیم و از جرقهای که ایجاد میشود بتوانیم از ایستایی به پویایی برسیم. از سکوت به افشای حقایقی که در درونمان لانه کرده، از آرامش به جوشش، شور و شعف برسیم.
نوشتن یک هنر است و هنرمند با به بند کشیدن کلمات، به خلاقیت دست پیدا میکند. خلاقیت خود جوششی است که مرز بین حقیقت و خیال را طی میکند.
نوشتن، عشقی است که به زندگی ما طراوت و جذابیت خاصی میدهد و زندگی ما را را از روزمرگی و یکنواختی نجات میدهد. به دنیا رنگ تازهای می زند. دنیا را پر از عشق و رأفت میسازد. راهی است برای شناخت بهتر خودمان، راهی برای تکامل روحیمان و راهی است که با آن خواهیم توانست از پس بن بست های زندگی پیروز میدان شویم.
چون با هر شعلۀ نوشتن، مهری در قلب ما به جوشش در میآید و باعث میشود خودمان را بهتر بشناسیم و شناخت خودمان، جهان و هستی، دیدگاهی تازه به ما میدهد. ■