بزرگ علوی بعد از مجموعه داستانهای چمدان، ورقپارههای زندان و نیز پنجاه و سه نفر که تجربیات زندان او را دربرداشت، چشمهایش را در سال 1331 منتشر کرد. انتشار چشمهایش بین روشنفکران چپگرا جنجال پدید آورد زیرا علوی به عنوان یکی از اعضای 53 نفر و نیز حزب توده در فعالیتهای ادبی زیر ذرهبین حزب بود.
چشمهایش که رمانی است رئالیستی با درونمایهای عاشقانه و سیاسی اجتماعی، به نوعی بازنماینده تفکرات سیاسی علوی است. پس از انتشار این رمان، منتقدان حزبی به علوی حمله کردند و حتی در جراید اتحاد جماهیر شوروی نیز برداشتی همانند منتقدان حزبی ایران صورت گرفت. (کامشاد، 1395: 177) درواقع رگههای غلیظ عاشقانه چشمهایش مورد طبع و پسند حزب نبود زیرا ادبیات دهه 20 به نوعی تحت تأثیر اندیشههای حزبی قرار داشت. به گفته برخی شهرت یا گمنامی یک نویسنده مستقیماً به جبهه حزب توده در برابر او بسته بود و حزب در این دوران به زندگی سیاسی فرهنگی جامعه جهت میداد. (مصباحیپور ایرانیان، 1358: 129) حال اینکه چشمهایش را باید صرفاً اثری عاشقانه دانست یا اینکه رمانی سیاسی اجتماعی، سوالی است که میتوان با مرور دیدگاههای صاحبنظران به آن پاسخ داد.
از نظر منتقدان حزبی شخصیت اصلی رمان چشمهایش زنی بورژوا و ماجراجوست که از ابتذال زندگی طبقه خود دلزده شده و به دنبال شور و هیجان جنبش انقلابی است و به گفته خود علاقهای به سرنوشت مردم و آرمانهای خود ندارد (کامشاد، 1395: 180 و 177) انتقادی که حسن کامشاد به چشمهایش وارد میکند اغراق علوی در روانکاوی و دروننگریهای عاشقانه است که جلوی پیشرفت داستان را میگیرد و از واقعنگری و عینیت توصیفات میکاهد. (همان: 181) به عقیده میرعابدینی نیز چشمهایش بیش از آنکه یک تجزیه و تحلیل از جامعه باشد، مطالعهای روانشناسانه از عشقی بر گستره زندگی اجتماعی است. البته او این رمان را نشانگر تکوین هنری علوی میداند که در رده بوف کور جزء اولین رمانهای واقعی فارسی و ادبیات پیشرو قرار میگیرد. (میرعابدینی، 1387، ج 2 و 1: 233 و 230) برخی نیز بزرگترین ضعف علوی را در این میدانند که «به جای شرح جزئیات زندگی استاد ماکان و علل مبارزهاش با رژیم به شرح حالات فرنگیس میپردازد...» (عسگری حسنکلو، ۱۳۸۹: ۱۳۴)
در دوره پهلوی دوم و پس از تشکیل حزب توده، جریان ادبیات مارکسیتی شکل میگیرد و نویسندگان متمایل به این حزب داستانهای خود را در خدمت اندیشههای آن قرار میدهند. علوی به عنوان یکی از اعضای 53 نفر از مهمترین نویسندگان این نحله محسوب میشود. به عقیده بعضی، او پس از گراییدن به مارکسیسم کوشید شیوه به اصطلاح واقعبینی سوسیالیستی را به نوشتههایش راه دهد. (کامشاد، 1395: 167) گروهی بر این باورند که چشمهایش با وجود سخن گفتن از سیاست کتابی سیاسی نیست، بلکه رمانی عاشقانه و هنری است. (دستغیب، 1393: 49) اما عدهای دیگر نظر متفاوتی ارائه میدهند. ناتل خانلری اذعان میدارد علوی دستنویس رمان چشمهایش را برای هدایت، چوبک و او خوانده بود و آنها این داستان را رمانی لطیف و احساساتی یافته بودند. بعد از مرگ هدایت، علوی به ناتل خانلری میگوید که «در استخوانبندی کتاب چشمهایش تجدید نظر کلی کرده و به کلی آن را زیر و رو نموده است.» چندی بعد از انتشار رمان، ناتل خانلری با خواندن آن افسوس میخورد که «آن قصه شیرین لطیف عاشقانه چگونه یک مرتبه اساسش دگرگون شده، به صورت یک کتاب حزبی درآمده است.» (ناتل خانلری، 1375: 788 – 787) اسلامی ندوشن با قرار دادن علوی در خط «رئالیسم سوسیالیستی»، چشمهایش را که بر اثر ملاحظات سیاسی نوشته شده اثری ضعیف قلمداد میکند که «پافشاری در اثبات یک «تز» سست و اصرار در ایجاد «ادبیات تودهای» آن را تا حد یک کتاب «روز» که نماندنی خواهد بود فرود میآورد.» عدهای نیز بر این باورند که عمد ایدئولوژیکی در آثار علوی نوعی تصنع است تا شخصیتهای داستان به سویی هدایت شوند که حرف نویسنده را بزنند نه حرف داستان را. اما آثاری مثل بوف کور و تنگسیر با وجود ایدئولوژیک بودن، خواننده را نسبت مسائل اجتماعی برمیانگیزند. (وکیلی، به نقل از دهباشی، 1384: 354) از سوی دیگر گروهی فضای رمانتیک چشمهایش را مناسب یک رمان اجتماعی نمیدانند. به نظر آنان بهتر بود داستان در فضایی اجتماعی سیاسی شکل میگرفت. آنها پرداخت این رمان را یادآور نوشتههای حجازی و به طور کلی نویسندگان رمانهای عاشقانه میدانند و بر این باورند که نویسندهای مثل علوی که جزء 53 نفر بوده، نباید رمان خوب خود را به صورت غنایی پرداخت میکرد. (درگاهی، به نقل از دهباشی، 1384: 362)
از انتقاد به فضای رمانتیک رمان که بگذریم، قرار دادن چشمهایش در ردیف داستانهای عاشقانه صرف صحیح نمینماید. چشمهایش رمانی است که اتفاقاً به آرمانهای سیاسی اجتماعی و افشاگری علیه استبداد و ظلم موجود میپردازد. شرح تابلوهای استاد ماکان توسط آقای ناظم، یادآوری خاطرات فرنگیس از پاریس و همکاری با خداداد و سپس با استاد ماکان در ایران و مانند آن گواهی بر این مدعاست. عشق در این رمان معنایی است که زن داستان «خود» و معنای زندگیاش را در آن بازمیجوید و عیاری میشود برای محک زدن استاد ماکان در آرمانها و مبارزاتش؛ مبارزی که در نهایت از عشق شخصی خود میگذرد و «دیگری» را ترجیح میدهد. حتی در شخصیت مردد فرنگیس که هیچ ایمانی به خود، مبارزه و فداکاریاش ندارد نیز عشق است که او را فرا میبرد تا جایی که از خود میگذرد تا ماکان زنده بماند.
با توجه به آرای مختلفی که درباره رمانتیک یا ایدئولوژیک بودن چشمهایش وجود دارد، میتوان گفت هیچ یک از این دو مساله بر یکدیگر نمیچربند و عشق در خدمت مفاهیم ایدئولوژیکی متن است. درواقع نویسنده با خلق یک داستان عاشقانه که تفکرات مارکسیستی را در دل خود میپرورد سعی در بازآفرینی واقعیت موجود دارد. حال درباره ایرادی که منتقدان مارکسیسم بر جنبه عاشقانه چشمهایش وارد میکنند باید گفت علوی ملزم به آفریدن شخصیت فرنگیس در هیات یک زن انقلابی واقعی نبوده است و چرا باید این زن لزوماً براساس تفکرات خاص انقلابی به خدمت جنبش درآید؟ ضمن اینکه خدمت به حزب به خاطر علاقه صرف به استاد و تجربه یک فضای جدید پس از ملال و دلزدگی لطمهای به بار ایدئولوژیکی چشمهایش نمیزند. شخصیتهای استاد ماکان، خداداد، مهربانو و ... برای نمایش اندیشههای مارکسیستی علوی کفایت میکنند و الزامی نیست که شخصیت اصلی داستان (فرنگیس) یک مجاهد انقلابی از جان گذشته برای حزب باشد. میتوان گفت در این رمان تلاشی برای نمایش فعالیتهای حزبی از درون وجود ندارد و نویسنده به شکل دوربینی و خارج از فضای انقلابی به نمایش فعالیتها میپردازد. درواقع همه چیز از لنز چشمهای فرنگیس به تصویر کشیده میشود و شاید همین مساله است که به مذاق منتقدان حزبی خوش نمیآید. ■
منابع
دستغیب، عبدالعلی (1393). کالبدشکافی رمان فارسی. تهران: سوره مهر.
دهباشی، علی (1384). یاد بزرگ علوی. تهران: ثالث.
عسگری حسنکلو، عسگر (1394). جامعهشناسی رمان فارسی. تهران: نگاه.
کامشاد، حسن پایهگذاران نثر جدید فارسی. تهران: نی
مصباحیپور ایرانیان، جمشید (1376). «جامعهشناسی ادبیات چیست؟»، کتاب ماه علوم اجتماعی، ش 4 و 5، ص 18-16.
میرعابدینی، حسن (1387). صد سال داستان نویسی ایران. ج 1 و 2، چ 5، تهران: چشمه.
ناتل خانلری، پرویز (1375). «خاطراتی از بزرگ علوی» کلک، ش 83-80. صص 788-778.
------------------------------------------------------------------------------------------------