• خانه
  • بانک مقالات ادبی
  • نگاهی به داستان «ماه تا چاه» نویسنده «حسین آتش‌پرور»؛ «فرح‌ناز مردانی»/ اختصاصی چوک

نگاهی به داستان «ماه تا چاه» نویسنده «حسین آتش‌پرور»؛ «فرح‌ناز مردانی»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

faranaz mardani

چاپ اول پاییز ۹۹ نشر مهری

"وظیفه من که می‌کوشم به انجامش برسانم، این است که به قدرت کلمه مکتوب، به تو امکان دهم که ببینی." جوزف کنراد

تمامی داستانها واقعیت دارند. اگر نداشتند مارا وادار به نوشتن نمی‌کردند.

داستان "ماه تا چاه" گرچه از بسیاری از تکنیکها ونبوغ هنری بهره برده است، اما می‌توان آنرا "رئالیستی _اجتماعی انتقادی، سیاسی عام" خواند که دیگر نحل ه ها تز یین بخش آن است تا نه تنها اثری هنری ازنظر فرم وساختار و زبان وسبک وتکنیک های؛ پسامدرنی، فراداستانی و. طنز وگویش ...را خلق وارائه دهد. بلکه سنت داستان نویسی خراسانی را که عشق به زمین، طبیعت وروزگار سپری شده در اینجا

بیشتر مکانها و بازنمایی تاریخ وفرهنگ ..... را ارج گذارد. تا از این طریق مدرنیته وتحولات ناشی از آنرا باطنز ونقیضه پردازی تجزیه وتحلیل نماید وتاثیر آنرا بر جامعه ومحیط، وجغرافیای زندگی انسانها وهویت آنان وارتباط آنان را نشان دهد.

مان" ماه تاچاه "رمانی است که نویسنده در آن ضمن تشخص دادن به مکان به کمک حافظه، آنرا را مرکز روایت قرار داده. بی شک مکانها علاوه بر بعد فیزیکی از بعد معنوی برخورداند که هویت دهی وهویت گیری بین مکان وانسان، باعث شکل گیری رابطه انسان _مکان می‌شود ونوع ارتباط ابعاد را تعریف می‌کند. ودر واقع بده، بستان دوطرفه‌ای در کاراست.

 در بحث روایتگری، زبان‌های سازنده گفتمان روایی را می‌توان این گونه تقسیم کرد: زبان شخصیت، زبان اعمال ووقایع، زبان نگرش وعلایق گوینده وزبان مکان ومحیط، اهمیت یک روایت براین است که چهار زبان گفتمان روایی همیشه حاضر وبایکدیگر مرتبطند. اما این حضور به این معنا نیست که همه آنها از اهمیت یکسانی برخورداند. اما نکته مهم این است که زبان مکان وفضا در روایت همیشه کاربرد دارد وهمیشه باسایر زبانهای روایت در ارتباط است وقابلیت اینرادارد که مهمترین باشد.

که البته از زبان وقایع ورویدادها به عنوان "درون مایه" داستان واز زبان نگرش وعلایق به عنوان "لحن" واز زبان مکان از "هرسه بعد فضا، اتمسفر و جغرافیا " راشامل می‌شود. که آقای آتش پرور به خوبی از این زبانهای روایی در جای جای داستان بهره برده، خصوصاً با استفاده از طنزی تلخ، تیز، وگاهی تقابل وپارادوکس، که گوشه‌ای از آن شامل: زبان شخصیت فتح آبادی وتقابل آن با راوی، زبان خیابانها ومیادین در تقابل با زبان فضای ماشین فتح آبادی ونوع موسیقی و وترانه ها ونوحه ها با توجه به زمان ومکان

کاربرد آنها، تقابل نام مکانها وهویت وشخصیتشان مثل بیمارستانها، تقابل ساختنها وخراب کردن‌ها مثل میادین، ومدرسه ها تقابل بر پا کردنها واز جا کندنها، کاشتن‌ها وشخم زدن‌ها، پیاده‌های پیاده رو وسواره های پیاده رو که در اینجا باز هویت مکان وانسان را در ارتباط بهم به تصویر می‌کشد، ونقشهای متفاوت سم پاش.. تا بایجاد فضایی متخاصم، متعارض وگوتیک پرده از بی هویتی شهر بردارد. که قطعاً شهر بی هویت، شهروندان بیهویت را مثل فتح آبادیها از نظر اجتماعی به عنوان نماینده این قشر به تصویر وچالش بکشد. وشهر بی هویت، اعتقادات دینی هم در آن تحریفش می‌شود نمونه مردی که زنها را به اسم دین به قتل می‌رساند

شارول اسپنسر در روند روبه افزایش استفاده از زبان مکان یافضا در روایت قرن بیستم. معتقد است که: مدرنیسم ادبی جریان روایی است که تاکید بر فضا را جایگرین تاکید بر فنا پذیری انسانها در روایتهای قبلی دانسته است.

روایت فضا یا مکان محور باید مخاطب راباخود به مکانهای نا آشنا ببرد ویا مکان آشنایی رابرای او تغییر یافته وناملموس جلوه دهد. واین امر زمانی رخ می‌دهد که مکان باخواننده ویا راوی رابطه منفی داشته باشند.

هنگامی که شخصیتها وراویان در محیط ومکانهابا تغییرات ناخوشایند قرار می‌گیرند بیشتر برای آن‌ها سؤال مطرح می‌شود. تادر محیط‌های شناخته شده ومورد علاقه، بعضی از تکان دهنده‌ترین روایتهای مکان محور، داستان "طاعون" آلبر کامو و"محاکمه" کافکاست. که توجه شخصیتها را به مکان جلب می‌کند

زیرا از مکان‌ها آشنایی زدایی می‌شود، ومکانهای آشنا غریبه شده‌اند.

با این پیش زمینه باید گفت که نویسنده "ماه تاچاه،" که نویسنده‌ای ازخطه خراسان است وقطعا دنباله رو نگاه ونگرشهای نویسندگان نسل دوم وسوم خود که برجسته‌ترین ومحوریت آن‌ها یعنی آقای محمود دولت آبادی هستند. که شاخص‌ترین اصول مشترکی که بنیاد داستانهای این نویسندگان که آنها را به یکدیگر پیوند میزند عبارتند از: نگرش تاریخی، علاقمندی به آموزه‌های مذهبی، استفاده گسترده از زبان کهن، اعتدالگرایی، زندگی بخشی، به روزگاران سپری شده ودر یک کلام سنت گرایی خصوصاً در صورت ومحتواست که ریشۀ این محورهای مشترک را در تأثیر پذیری تاریخی وفرهنگی حاکم بر فضای اقلیمی منطقه می‌توان جستجو کرد در واقع نویسنده" ماه تاچاه" بدنبال این است تا تلنگری به هنرمندان بزند تا مراقب به یغما رفتن پیشینه تاریخی وفرهنگی واجتماعی ومذهبی ودینی این مرز بوم خصوصاً در اینجاشهر" مشهد " از طریق نوشتن' آنهم ازنوع ادبی‌اش باشیم. چرا که از کنار هم قراردادن این بازنمایی‌های تاریخی، اجتماعی فرهنگی

ثبت شده به ویژه شاخه ادبیات است که می‌توان باریکه راهی ساخت که مردم ردی ازخودشان رابتوانند ببینند. وبیابند.

 داستان" ماه تا چاه،" همانطور که در ص..۱۵۴. راوی می‌گوید در طی یکساعت که راوی از مسیر ...تا.. طی می‌کند رخ می‌دهد. اما راوی دراین یک ساعت خویشتن ۵۰ ساله خود را از کوچه پس کوچه‌ها وخیابانها ومیادین شهر مشهد بیرون می‌کشد تا به سنبلی از این شهر برسد ونمی یابد وهمانطور که ماشین حرکت می‌کند وبه جلو می‌رود ذهن او به عقب ویا بدرون وعمق وقایع ورویدادهای گذشته وسپری شده بر مکانها وانسانها پا می‌گذارد ودوران کودکی خود راتا زمانی که معلم شده می‌کاود. و این سیر به گذشته جنبه مهمتری دارد که درون صورت ظاهری نهفته است وآن مشی، بازگشت به خویشتن خویش وکشف حقیقت وجودی راوی که در صفحات آخر کتاب به آن می‌رسیم.

داستان از زمانی شروع می‌شود که کاظمی ودیگر دانش آموزان به جبهه اعزام می‌شوند واین حلقه درانتها با شهادت این دانش اموزان وحضوری که" آقا "برای آنها میزند اتمام میابد. مکان سواره و.پیاده. از بعد فیزیکی خود که هویت ادمهارا نشان می‌دهد می‌رسد به بعد معنوی وحضور "آقا "، که دراینجا تازه راوی به مکاشفه‌ای از خود می‌رسد راوی می‌رسد به خودش، خوده به جا مانده از حقیقت وجودی‌اش. وبه جا مانده از آنها که همیشگی شده ا ند. واز طرفی می‌بینیم که خیابان امام رضا با عکس ومشخصات ومحل شهادت دانش آموزان، هویت این افراد را تاریخی وثبت نموده وآن خیابان هم با اسم این شهدا هویت میابد.

هویت شخصیت اتاق نگهبان جلوی ساختمان فردوسی ناشی از مکانی که برایش تعریف شده شکل می‌گیرد آدمی که همه چیز را می‌پاید، وهویت آقای فتح آبادی نیز به عنوان بنگاه دار ناشی از هویت مکانش است ویا اینکه شخصیت وهویت فتح آبادی‌هاست که هویت آن مکان را تحریف واینگونه می‌سازد. تا می‌رسیم به شهرداری وعوامل آن که راوی برای چاپ داستانش به آنجا می‌رود، راوی مستأصل واز همه جا نا امید در یک مکان وموقعیت تحریف شده چاره‌ای جز این ندارد که اوهم در جریان این رود قرارگیرد وبرای چاپ کتاب به شهرداری مراجعه کند چرا که هیچ چیز در این شهر سر جای خودش نیست. ونهایتا پایش به دادگاه

 برسد، برای جرمی که نمی‌داند چیست تا در پی گریزی وفرجامی برای نجات خود باشد. که در اینجا نویسنده با بهره گیری از فضای کافکایی، در محاکمه

 یوزف. ک را برای خواننده تداعی کند تا جایی که شخصیت وخانواده اش نیز در کوچکترین واحد مکانی یعنی خانه نیز امنیت ندارند،، ویا در بیمارستان" امید "بر خلاف نامش با جمعیتی از بیماران واطرافیانشان روبرو هستیم که فضای" طاعون "کامو رابرایمان تداعی کند، تا بگوید یک محیط متخاصم و تغییر هویت داده وبی شخصیت شده چطور تاثیرش را بر انسان می‌گذارد. نویسنده با شخصیت دادن به میدانها وخیابانها وآوردن آن‌ها پای چوبه دار سعی در برجسته سازی درونمایه وموضوع داستان دارد. تا تاکیدی باشد بر هدفی که بدنبال آن است "روشنگری وبه اندیشه واداشتن مردم و خصوصاً جامعه هنری " که اگر قرار است تغییری در طول زمان وبرا اساس نیاز ومدرنیته رخ دهد این تغییرات باید مدیریت شده وبراساس تخصص لازم انتخاب وایجاد شود. ومردم در آن دخیل باشند.. ما یک پایمان در سنت است ویک پایمان در مدرنیته وهرروز این شکاف بزرگ‌تر می‌شود.

هنوز دربرزخ کشاورزی سنتی وصنعتی شدن سیر می‌کنیم.

رمان "ماه تا چاه "داستانی است که نویسنده در آن عشق به طبیعت وزمین را که از شاخصهای نویسندگان سبک خراسانی است با عشق در آغوش دارد. وانچنان راوی در داستان" ماه تا چاه" غرق وفرو رفته در مکانها وخیابانهاست که نه کاری به چند وچون خلقت دارد ونه میلی به کشف راز پدیده‌های افلاکی وفرا طبیعی، وآنچه برای راوی دراین نگرش ارزش دل بستن دارد همان سادگی وسبک بالی‌های زندگی در گذشته است. کما اینکه در فصل" آبی ماه"ص ۱۴۱ یکی از تاویلها می‌تواند همین باشد که مردم زمین خود را فراموش کرده به ماه پرداخته‌اند. وشادی ونشاط خود را در انسوی مرزهای زمینی می‌بینند ویا اینکه این تغییرات ونابسامانیها تا ماه آسمان" مشهد" را هم گرفته است. که آتش نشان می‌گوید این کار خطرناک ماه معیارهای شهر را بهم ریخته است. عالم وآدم تقصییر را به گردن ماه می‌اندازند!!!!

 بی شک یک اثر هنری که از محیط اجتماعی سیاسی نویسنده سرچشمه گرفته است بر ذهنیت محیط اجتماعی هم تأثیر نسبی خود را خواهد گذاشت. تعارضات وتخاصمهای مکانی واجتماعی که جدای ازهم نیست وتاثیر آن برهویت انسان‌ها وروابطشان بامحیط را می‌توان بازتاب یافته اثر هنری" ماه تا چاه "دانست. وکار هنری داستان ورمان است که بتواند این شناخت، احساس، اندیشه وتعمق را به مردم ببخشد

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

نگاهی به داستان «ماه تا چاه» نویسنده «حسین آتش‌پرور»؛ «فرح‌ناز مردانی»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692