«نشانه شناسی چیزهایی را که از قبل می دانیم به زبانی به ما میگوید که هرگز آن را نمیفهمیم.»[1]
این گفتهٔ پدی وانل امیدوارکنندهترین جملهای است که در حین مطالعهٔ نشانه شناسی به آن برخورد میکنیم.
باید بپذیریم که با علمی بسیار دشوار فهم مواجهیم، پیش از شروع آن لازم است با مفاهیم مقدماتی بسیاری آشنا شده باشیم. و پس از آشنایی با این مفاهیم، تازه به این پرسش میرسیم که نشانه شناسی چه هست و چه نیست و میتوانیم با کلیت کار یک نشانه شناس آشنا شویم. در پایان اگر بتوانیم نشانه شناسی را از چیزهای مشابه با آن تمیز دهیم، آنگاه میتوانیم ادعا کنیم اصطلاح «نشانه شناسی» را در جای درستی بکار میبیرم. اهتمام مقالهٔ حاضر در دستیابی به همین مرحله است. امید است حتی اگر قلم قاصر نگارنده در انتقال صحیح مطلب ناکام بماند، دستکم شوق مطالعهٔ بیشتر در مخاطب برانگیخته شود.
مفاهیم پایه
درک معنای سه زوج دال[1]-مدلول[2]، لانگ[3]-گفتار[4] و روابط همنشینی[5]-جانشینی[6]، برای آشنایی با نشانه شناسی ضروری است. دال، صورت آوایی یا نوشتاری یک نشانه زبانی است و مدلول، مفهومی[7] است که دال آن را بیان میکند. [2] به عنوان مثال، تصویرِ ذهنیِ حروفِ کلمهٔ «چوک» هنگامی که آن را میخوانیم یا تصویرِ ذهنیِ صوتیِ آن هنگامی که میشنویمش، «دال» هستند و «پرندهای شبیه جغد که خود را از درخت آویزان میکند و پیدرپی فریاد میکشد (فرهنگ عمید)» و یا نشریهای که اکنون در دست شماست، مدلولهای آن هستند. این دو با هم، یعنی دال و مدلول، یک نشانه[8] را میسازند.
اگر فرض کنیم زبانی که با آن تکلم میکنیم یا مینویسیم یک نظام است، نشانهها اجزاء این نظام خواهند بود. نشانهها هستند که منفرداً یا در کنار یکدیگر معنایی را میسازند
یا انتقال میدهند. اگر بگوییم «شما به چوک نگاه میکنید.» از کنار هم قرار دادن نشانههای زبانی، معنایی را
انتقال دادهایم و اگر جای چوک را با «مجله» عوض کنیم، معنای دیگری را انتقال دادهایم. بنابراین روابطی که در یک زنجیره از عناصر شنیداری یا نوشتاری که در طول زمان پدید میآیند، مثل جمله مذکور، وجود دارند، «روابط همنشینی» خوانده میشوند و خود کلمات، آنگاه که براساس شباهتهای دال و مدلول دسته بندی میشوند، «روابط جانشینی» نام میگیرند. [3]
اما لانگ- گفتار چیست؟ «لانگ» نظام ادبیات است؛ یعنی مجموعه قواعد و روابطی که بین نشانهها وجود دارد و ما در هنگام استفاده از زبان، کلمات را بر اساس این قواعد یا روابط انتخاب میکنیم و در کنار یکدیگر میچینیم. «گفتار» متن خاصی است که به این شیوه تولید میشود. به عنوان مثال: دیوان حافظ، مقالهٔ حاضر و جملهٔ «چوک پیاپی فریاد میزند.» همگی گفتار هستند و زبان فارسی که این سه، براساس روابط و قواعد آن ساخته شدهاند، زبان است.
نشانه از لحاظ لغوی به «آنچه که سبب شناختن کسی یا چیزی شود (فرهنگ معین)» اطلاق میشود. اما این تعریف مدنظر نشانه شناسان نیست. آنان ترجیح میدهند نشانه را اصطلاحاً در گسترهٔ معنایی بسیار خردتری بکار ببرند. منظور از نشانه در جملهٔ » چوک ز شاخ درخت خویشتن آویخته (منوچهری)»، این نیست که چوک از لحاظ لغوی به نوع خاصی از پرنده اطلاق میشود؛ بلکه منظور دلالتهای غیرزبانی آن است. به عنوان مثال، در برخورد با جملهٔ مذکور در میابیم که راوی همعصر ما نیست، زیرا هیچکدام از معاصران ما به چنین زبانی سخن نمیگویند. بنابراین باید در تاریخ به دنبال راوی این جمله گشت، لذا آن را در «لغت فرس» خواهیم دید. (فرهنگ دهخدا) این یک دلالت غیرزبانی است. در معنای مستقیم هیچکدام از لغات جملهٔ بالا اشارهای بر دورهٔ تاریخی آن وجود ندارد، همهٔ لغات امروزه هم کاربرد دارند ولو در معنای یا در آرایشی متفاوت.
پس اولین نکته در تعریف نشانه در نشانه شناسی مدرن این است که نشانهها صرفاً معنا نیستند؛ بلکه دلالتهای غیرزبانی آنها مطرح است. اما هنوز تعریف نشانه کامل نشده است. نکتهٔ دیگر، لزوم استقرار در یک نظام نشانهای است. نظام، مجموعه قواعدی است که روابط بین عناصر را مشخص میکند. باید دقت داشته باشیم اگر در یک مجموعه از نشانهها، هر نشانه تنها معادل یک شیء باشد، آن مجموعه یک نظام نیست. برای نظام بودن، لازم است که مجموعه از دو مقولهٔ معنی و لفظ که ارتباطی قراردادی با هم دارند، تشکیل شده باشد. [3] به عنوان مثال شطرنج یک نظام نیست. اما زبانی که با آن تکلم میکنیم، هست. چرا که مثلاً «چوک» فقط به یک پرنده دلالت نمیکند، بلکه همراه با خود دلالتهایی تاریخی هم دارد، همچنین تداعیکنندهٔ واژگان دیگری نیز هست از قبیل کوچ، کوچه، جوخه، شبآویز، جغد، مرغ حق، شاخسار و ...؛ این نشان میدهدکه زبان فقط فهرستی از لغات نیست، بلکه یک نظام است که روابط متقابل هر نشانه، نشانههای دیگر را نیز تداعی میکند. به تعبیری برداشتن هر نشانه، نشانههای مشابه یا مرتبط با خودش را نیز به جنبش وامیدارد. در نشانه شناسی مدرن نشانهها را نه به صورت منفرد که با مجموعهٔ روابطشان با دیگر نشانهها و آن هم لزوماً در یک نظام یا ساختار، مطالعه میکنند. بنابراین تعریف نشانه را از دیدگاه نشانه شناسی مدرن میتوان اینگونه ارائه داد: «نشانه «کلیّتی» است که به واسطهٔ وجود رابطه، وابستگی و یا نقشی بین معنی یا لفظ پدید میآید.»[3]
کار نشانه شناس
نکتهٔ کلیدی که میبایست همیشه بخاطر داشته باشیم این است که نشانه شناسی به مطالعهٔ لانگ میپردازد نه گفتار. آنچه که پیش از این در قالب جملات، برای درک بهتر و راحتتر، مثال زده شد، همه در حوزهٔ گفتار قرار میگرفتند نه لانگ. «نشانه شناسی مطالعهٔ سیستماتیک تمامی فاکتورهایی است که در ایجاد یا تأویل نشانه و یا در فرایند دلالت دخیلند.»[3] بنابراین کاری که نشانه شناس انجام میدهد بررسی نقشهایی است که هر نشانه در یک لانگ ایفا میکند و کشف روابط حاکم بر آن و اینکه چگونه معنی را میسازد و واقعیت را بازنمایی میکند. [1]
یکی از نخستین اعمالی که نشانه شناسان انجام میدهند، دسته بندی خود نشانههاست. بنابراین تاکنون دسته بندیهای زیادی، هر یک از نظرگاه ویژهای، ارائه شده است. برای آشنایی مقدماتی با کار نشانه شناس، سه نمونه از این دسته بندیها که توسط شناخته شده ترین نشانه شناسان ارائه شده است، به اختصار ذکر خواهد شد:
اول: چارلز سندرس پیرس[9]، فیلسوف آمریکایی در اواخر قرن نوزدهم، نشانهها را بر اساس شباهت بین دال و مدلول به سه دسته تقسیم کرد:
- شمایل[10]: بین دال و مدلول شباهت ذاتی وجود دارد. مثل عکس و صاحب عکس.
- نمایه[11]: بین دال و مدلول رابطهٔ علت و معلولی وجود دارد. یا به عبارتی آنها لازم و ملزوم یکدیگر هستند. مثل دود که نشانهٔ آتش است.
- نماد[12]: رابطهای قرار دادی بین دال و مدلول برقرار است. مثل کبوتر و صلح یا زبانی که با آن تکلم میکنیم. [4]
دوم: لویی یلمسلو[13]، زبانشناس دانمارکی، بر اساس نوع نقشی که بین عناصر زبان وجود دارد نشانهها را تفکیک کرده است:
- یک سویه: رابطهٔ یک «ثابت» و یک «متغیر». وجود ثابت برای وجود متغیر لازم است. مثل جریان و نظام. جریان به یک نحوهٔ کاربرد عناصر زبان گفته میشود و از این حیث بسیار به مفهوم گفتار (Parole) نزدیک است و نظام، همان صورت زبانی است که به مفهوم لانگ نزدیک است.
- متقابل: رابطهٔ دو ثابت که فقط وقتی با هم هستند وجود دارند؛ مثل معنی و لفظ.
- فراگردی: رابطهٔ دو متغیر که لازم و ملزوم هم نیستند. مثل دو زبان متفاوت. [3]
سوم: اُمبرتو اِکو[14]، نشانه شناس ایتالیایی، نشانهها را بر اساس نوع رابطه بین رخداد محسوس بیان و مدل آ نها دسته بندی میکند:
- نشانهای که رخدادش میتواند تا بی نهایت بار طبق مدل خاص آن بازتولید شود؛ مثل یک کلمه.
- نشانهای که رخدادهایش هرچند طبق یک نوع تولید شدهاند، اما واجد نوعی ارزش خاص مادی هستند؛ مثل سکه.
- نشانههایی که رخدادهایشان با نوع آن تفاوت دارد، مثل مجسمهٔ میکل آنژ که میتوان از روی آن بینهایت بار بدل ساخت؛ اما صرفنظر از میزان مشابهتش با نمونه اولی، هیچگاه ارزش نمونه اول را نمییابد. [5]
رفع چند سوء برداشت
تا اینجا مفاهیم اولیه لازم برای درک نشانه شناسی را ملاحظه کردیم. اکنون تقریباً میدانیم که منظور نشانه شناس از «نشانه» چیست و حدوداً تصوری از نحوهٔ کار او داریم. اما لازم است برای جلوگیری از اشتباه، آن را از برخی نمونههای مشابه جدا سازیم. نشانه شناسی اختصاص به ادبیات یا کلام ندارد، بلکه متعلق آن میتواند هر نوع نظام نشانهای باشد. اما از آنجا که غالباً به زبان طبیعی انسان میپردازد، این احتمال وجود دارد که اشتباهاً آن را یک شیوهٔ نقد ادبی در نظر بگیریم. درحالیکه تاکنون هیچ گونه نظریهٔ منسجمی برای بکارگیری اصول نشانه شناسی در نقد ادبی ارائه نشده است و همانطور که دیدیم نشانه شناسی اصلاً به مطالعهٔ گفتار (Parole) نمیپردازد و میدانیم که هر اثر ادبی یک گفتار است. بنابراین نشانه شناسی یک نظریه نقد ادبی نیست. همچنین امکان دارد نشانه شناسی را بدلیل پارهای مشابهتهای جزئی با نقد «اسطوره گرا» و یا مکتب «سمبولیسم» اشتباه بگیریم. از این رو مختصر اشارهای به تفاوتهای این سه را مثمر ثمر میدانم.
نقد اسطوره گرا تجزیه و تحلیل متن از دیدگاه علم اساطیر است. آنرا با توجه به مباحث اسطوره شناسی، مردمشناسی و روانشناسی بررسی میکند و بدنبال شباهتها، تأثیر و تأثرها و معناهای ممکن متن با توجه به اسطوره شناسی است. از این رو این نوع نقد بیشتر به گفتار میپردازد تا لانگ. [4] البته اساطیر را مطابق نظر ارنست کاسیرر میتوان به شکل یک نظام سمبولیک که در تمام هنرها حضور دارد هم مطالعه کرد که از این نظر به لحاظ پرداختن به لانگ به کار نشانه شناس شبیهتر میشود.
اما سمبولیسم به کل چیز متفاوتی است. زیرا اسطوره شناسی و نشانه شناسی علم هستند، در حالیکه سمبولیسم اصلاً علم نیست. آن یک مکتب است و کار هنرمند در آن، بیرون کشیدن صدای ناب آرمانی از درون زبان روزمره است. معانی نهفته در شیوهٔ سمبولیسم، مانند امواجی هستند که در اطراف سگ ریزههایی که به درون برکهای پرتاب شده باشند، ایجاد میشوند. [6] به عبارت دیگر کاری که یک سمبولیسم، در اینجا اختصاصاً شاعر، انجام میدهد آن است که کلمات را طوری در کنار یکدیگر قرار دهد که آن کلمات از معنای معمولی و روزمره خود تهی شده و معنای دیگری که پنهان در آن است را نشان دهد. به این ترتیب او قصد نمایش ایدههای (صورتهای ذهنی) موجود در پس کلمات را دارد. سمبولیسمها هنر را نماد (Symbol) هایی میدانندکه به منظور نمایش ایدهٔ موجود در ذهن هنرمند بکار میروند. آنها از بین اقسام نشانهها تنها به نماد نظر داشتند. حتی آنها را در یک نظام هم مورد مطالعه قرار نمیدادند؛ بلکه تنها سعی داشتند از آن در کار هنری خود بهره ببرند. البته توجه سمبولیسمها به زبان و نظر آنها دربارهٔ اینکه افراد معنای متفاوتی را از یک متن واحد برداشت میکنند، شاید اولین جلوهٔ چرخشهای زبانشناسیک سدهٔ بیستم را تشکیل دهد؛ [6] اما به هیچ وجه «نشانه شناسی» بحساب نمیآید.■
منابع
[1] چندلر، دانیل (1386) مبانی نشانه شناسی، مهدی پارسا، تهران، سوره مهر.
[2] صفوی، کوروش (1373) از زبانشناسی به ادبیات، تهران، چشمه.
[3] دینهسن، آنهماری (1380) درآمدی بر نشانهشناسی، مظفر قهرمان، آبادان، پرسش.
[4] شمیسا، سیروس (1385) نقد ادبی (دوم)، تهران، میترا.
[5] اکو، امبرتو (1387) نشانه شناسی، پیروز ایزدی، تهران، ثالث.
[6] هارلند، ریچارد (1381) درآمدی تاریخی بر نظریه ادبی از افلاتون تا بارت، علی معصومی و شاپور جورکش، تهران، چشمه.
[1] Signifier
[2] Signified
[3] Langue
[4] Parole
[5] Syntagmatic
[6] Paradigmatic
[7] Concept
[8] Sign
[9] Charles Sanders Peirce(1839-1914)
[10] Icon
[11] Index
[12] Symbol
[13] Louis Hjelmslev(1899-1965)
[14] Umberto Eco(1932)
-----------------------------
شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک |
telegram.me/chookasosiation |
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک |
www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html |
دانلود فصلنامه پژوهشی شعر چوک |
www.chouk.ir/downlod-faslnameh.html |
دانلود ماهنامههاي ادبيات داستاني چوك و فصلنامه شعر چوک |
www.chouk.ir/download-mahnameh.html |
دانلود نمایش رادیویی داستان چوک |
www.chouk.ir/ava-va-nama.html |
سایت آموزشی داستان نویسی و ویراستاری خانه داستان چوک |
www.khanehdastan.ir |
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه كانون فرهنگي چوك |
www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html |
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان |
www.chouk.ir/honarmandan.html |
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک |
instagram.com/kanonefarhangiechook |
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر |
www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html |