در زیر آسمان نیلی شهر شیراز، ارجمندان و نام آورانی چند، چهره در خاک فرو برده و آرمیدهاند.
یکی از آنها به دستور مأمون، خلیفه عباسی به قتل رسیده. دیگری از جور زمانه به کوه پناه برده. ملک الکلام و افصح المتکلمینش روزگاری را در غربت گذرانده و خواجه اسرارش، از درد بسته بودن کار روز و روزگار، چشم براه باد صبا بوده و عارفانش دست از هستی شسته، اشک ریزان به تماشای امروز نشستهاند.
در گوشهای از شهر، ابو العطاء، محمود بن علی بن محمود، معروف به خواجوی کرمانی، متولد سال ۶۸۹ هجری قمری از کرمان که در سال ۷۵۲ در شیراز در گذشته است. او یکی از شاعران و عارفان بزرگ ایران و آرامگاهش در تنگه الله اکبر شیراز است.
خواجو از شاعران و عارفان عهد مغول و به نخل بند شاعران شهرت داشته و پایمال شدن و تباه شدن را کلامی تازه بخشیده. خواجو پس از اقامت در شیراز، آسیابی برای خود ساخته که هنوز هم بقایای آن موجود است. مصالح سنگ و ساروج برای ساختن این آسیاب بکار برده که ترکیبی از آهک، گچ و ماسه است. بقایای این آسیاب هنوز هم در کنار دروازه قرآن همچنان روزانه پذیرای گردشگران زیادی است.
سنگ گوری که از سنگی یکپارچه ساخته شده، در فضای سرسبزی که در دل کوه قرار دارد، بهمراه سنگ کندهای که خواجو را معرفی کرده، همچون اشعارش، فضایی عرفانی بوجود آورده. سروها و نسترنها و نارها را با نام او کاشتهاند و خلوتی دلنشین بوجود آوردهاند.
از دامنه کوه که بالا میرویم، به سنگ کندۀ دیگری میرسیم که یادگاری از دوران قاجار و نقش فتحعلی شاه قاجار بهمراه پسرانش در دل کوه دیده میشود.
کمی بالاتر از آن، سنگ گور دیگری ست که خواجه عماد الدین محمود کرمانی را در آنجا به خاک سپردهاند.
نشان برگی که بر روی سنگ، کنده شده. صریحاً عرفانی بودن این شخصیت را عیان میکند.
خواجوی کرمانی با اشعار عرفانی خود تأثیر زیادی بر دیگر شخصیتها و شاعران زمان خود و پس از خود داشته. از جمله آثار او میتوان، دیوان و پنج مثنوی را نام برد که شامل، همای و همایون. گل و نوروز. روضه الانوار. کمال نامه و گوهر نامه است.در کنار تاقی که در دل کوه کنده شده و درخت نار خود
رویی که از دل سنگها سبز شده، نقشی از رستم و رخش دیده میشود که تاریخ و اطلاعات دقیقی در مورد آن ثبت نشده. اما شکافته شدن این سنگها و سبز شدن و روئیدن از دل این سنگها، درسهای زیادی را به ما میآموزد.
خواجو مقیم دیار خوشبختی محض بود، بی خود نیست که تنهایی را انتخاب کرده. خواجو، با تبسم مهربانش بند دوگانه مهر را بهم بافته.
از عارفان دیگری که در شهر شیراز و در کوه پناه گرفتهاند،
ابو عبدالله، محمد بن عبدالله بن، باکویه شیرازی. ملقب به بابا کوهی شیرازی است. او از صوفیان بنام و عرفای والای ایران زمین بوده.
بابا کوهی در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری قمری میزیسته. او سر گرم عبادت و مجاهدت بوده و غذای خود را از گیاهان کوهی فراهم میآورده.
آرامگاه او در بخش دیگری از کوه شمالی شیراز قرار دارد.
سقف بنا و ستونهای اطراف آن با نقاشیهای سنتی و کاشیکاری مقرنس و نقوش هندسی ساخته شده.
سنگ گور باباکوهی متعلق به دوران قاجار است و با خطوط نستعلیق و ثلث از آن زمان بجا مانده.
در نوشتههای بابا کوهی، تصویر انسان از سروی بلند مشخص میشود که فرازش ماه میروید. سروها آینهمانی با سورستان و یا سروستان دارند که همیشه سبز بودن و همیشه زنده بودن را در تفکر و فرهنگ ایران زمین بیان میکنند.
باباکوهی در نیشابور با ابوالقاسم قشیری و شیخ ابوسعید ابوالخیر مصاحبت داشته است.
چشمه آبی از آن زمان تا کنون، همچنان جاریست.
اینطور بنظر میرسد که آن نازنین، سخت بی یار و بی کس بوده، برای آنکه بتواند از ثروت عشق بهره مند شود، به بالای کوه پناه برده و در تنهایی میزیسته.
از آثار منسوب به باباکوهی، رساله بدایه الحال آل حلاج و نهایته که لوئی ماسینیون، بخشی از آنرا به چاپ رسانده. دیگری کتاب اخبارالعارفین است. شرق شناسانی چون ریو، اته، ژوکوفسکی، و برتلس در باره باباکوهی مطالبی نوشتهاند.
منطقه باباکوهی امروز از مکانهای خوش آب و هوای شهر شیراز است که از فراز آن تمام شهر پیدا است.
سیبویه از دیگر عارفان آرمیده در شیراز است. او در سال ۱۴۴ هجری قمری در شهر بیضای فارس بدنیا آمد و در سال ۱۷۷ یا ۱۷۹ هجری قمری در شیراز در گذشت. سیبویه از پایه گذاران نحو عربی بوده. کتاب جامع و بسیار معروف او، الکتاب نام دارد. بنای آرامگاه سیبویه، بصورت چهار گوش و از نوع معماری مدرن است. وجود قوسهای پنج و هفت کند، در بنا تعبیه شده و در قسمتهای بدنه بنا، با آجر، مشبک کاری شده.
سنگ گور وسط بنا از نوع سنگ گندمک است که ابعاد آن ۷۰ در ۱۹۰ سانتیمتر است.
سنگ سیاهی که در جلو بنا قرار دارد در ابعاد ۱۲۰ در ۱۲۰ سانتیمتر است که روی آن دو فرو رفتگی بصورت کاسه است، هنگامی که باران میبارد، درون کاسهها آب جمع میشود و عوام از آن آب، بر داشته و طلب شفا میکنند.
این بنا در محله سنگ سیاه دروازه کازرون قرار دارد.
اهمیت تاریخی سیبویه از آن جهت است که نخستین فردی است که برای زبان عربی، صرف و نحو را نوشت و صداها را در این زبان مشخص ساخت.
روزبه فیروزآبادی مؤلف کتاب قاموس در باره او میگوید. سیبویه یعنی بوی سیب.
….. ای تو را با هر دلی رازی دگر….
در بخش قدیمی شهر شیراز آرامگاه عارف دیگری است.
شیخ روزبهان، ابو محمد بن، ابو نصر بقلی فسایی، بسال ۵۲۲ هجری در فسا چشم بدنیا گشود و در سال ۶۰۶ هجری در شیراز در گذشت.
شیخ روزبهان، بیش از ۲۷ جلد کتاب نوشته که میتوان از لطائف البیان فی تفسیر القرآن، عرایس البیان فی حقایق القرآن، مکنون الحدیث، حقایق الاخبار، الموشح فی المذاهب الاربعه، کتاب العقاید، کتاب الارشاد، کتاب المناهج، مشرب الارواح، منطق العرفان فی خلق الانسان، عبهر العاشقین، لوامع التوحید، مسالک التوحید، و چندین و چند جلد کتاب دیگر را نام برد. در آرامگاه شیخ روزبهان پنج سنگ گور قدیمی از دورانهای دور بجا مانده است، اولین سنگ سمت راست، متعلق به شیخ و مابقی متعلق به پسران و نوه اوست.
در محلهای دیگر که دستفروشان برای امرار معاش خود تلاش میکنند و در روزهای جمعه بساط جمعه بازار خود را پهن میکنند و بی توجه به اینکه عارفی از قرن سوم و چهارم هجری در آنجا مدفون است.
شیخ ابو عبدالله، محمد ابن خفیف شیرازی، یا ابو عبدالله بن خفیف. از مشایخ و عارفان بنام قرن سوم و چهارم هجری آرمیده که ۲۹ جلد کتاب تألیف و به یادگار گذاشته.
نوشتهاند بدان جهت او را خفیف گفتهاند که سبکبار و سبک حساب و سبک روح و سبک غذا بوده.
باغی که در دامنههای کوه شمال شیراز قرار دارد و از قدیم الایام عارفان گمنامی در آنجا آرمیدهاند، به هفت تنان معروف است. هفت سنگ گور یک شکل که هفت تن عارف، در آن جا مدفون میباشند.
در کتاب فارسنامه ناصری، تألیف میرزا ابوالحسن فسایی، مطالبی چنین ذکر شده: اسامی آنها را نیافتم، لیکن روایت است که مرد دینداری درب دروازه استخر که اکنون دروازه اصفهان است (آثار باستانی شهر استخر که از دوران ساسانیان بجا مانده در نزدیکیهای تخت جمشید هست) مشغول تغسل مردگان بوده و اهل شیراز او را از اولیا میشمردند. گفته است. چون لباس خود را پوشیده و بیرون آمدم، نه حجابی دیدم و نه عمارتی. و چون صبح شد مزار تازه را یافتم که آب بر آن پاشیده بودند و چون بعد از چند روز دیگر گور تازه در پهلوی آن گور یافتم که آب بر آن پاشیده بودند و بعد از چند روز دیگر گوری دیگر را همچنین، تا هفت گور را دیدم.
کریم خان زند یا وکیل الرعایا، بنای ارزندهای در انتهای شمالی این باغ بنا نمود. در ایوان وسیع آن که هم اکنون موزه سنگ است، سنگهای متفاوتی از دورانهای متفاوت تاریخی کشورمان را در آنجا نگاهداری میکنند. پایههای سنگی ستونهای تخت جمشید یا سنگهایی از دوره ایلامیان و یا گل ستون سنگی از دوره ساسانیان به ابعاد ۶۵ در ۹۸ سانتیمتر و بقایای ستونها و همچنین سر ستونهایی که متعلق به دوره هخامنشیان است. موزه سنگ هفت تنان مملو از سنگهای قدیمی، ادوات سنگی جنگ، ظروف سنگی و پیکرههای سنگی است. بر روی دیوارهای ایوان، نقاشیهای رنگ و روغن بسیار زیبا کشیده شده. این نقاشیها قربانی نمودن حضرت اسماعیل بدست پدرش، حضرت ابراهیم را نشان میدهد. نقاشی دیگری داستان شیخ صنعان و دختر نصرانی را نشان میدهد.
خواهی که کسی شوی ز هستی کم کن
ناخورده شراب وصل، مستی کم کن
با زلف بتان دراز دستی کم کن
بت را چه گنه، تو بت پرستی کم کن.
مقام و جایگاه چنین بزرگواران و مشایخی هنوز مورد تحقیقی دقیق و تاریخی قرار نگرفته و پیشینه آنها به روشنی دانسته نیست.
پیرنگ کرامتها که جان کلام و بن مایه این گونه پژوهشهاست، هنوز از جانب متفکران و محققین بررسی نگردیده. ■
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا