مقاله «اخلاق ایدئولوژیک در اندیشۀ برتولت برشت» «رضا طوسی»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

reza toosi

اخلاق مجموعه‌ای از بایدها و نبایدهاست. تعدادی ازتجویزات، مقررات لازم الاجراء یاممنوعه است که چگونگی عمل، عکس العمل، رفتار، و وظا یف ما را درروابط اجتماعی تعریف می‌کند. هر انسانی که وارد این جهان و زندگی می‌شود با مجموعه‌ای از ایده‌های کم وبیش نظم یافته مواجه می‌شود که برای ادامه زندگی مجبور به رعایت آنهاست.

عرف، و سنت واخلاق، با خشونتی پنهان به او تحمیل می‌شود. این آموزه‌ها توسط افکار و قدرت مسلط بر جامعه تعریف، و به آن هویت داده می‌شود وتخطی از آن مجازات دارد.

آموزه‌های اخلاقی فصل مشترک همه ادیان و مذاهب‌اند، این تعالیم اخلاقی به ما می گویند که باید خوب بود وشریف. وفای به عهد داشت وحس فداکاری. باید نگران روح بود و دلواپس ارزشهای الهی وانسانی. اما این آموزه‌ها مفاهیمی کلی ومجردند که هرکس درچهارچوب ایدئو لوژی وملاحظات دیگر، آن راتعریف کرده و رویکرد واحدی درمصادیق آن وجود ندارد. شرافت، وفادار وقهرمانی، واژه‌هایی هستند که نظام فکری وبعضا گرایشات سیاسی جامعه آن راتعریف کرده ومصداق آن را مشخص می‌کند. پرواز جنگنده‌های یک دولت مفروض دربمباران مناطق حساس کشوری دیگر، عملیاتی ست قهرمانانه برای یک ملت ومتجاوزانه برای ملتی دیگر. کلیسا در قرون وسطی با الهام از آموزه‌های مسیح " فرمان اعتقاد" صادر کرده وجاسوسی از دیگران را عملی" شرافتمندانه " می‌خواند. فاشیست‌های اسپانیا در جنگهای داخلی آن کشور برای باز خرید " گناهان" جمهوری خواهان دوازده سال نماز وروزه را به ملت توصیه، و کلیسا به ژنرال فرانکو نشان " افتخار" و" قهرمانی" می‌دهد. پاپ و شورای کلیسای رم برای نجات " بیت المقدس " جنگ و" جهادی مقدس" بر علیه مسلمانان راه می‌اندازند وآن را "جهاد " در" راه خدا "می‌نامند. درجنگهای جهانی اول و دوم با استفاده ازهمین واژه‌های دلفریب وزیبا- شرافت ملی، دفاع از وطن، فداکاری، قهرمانی، ارزش‌های انسانی و...- احساسات جوانان را تحریک وآنها را گوشت دم توپ می‌کنند.

"برشت" در آثارش سر جنگیدن بامفاهیم وآموزه های اخلاقی

را ندارد. او نمی‌خواهد برعلیه این تعالیم اخلاقی - که ریشه‌ای،

اساسی، عمیق، الهی وانسانی هستند - گام بردارد. تئاتر اوانتقادی ست بر شیوه استفاده ازاین مفاهیم درجهت منافع نظام فکری وسیاسی حاکم بر جامعه سرمایه داری. برشت درآثارش نشان می‌دهد که آدمها در نظام سرمایه داری گُول " دام‌های اخلاقی" را می‌خورند و اخلاق درنظام استثمار دربطن ماشین ستم عمل کرده وخدمتگذار قدرتمندان می‌شود و دامی برای فرو دستان. مفاهیم اخلاقی، ماشین جنگی نظام امپریالیستی را روغن کاری کرده، وملتهای آسیا، افریقا، وآمریکای لاتین رابه خاک وخون می‌کشد

برشت در نگاهی دیگرمعتقد است که اخلاق ایدئولوژیک ما را نابینا می‌کند چون واقعیت جامعه سوداگر را نمی‌بیند. وقتی بشقاب‌ها خالی ست آیا اخلاق ایدئولوژیک وموعظه می‌تواند تغییری در اوضاع بدهد؟ درشرایط معینی نیکی می‌تواند به اندازه خطرات جسمانی خطر آفرین باشد. آیا در دنیایی که روابط سودجویانه برتمامی شئونات جامعه سایه سنگینی دارد می‌توان با رعایت ارزش‌های انسانی گلیم خود را ازاب بیرون کشید؟! ... با نگاهی به نمایشنامه‌های " استثنا وقاعده " و"روح نیک سچوان"می‌توان کار کرد احساسات انسانی ونیکوکاری در جامعه سرمایه داری را به تحلیل نشست

در" استثنا وقاعده" بازرگانی به اتفاق باربر- نوکر- وراهنما، جهت بهره برداری از چاه نفت عازم شهری دیگر می‌شوند. بازرگان فکر می‌کند نوکر وراهنما با هم تبانی کرده وقصد قتل او و ربودن سکه‌هایش را دارند. به این جهت راهنما را در نیمه راه مرخص کرده و درطول مسیر، باربر را به طرق مختلف دشنام و آزار وحتی با تفنگ تهدید می‌کند. علی رغم این رفتار از طرف بازرگان، نوکر بر اساس حس نوع دوستی قصد دادن قمقمه آب به ارباب تشنه لب را دارد که بازرگان با شلیک تیر اورا می‌کشد چون فکر می‌کند نوکر با تکه سنگی قصد جان او را دارد ... دادگاه علی رغم قبول ادله شاهدان مبنی برعدم قصد باربر درکشتن ارباب، بازرگان را تحت عنوان " دفاع مشروع " تبرئه می‌کند.

"درسیستمی که شما برای ما ساخته‌اید

نیکی امری استثنایی ست

انسانیت به خرج مده

که این فضیلت برایت گران تمام می‌شود"

یکی از دلایل انتقاد برشت به اخلاق ایدئولوژیک به کار بردن آن بدون توجه به شرایط و واقعیت‌هاست. نوکر واقع بین نیست. ونگاه او به نیکی کردن جزمی و دگماتیک است. عدم آگاهی او به شرایط، تله ایی می‌شود که نیکوکاری برایش پهن کرده است. نیکی کردن او واشتباه در محاسبه دلیل قتل اوست. اودراین محاسبه آگاه به منافع خود نیست وبه نیکی برخوردی احساسی دارد... با توجه به ادله‌ای که ارباب وقاضی دردادگاه مطرح می‌کنند - دشنام‌ها، تهدید با اسلحه، تفاوت طبقاتی، نیاز شدید نوکر به پول و.... - نوکر نمی‌تواند و نباید جز کینه وعداوت به بازرگان حس دیگری داشته باشد. هیچ چیز رفتارانسانی اورا نسبت به بازرگان توجیه نمی‌کند. هیچ چیز- چرا که حس انسان دوستانه باربر با فهم ارباب ودادگاه جور درنمی اید. قاضی معتقد است که نوکر باید نسبت به بازرگان کینه داشته باشد. او مجاز نیست در این شرایط مهربان باشد ونظر ارباب را تأیید می‌کند که رفتار انسانی نوکر، دیوانگی ونشان از حماقت وبی فکری ست. واثبات حس انسان دوستی باربر چیزی را عوض نمی‌کند ودادگاه باید بر اساس قاعده حکم دهد نه استثنا

ارباب نوکر را می‌کشد، وقانون، با حکم خود، هم، تیر خلاص را شلیک می‌کند وهم، حق اورامی کشد

 - زن باربربه علت از دست دادن نان آور خانه، ادعای خسارت کرده بود -

درنمایشنامه "روح نیک سچوان" خدا به " شن ته " - که روح پاکی دارد - ثروتی عطا می‌کند. او این پول را صرف امور محرومان می‌کند. اما به خاک سیاه نشسته وچاره ای ندارد که درکسوت یک آدم شیاد- شویی تا- درآمده وثروت خود را به دست بیاورد.

دو پارگی شخصیت این زن، انعکاسی از دو پارگی جامعه است. روح انسانی " شن ته " با معیارها وباورهای جامعه خوانایی ندارد وساختارهای اقتصادی وفکری جامعه او را دفع می‌کند. در اینجا هم روح انسانی واخلاق در مدار فکری جامعه توجیه پذیر نیست. روابط انسانی به سویی می‌رود و واقعیت‌ها سویی دیگر. اخلاق برای او خطرناک، غیر واقعی، ناتوان، ونابود کننده ست وبا واقعیت‌های جامعه فاصله زیادی دارد. او نمی‌تواند هم شریف باشد وهم زندگی کند. این کار ساده‌ای نیست. شرارت تنها راه نجات است. چرا که نیات خیراورا به پرتگاه سوق می‌دهد، واعمال نیک به اعماق پرتگاه. جهان بد، انسان خوب تربیت نمی‌کند. در یک جهان دغل وشریر، اخلاق مفهومی ندارد وفریبی بیش نیست. جهان را تغیر دهیم اخلاق به دنبال خواهد آمد. بدبختی در این شهر بزرگتر از آن است که " شن ته " با نیکوکاریش بتواند بر آن پیروز شود." شویی تا " عقل " شن ته " است در مقابل اخلاق که از او روابط انسانی را طلب می‌کند.

"اگر می‌خواهی شکمت را سیر کنی

باید هم چون کشور گشایان درنده خو باشی

نمی‌توانم نیک باقی بمانم

خوب بودن برای دیگری وبرای خویشتن بسیار سنگین است"■

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مقاله «اخلاق ایدئولوژیک در اندیشۀ برتولت برشت» «رضا طوسی»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692