برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد با عنوان بررسی عناصر تاریخی در تفسیرقرآن براساس نسخه کمبریج
چکیده
تفسیر قرآن بر اساس نسخه کمبریج از جمله کتابهای دوره رشد و تکوین است که در قرنهای چهارم یا پنجم هجری نوشته شده است و از ترجمههای کهن قرآن کریم به زبان فارسی محسوب میشود. ویژگیهای زبانی دوره رشد و تکوین در آن به میزان فراوانی و تحولات آوایی نسبت به کتابهای دیگر به مقدارکمتری دیده میشود مباحث مربوط به اسم، فعل، صفت، قید، ضمیر و دیگر مباحث دستوری در این کتاب ضمناً بیانگر تحول تاریخی زبان فارسی از دوره سامانی به قرن ششم نیز هست.
مقدمه: در پژوهش پیشرو که در نگارش آن از روش کتابخانهای بهره گرفتم به بررسی تغییرات املایی در تفسیرقرآن براساس نسخه کمبریج پرداختم و از تغییرات املایی سخن به میان آوردم که در این تفسیر دیده میشود. باتوجه به اینکه متن مذکور از ترجمههای کهن قرآن کریم به زبان فارسی و از جمله کتابهای دوران رشد و تکوین زبان فارسی است بررسی تغییرات املایی آن اهمیت زیادی داشت و نشان میدهد در آن زمان تاچه حد به املای کلمات توجه میشده است.
تحول خط فارسی
خط فارسی از ابتدای نگارش زبان فارسی تا کنون تغییر و تحولاتی را پشت سرگذاشته است. از جمله اینکه در ابتدای امر این خط تنها مقتضیات زبان عربی را میتوانست برآورده کند. به مرور برای اینکه بتواند پاسخگوی نیاز زبان فارسی هم باشد و با آن سازگار شود تحول یافت. این تحول به گونههای مختلفی خود را نشان داد.
نشانههای فرعی برای واجهایی که در زبان عربی وجود نداشت افزایش یافت. این نشانهها گاهی درحد نقطه بود که در حروفی مانند پ، چ و ژ دیده شد کاهی علامت سرکج که در حروفی مانند ک و گ دیده میشود بود. یک سرکج به حرف گ که به صورت ک نوشته میشد افزوده شد. صورتهای نوشتاری که نشان دهنده تلفظ ماخذ به صورت نوشتاری آن بود در کلمه کمک دیده شد. این کلمه پیش از این به صورت کومک نوشته میشد.
با تبدیل صورت نوشتاری که از عربی گرفته شده است به صورت نوشتاری نشان دهندۀ تلفظ در کلمهای مانند الهی مواجه شدیم. این کلمه را به شکل الاهی که تلفظ آن را نشان میدهد نوشتند.
همزه در کلمههایی مانند مایل بۀ تبدیل شد. امروزه این کلمه به صورت مائل نوشته نمیشود.
در این میان عواملی بودند که سیر تحول خط فارسی را متوقف یا کند میکرد. همین امر باعث میشد خط فارسی تنها جوابگوی ضرورتهای مبرم باشد. از جمله آنها میتوان به احساس نشدن نیاز به اصلاح خط با محدودیت حوزۀ فرهنگ مکتوب، مقید بودن به حفظ صورت نوشتاری عبارات و کلمات عربی که ناشی از تقدس زبان و خط عربی بود و در عین حال مانع خلط عناصر عربی با عناصر اصیل فارسی شده است اشاره کرد. وجود خلأهای زبانی ناشی از عدم استفاده از آرایشهای واجی که وجه مشترک همۀ زبانها و لازمۀ پرهیز از اختلال ارتباط است، در این مسیر بی تأثیر نبود.
عوامل دیکری از جمله پرهیز از افزودن بر شمار هم نگاشتها با ورود کلمات عربی در زبان فارسی، حفظ صورتهای نوشتاری زوجهایی از کلمات عربی که در آن زبان دو تلفظ متمایز دارند اما در زبان فارسی به یک صورت تلفظ میشوند، تقید به متمایز کردن اعلام یونانی و لاتینی و فرنگی با کاربرد حروف بیگانه در صورت نوشتاری آنها مانند سقراط، افلاطون، ارسطاطالیس و پطر به همراه حفظ صورت نوشتاری بعضی از کلمات و اسامی خاص که از طریق عثمانی یا ممالک عربی وارد زبان فارسی شد در توقف و کند شدن سیر تحول خط فارسی تاثیرگذار بودند.
نقش خط در تکوین زبان معیار
خط در پرورش زبان طی روند تبدیل آن به زبان معیار نقشی مهم دارد. از این روست که به صحیح نوشتن کلمات اهمیت میدهیم. اگر زبان فارسی توانسته است به تمام معنا به زبان معیار تبدیل شود تاحدی نتیجۀ آن است که خط فارسی به حفظ تلفظهای متعدد راه میدهد. در قلمروی از زبان فارسی که به خط سیریلیک نوشته میشود چه بسا روند گفتاری (در صدا و سیما)، اگر از آنها بهرهبرداری معقولانه بشود، میتوانند ناتوانیهای خط فارسی را در پرورش زبان معیار جبران کنند، اما در زبان برنامههای این رسانهها مه تنها بسیاری از کلمات به صورتهای متعدد ادا میشوند بلکه صورتهای تلفظی بیسابقهای ناگهان ظهور و به سرعت رواج پیدا میکند.
البته در این میان نمیتوان بدون مطالعه همه جنبههای پرورش زبان معیار را به بهای تغییر دادن خط فارسی شتاب بیشتری بخشید برای این امر باید امکانات موجود و پی آمدهای این اقدام از تمام جهات بررسی شود.
در تدوین شیوۀ املای کلمات قیود و ملاحظاتی وجود دارد. یکی اینکه حفظ چهرۀ خط فارسی که متضمن رد پیشنهاد برخی از رایانهگران برای از چپ به راست نویسی و انفصال همۀ حروف و اختیار صورت واحد برای آنها در همۀ بافتهاست. لازم نشمردن تناظر بیاستثنای یک به یک آوا/حرف، حقظ تمایز کلمات دخیل عربی موجود و هم آوای فارسی سره آنها برای پرهیز از افزایش شمار هم نگاشتها، در عین حال مرجح شمردن انتخاب حرف فعالتر از میان دو یا چند حرف همآوا برای ضیط اعلام، اکتفا به وارد کردن حرکات، رعایت ملاحظات بدیعی و عروضی و قافیه بندی، رعایت مقتضیات حساب جمل، توجه در حد اعتدال به مقتضیات رایانهای، توجه به ضرورتهای ناشی از ورود عناصر فرنگی و ضبط دقیق اعلام خارجی، توجه به مقتضیات کاربرد زبان شکسته که وارد ادبیات داستانی و روزنامه نگاری ما شده است از جمله ملاحظاتی است که در تدوین شیوۀ املا وجود دارد.
تغییرات املایی
شیوه کتابت نیز در این دوره قاعده ثابتی ندارد. شگفت است که ایرانیان با همه کوششی که درایجاد قواعد دقیق برای صرف و نحو عربی به کار میبرند و در ضمن آن درباره شیوه کتابت زبان عربی مانند طرز کتابت همزه و جز آن فصولی پرداختند، برای زبان ملی خود هیچ گونه قاعده ثابتی وضع نکردند و نتیجه آنکه در هر یک از آثار این دوراه شیوهای دیگر برای کتابت کلمات فارسی به کار رفته است. 1
یا رب اگر من بدانستمی که اندر جان کندن هزار یکی ازین طلخی باشد هرگز من جان مؤمنی نستد می (جلد دوم ص 70) و نیز گفتهاند که گشتن دل طپیدن آن باشد از بیم (جلد اول ص 243)
و گفتهاند داوود خلیقت کرد سلیمن را در زندگانی خویش (جلد اول ص 346)
بفرست او راای که هرون را با من یاری (جلد اول ص 398)
و از لطفهای خدای آن بود که انداختن او را در دریا سبب نجاه او کرد (جلد اول ص 387)
فراموش کردند عهدهای خدایرا در توریت (جلد اول ص 402)
آسمان را اندر آن روز بطرکد و پاره پاره شود (جلد دوم ص 498)
آنگاه چون زمین بجنید جنبیدنی و بلرزد لرزیدنی و بطپد طبیدنی (جلد دوم ص 618)
از آنچه ایشانرا دادهایم از خواستهای ایشان هزینه میکنندای که زکوة آن میدهند بجست (جلد اول ص 513)
ک کشیده دراملای کلمانی مثل که و چه در متن باقی مانده: و از اندازه در مگذرید کی شما را نهادهاند. (جلد اول ص 72)
- ناتل خانلری، تاریخ زبان فارسی دورههای سه گانه تحول فارسی دری جلد دوم ص 109
آن خدای کی نیست خدایی که سزاوار پرستش است مگر او و گوساله خدای شما نیست (جلد اول ص 80)
نتیجه گیری
کتاب تفسیر قرآن بر اساس نسخه کمبریج که در دوره رشد و تکوین تألیف شده نشان دهنده عبور زبان از پهلوی ساسانی است ضمن مشتمل بودن بر پارهای تحولات آوایی شاهد تأثیر پذیری از زبان عربی در جمع بستن کلمات هستیم.
تغییرات املایی در متن نمایانگر تغییر شیوه نگارش در متن است. نویسنده این کتاب نیز مانند سایر نویسندگان دوره رشد و تکوین هنوز به قاعده خاصی برای املای فارسی نرسیده است. نوع ترجمه آیات در کتاب مبین وسواس نویسنده در ترجمه است و درعین حال شیوه ترجمه کتاب نشان میدهد ترجمههای کهن قرآن به زبان فارسی است. در مجموع کتاب را میتوان مبین ویژگیهای زبان دوره رشد و تکوین و به نوعی نشان دهنده سیر تحول زبان در عصر خود دانست. ■
منابع:
دکتر ناتل خانلری، پرویز، تاریخ زبان فارسی دورههای سه گانه تحول فارسی دری جلد اول و دوم
تفسیر قرآن نسخه محفوظ در کتابخانه دانشگاه کمبریج جلال متینی انتشارات بنیاد فرهنگ ایران
جلد اول و دوم تاربخ ادبیات فارسی خلاصه تألیف دکتر ذبیح الله صفا
نگارش و ویرایش احمد سمیعی گیلانی