الفریده یلینک متولد 1946، نویسنده، شاعر و درام نویس اتریشی همچون همتای درگذشتهاش توماس برنهارد، از نویسندگان تحسین برانگیز به خصوص در خارج از مرزهای اتریش است. لبهی تیز آثار جدید یلینک متوجه سیاست آمریکا در خاورمیانه و به ویژه در عراق است.
الفریده،رماننویس، نمایشنامهنویس و فمینیستاتریشی است که سال ۲۰۰۴ میلادی برنده جایزه نوبل ادبیات شد. او در دو شهر وین و مونیخ زندگی میکند.
الفریده یلینک سال ۱۹۴۶ از پدری اهل چک و مادری رومانیایی در اتریش متولد شد. پدرش یک شیمیدان یهودی بود. او دوران کودکی خود را در وین گذراند.
در یک موسسه مذهبی به نام نوتردام دوسیون تحصیلات ابتدایی را فرا گرفت و در همان مؤسسه رقص کلاسیک و زبان فرانسه آموخت. در همان سالها مادرش او را نزد معلمی برد تا ویولن، ارگ و پیانو به او بیاموزد.
یلینک در ۱۶ سالگی به هنرستان موسیقی وین رفت ولی خیلی زود فهمید که در این زمینه استعدادی ندارد. دوران دانشجویی شروع به شعر گفتن کرد که در مجله اتریشی پروتکل منتشر میشد.
پدرش یک سوسیالیست بود که کارش به جنون کشیده شد و در سال ۱۹۶۸ در یک آسایشگاه روانی درگذشت. مادرش نیز کاتولیک و مستبد بود. رمان نخست او سال ۱۹۷۰ منتشر شد. در یک نگاه صمیمانه داستانها و نمایش نامههای الفریده جنجال برانگیزند. با وجود این او یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر است. عنوانهای غالب در آثار منثور و دراماتیک او جنسیت زنانه، بدرفتاریهای جنسی و در مجموع جنگ بین زنها و مردهاست. او در آثاری نظیر «عزیز ما طعمه هستیم»، «معشوقهها» و «معلم پیانو» نظرات خود را به زیبایی به تصویر میکشد و، با توصیف غیرسانتی مانتال خشونت و بازی قدرت در روابط انسانها، به خوانندگان، شوک وارد میکند.
نزد یلینک قدرت و خشونت نیروهای کارساز، مناسبات آدمهاست.
رمان "شهوت" او توصیفی پورنوگرافیک از جنسیت، تجاوز و بدرفتاری جنسی است. این اثر توجه منتقدین را چندان جلب نکرد. در این اثر، به جای خود پیرنگ، این توصیف خشک از شکستهای اخلاقی است که آدمی را آزار و تسخیر میکند.
الفریده در کارهای اخیرش دست از مقولات زنانه برداشته و بیشتر بر نقد اجتماعی متمرکز شده است.
نماش نامههایش کم حرف هستند، با وجود این اجراهای دست و دل بازانه با تاکید بر کرئوگرافی است که مقولهی خشونت و فاشیسم در ورزش را برملا میکنند.
رمان «معلم پیانو» یلینک توسط مایکل هانکه کارگردان بنام اتریشی و با بازی تحسین برانگیز ایزابل هوپر در نقش یک پیانست سرکوب شده به فیلم در آمده است. علی رغم موفقیتهای ادبی یلینک در اتریش و خارج از آن، کتابهای او در برخی از کتابخانههای اتریش تحریم شدهاند. برخی از روزنامههای اتریشی او را فاشیست چپی خواندهاند.
سال ۲۰۰۴ کمیته نوبل ادبیات اعلام کرد جایزه خود را به الفریده یلینک اعطاء میکند، چرا که او در آثارش از زبانی خاص برای بیان کلیشههای جذاب جامعه استفاده میکند.
یلینک دهمین زنی بود که جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد. او هنگام اعلام خبر برنده شدنش گفت نمیتواند برای گرفتن این جایزه به سوئد برود.
الفریده با شنیدن خبر دریافت جایزهی هنگفت نوبل دچار وحشت شد! این زن فمنیست و نویسندهی "عصر جالبِ جالب" به خاطر داشتن ترس از جمعیت (سوسیال فوبیا) اعلان داشت؛ احتمالاً برای گرفتن این جایزه به استکهلم نخواهد آمد! اگرچه هوراس انگدال دبیر آکادمی در یک میزگرد تلویزیونی قول داد که همهی تلاشش را خواهد کرد تا یلینک را برای گرفتن جایزه و آمدن به استکهلم ترغیب کند. او افزود که پیشتر هم نویسند گانی از این دست حاضر به شرکت در مراسم اهدای جایزه نوبل نبودهاند، ولی دست آخر تصمیمشان را عوض کردهاند. یلینک،نویسندهای نیست که یک شبه توسط آکادمی سوئد مطرح شده باشد، او نویسندهای است با ویژگیهای خاص که شاید مهمترین آن ایجاد واکنشهای متضاد در بین خوانندگان و منتقدان باشد. گروهی به شدت به داوران نوبل تاختند و اهدای این جایزه را به نویسنده ۵۷ ساله اتریشی به معنای زوال و افول اعتبار نوبل دانستند و گروهی آن را اقدامی شجاعانه از طرف نوبل در به رسمیت شناختن صدایی در جهان ادبیات دانستند که شاید تاکنون چندان به آن توجهی نشده بود. قدر مسلم این است که یلینک هنوز هم چهره بسیار شناخته شدهای در جهان نیست. برنده شدن نوبل با جایزه کلانش هیچ تغییری در وضعیت او ایجاد نکرده است. از مصاحبه گریزان است و از حضور در مجامع خودداری میکند. جیام کوتسیئو برنده نوبل ادبیات هم در ابتدا شبیه او بود، اما بعدها رویه خود را تغییر داد، با نشریات گفت وگو کرد، برای آنها مقالاتی نوشت و از همه مهمتر در چند دانشکده ادبی تدریس کرد. اما به نظر نمیرسد که یلینک هرگز دست به چنین کاری بزند.
در سایتهای اینترنتی از او به عنوان نویسنده و نمایشنامه نویس فمینیست یاد شده است. آثار ادبی او عموماً در جهان غیرآلمانی زبان ناشناخته است. در کشورش چهرهای جنجالی و بحث برانگیز شمرده میشود. طی سالهای ۱۹۹۰ سرسختانه علیه یورگ هایدر رهبر حزب راستگرای «آزادی» اتریش ایستاد. منتقدانش میگویند آثار او بار ادبی چندانی ندارند و ضعیف هستند. جالب اینجاست که منتقدان جدید او عموماً آمریکایی و از گروهی هستند که به نومحافظه کاران وابسته هستند. روث فرانکلین منتقد ادبی نشریه جمهوری نو، درباره یلینک چنین میگوید: «جوایز نوبل همیشه سرشار از جنجال بوده است، اما جوایز ادبیات آن همیشه بحث برانگیز تر بوده است و برخی مواقع برندگان این جایزه آنقدر نامتعارف هستند که فرد برنده تنها برای مدت کوتاهی از شهرت خود لذت میبرد و بعد سریعاً فراموش میشود. اما انتخاب الفریده یلینک که کارهای او نشاندهنده نوع خصمانه فمینیسم افراطی است، ضربه شدیدی به اعتبار نوبل وارد کرد که بهبود آن به همین زودیها امکان پذیر نیست.» این منتقد ادبی آنگاه با پرداختن به داستان «معلم پیانو» که در سال ۱۹۸۳ با عنوان «پیانیست زن» منتشر شد، میگوید: «این کتاب درد و رنج اریکا را به تصویر میکشد، زنی که تنها قادر به ارتباط با دیگران از طرق آزار دهنده است. این زن با مادر خود رابطه نامتعارفی دارد که این در واقع به نوعی به زندگی واقعی یلینک شبیه است.» فرانکلین در نقد خود از این کتاب به عنوان یک داستان مبتذل یاد میکند و میگوید: آثار او به رغم پرداختن به مسائل زنان نتوانسته توجه کسانی را جلب کند که به مسائل و مطالعات زنان در اروپا و آمریکا میپردازند. مارسل رایش رانیکی نیز در اشپیگل، آثار الفریده یلینک را معمولی و پیش پا افتاده میخواند اما شهامت و رادیکالیسم او را تحسین میکند. منتقدان آمریکایی، یلینک آثار او را سیاسی و ضد آمریکایی میدانند و می گویند او میخواهد خود را یک ناراضی نشان دهد. منظور آنها از ضد آمریکایی بودن یلینک به داستان «بامبی لند» یا «سرزمین بامبی» برمی گردد. داستان درباره جنگ عراق است، جایی که ارتش با زور راه خود را از میان مردم گرسنه و تشنه پیش میبرد. در این نمایشنامه برخی از شخصیتهایی که در جنگ ایفای نقش کردهاند حضور دارند که از آن جمله میتوان به دیک چنی معاون بوش اشاره کرد. متن این نمایشنامه که در وب سایت شخصی یلینک نیز قرار دارد (او اولین برنده جایزه نوبل است که وب سایت دارد) سرشار است از تصاویری از شکنجههای زندان ابوغریب و موشک. برخی عقاید او درباره زنان نیز در میان محافل سیاسی و غیرسیاسی بحثهایی به راه انداخته است. یلینک بهار امسال در موزهای در وین گفت که زنان قربانیان جامعه مردان هستند و زنان را پس از استفاده مانند یک دستمال کثیف دور میاندازند. چنین اظهاراتی حتی به مذاق برخی زنان نیز خوشایند نیست. مخالفان یلینک معمولاً تنها به یک یا دو اثر او توجه میکنند و به سایر آثار او بی توجهی کردهاند. در مورد منتقدان آمریکایی، آنها اکثراً نمایشنامههای سیاسی و ضد آمریکایی او را مدنظر قرار دادهاند و از آنها به عنوان بهانهای برای کوبیدن او استفاده کردهاند. بی اعتبار کردن یلینک در نشریات متعلق به نومحافظه کاران آمریکایی تا آنجا پیش میرود که آنها حتی اعطای جایزه به تونی موریسون، داریو فو، ژوزه ساراماگو و نایپل را زیر سئوال میبرند و می گویند اعطای جایزه به این افراد اعتبار نوبل را مخدوش کرده است. اینکه خوانندگان خارج از جهان آلمانی زبان کمتر یلینک را میشناسند، دلیلی برای بی اعتبار دانستن یلینک نیست. او نویسندهای پرفروش در کشورهای آلمانی زبان است. آثار او به ۱۸ زبان ترجمه شدهاند که خود نشان دهنده علاقه به خواندن آثار او است. او به غیر از نوبل ادبیات، جوایز معتبر ادبی دیگری را هم از آن خود کرده است که از جمله آنها جایزه ادبی کافکا در چک است. از برندگان پیشین جایزه کافکا میتوان به فیلیپ راث، ایوان کلیما و پیتر نادا اشاره کرد. بسیاری از منتقدان یلینک، نه آثار او بلکه عقاید سیاسیاش را نقد میکنند و در این راه دلایل خوب و محکمه پسندی دارند. او فمینیست است، برای سالیان سال عضو حزب کمونیست اتریش بوده و از همه مهمتر برخی آثار او لحنی ضدآمریکایی دارند که این به مذاق طرفداران بوش خوشایند نیست. اینها مدارک و شواهد کافی برای محکوم و بیاعتبار و حتی مسخره کردن یلینک است. هنگامی که ۱۸ عضو مادام العمر آکادمی ۲۱۸ ساله نوبل که در میان آنها تنها چهار زن دیده میشود، یلینک را برای جایزه ادبیات نوبل انتخاب کردند شاید تصور نمیکردند که او با هجوم منتقدانی روبه رو شود که میخواهند او را از جهان خود بیرون بکشند و ویران کنند. منتقدانی که به نظر فراموش کردهاند وظیفه آنها نقد اثر یک نویسنده است نه خود نویسنده و عقیده و نگاهش. چنین برخوردی با یلینک و نویسندگانی از این دست هیچ سودی را نصیب ادبیات نخواهد کرد و تنها این افراد را در جهان کوچک خود باقی خواهد گذاشت. شاید الفریده یلینک نویسنده بزرگی نباشد، اما بیشک نویسنده ارزشمندی است و شاید اهدای نوبل به یلینک قدردانی از نویسندگان و شاعرانی چون ریلکه، هوفمن اشتال، کارل کراوس و جیمز راث باشد که هیچ گاه نتوانستند به این جایزه ادبی دست پیدا کنند.
یلینک پیش از دریافت جایزه نوبل ادبیات جوایز دیگری نیز به دست آورده بود که مهمترین آنها عبارتند از:
- جایزه هاینریش بل، ۱۹۸۶
- جایزه گئورگ بوشنر، ۱۹۹۸
- جایزه هاینریش هاینه، ۲۰۰۲
- جایزه فرانتس کافکا، ۲۰۰۴
جالب است که بدانید، آخرین نسخههای کتابهای الفریده دوازده سال پیش در استکهلم فروخته شدند و در حال حاضر برای نمونه یک نسخه هم از آثار او برای فروش وجود ندارد! شاید تعداد بسیار اندکی از کارهای او را بتوان در کتابخانهی مرکزی شهر پیدا کرد!
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
داستان های حرفه ای ادبیات ایران و جهان را از اینجا دانلود کنید.
http://www.chouk.ir/downlod-dastan.html
دانلود ماهنامههاي ادبيات داستاني چوك و فصلنامه شعر چوک
http://www.chouk.ir/download-mahnameh.html
دانلود نمایش رادیویی داستان چوک
http://www.chouk.ir/ava-va-nama.html
دانلود فرم ثبتنام آکادمی داستان نویسی چوک
http://www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه كانون فرهنگي چوك
http://www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان
http://www.chouk.ir/honarmandan.html
شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک
https://telegram.me/chookasosiation
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
http://instagram.com/kanonefarhangiechook
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر