اهمیت حفظ حجاب وآثار آن/ ناهیده قنبری ( نویسنده ی مسئول )

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

چکیده ؛

   یکی از ضروریات مهمی که از اسلام تا دنیای مدرنیته ی امروز توجه عموم را به خود جلب کرده همین مسأله ی حجاب و عفاف می باشد که تمام نویسندگان ، شاعران ، عالمان و دانشمندان را به طور خاصی درگیر این مسأله ی مهم روحی روانی کرده است . چرا که از دیرباز حجاب و عفاف به عنوان یک اصل مهم درجامعه با شعار « حجاب اسلامی مصونیت است نه محدودیت » اندیشه وتفکرات خاصی را در جامعه اتعکاس داده است .

 

   ازطول تاریخ تاکنون هم گام های ارزنده ای در این رابطه برداشته شده ، اما همچنان موج اهمیت آن روزبه روز بیشتر از پیش خود را نشان می دهد. دراین راستا نویسندگان زیادی قلم فرسایی کرده ، باز هم این نیاز احساس می شود که بانوع ادبیات دیگری آن را دنبال کرد. در این مقاله نگارنده سعی کرده تا به مسائلی بپردازد که کمتر به آن توجه شده واگر هم عنایتی شده چندان بسط داده نشده است .

کلید واژه ها :

اهمیت حفظ حجاب ، تعظیم شعائرالله ، تحلیل و بررسی .

1-1.مقدمه

   «لا دین لمن لاحیاء الهُ؛ کسی که حیا ندارد ،دین ندارد.»

حجاب به عنوان یک فرایند تربیتی- روانشناسی همیشه درزندگی فردی واجتماعی از اصالت ویژه ای برخوردار بوده است . قالبی که درپوشش ناب خود توانسته شخصیت متعالی فرد را با توجه به زندگی آرام وبدون دغدغه وبه دوراز هرگونه گناه و استرس دررشد روحی - روانی زنان و مردان تأثیری شگفت و شگرف را به بحث بگذارد .

درحقیقت حجاب چنان دژ مستحکمی است که هرچه پایه های آن قوی وستبر باشد به همان اندازه هم می تواند برمنزلت و محبوبیت زندگی فردی اجتماعیِ انسان بیفزاید، چراکه فرهنگ اصیل اسلامی از آبشخور همین بینش ها ومنش های عرفانی حجاب نشأت می گیرد. سرچشمه ای که با آگاهی وبصیرت توانسته امنیت و آرامش را به ارمغان آورده و فرد را پایبند آمال و آرزوهایی نماید که ازحصار شیرین آن سربه بیرونمی ساید .

گرایش به حجاب و اهمیت ضرورت آن از اولین لحظه ی آفرینش بشر به نوعی خود را درپوشش آدم وحوا نمایاند، همان میل فطری که رابطه ی مستقیمی با اخلاقیات وهمچنین ارزش های ناب اسلامی دارد. در این مقاله سعی برآن شده تا با پرداختن به مباحث گوناگون حجاب و اهمیت حفظ آن براساس"تعظیم شعائرالله"به عنوان یک اصلِ اصیل و ریشه ای به آن نگریسته می شود، شعائری که درهربرهه ی زمانی و مکانی و درهرعصر ونسلی به گونه ای متفاوت عمل می کند ، همانطور که دیدگاهها و بینش ها از منظرگاه اسلام و قرآن فرق می کند .

1-2. حجاب منشاء سلامت روحی ؛

   یکی از مباحث مهم حجاب از منظرگاه روانشناسی تربیتی درعلوم اسلامیداشتن یک پوشش است ، پوششی که با هردید علمی دینی که نگریسته شود به یک نقطه ی خاص و معلومی می انجامد و آن سلامت روحی - روانی فرد در جامعه است . جامعه ای که امروزه به شکل باور نکردنی در فراز و فرود و صعود و سقوط است وانسان بعنوان کسی که در آن پرچمدار این تغییرات روز افزون است ، بیشتر از هرچیزی در معرض این تحولات قرار می گیرد . حجاب نیز یکی از آن مسئله های سوال برانگیزی است که با مقتضیات زمانی ومکانی خود ارتباط تنگاتنگی پیدا می کند .

   گرچه بینش ها ومنش ها در راستای امرحجاب با یکدیگر مغایرت دارند ، اما این تفاوتها سبب نمی شود که مسائل زیست شناسی وبحث و تحقیق در امرحجابِ زن ومرد به یک مبحث جنجالی در جامعه ی مدرنیته ی امروزی بدل شود. حجاب از جهت زیست شناسی و علم روانشناسی درحقیقت بررشد روحی وروانی زن و مرد می افزاید و سبب ترفیع درجه ی منزلت و مکرمت زن ومرد نسبت به یکدیگر می شود . همان نقطه ی مثبتِ«عشق» که از این منظر مورد توجه عالمان دینی و روانشناسان قرار گرفته است .

     شاید برای مخاطبین جالب باشدکه هرچه قدر هم جهان تغییر و تحول به خود ببیند باز هم مرد از زنی خوشش می آید که در ابتدا او از حجب و حیای زنانه برخوردار باشد ، همان حجبی که فقط از طریق پوشش می تواند بر اخلاق ورفتار فرد تاثیر بگذارد و زن هم اینگونه ، برای زندگی با مرد خرسند می شود . این اتفاق زمانی صورت می گیرد که این ممیزات در زن ومرد به کمال رشد روحی رسیده واز آن بارقه ای درجهت امنیت ، آرامش زندگی فردی و اجتماعی خود بهره گیرند. چرا که « درون پاک ، بیرونی پاک می پروراند و هرگز قلب پاک ، موجب بارورشدن میوه ی ناپاک بی حجابی نخواهدشد.» (طبیبی، بی تا: 75)

   به نظرنگارنده چیزی که امروزه بیشتر از هرسلاح دفاعی ، پیشرفت علمی و ... اهمیت دارد ، تمرکز بر روی همین اصلِ «حجاب » زن ومرد است ، چرا که یکی از مهمترین تحولات انقلابی به همین منظر برمی گردد . این تحولات بقدری سریع و شدید اتفاق می افتد که هیچ قابل مقایسه با پیشرفت های روز افزون علمی نیست. خیال های واهی و غیرمنطقی ، جنون تظاهر وخودنمایی زن ومرد در جامعه ، زنجیروار عامل پیدایش فساد ، بی بندوباری ، جرم وجنایت ، طلاق ، بچه های سرراهی ، رکود ذهنی و روحی در نهایت خط بطلان بر روی عقاید و ادیان که یکی پس از دیگری به شکل و شمایلی فریبنده خود را می نمایاند . درحقیقت هر تصور نابجایی از حجاب منشاء پاره ای از اعمال جنون آمیز می باشد که اختلالات فکری یکی از آن نارسایی هاست .

   حجاب منشاء سلامتی روح و روان است . صدف کمیابی که در ناف خود دُر گرانبهایی را پرورش می دهد که با بررسی وتحلیل های همه جانبه ، امنیت و آرامش را به ارمغان آورده است. «پوشش برای بانوان به ویژه حجاب برتریعنی چادر ،توجه به حریم عفاف و حراست آن از اصلی ترین سنگر زنان واز مهمترین و عمیق ترین و سودمندترین قانون الزامی آفرینش برای آنها و جامعه است .»(قاضی ، 1382: 12)

   مجاهدت وکوشش های مداوم وپی گیر درامر حجاب وعفاف درحقیقت مراتب شایستگی فرد را درجامعه احراز می کند .چرا که لازمه ی ایستادگی در مقابل گناه و هرگونه آلودگیباورمندی فرد به ذات درونی خویش است که با اندیشه ی جهاد با نفس و مبارزه با تهاجم فرهنگی بیگانه با این قشرمظلوم و معصوم به اسم «زن» می باشد .

   ازلحاظ روانشناسی و علوم دینی پوشش زن ومرد می تواند بیشترین وعمیق ترین سلامتی روحی وروانی را در جامعه برجا گذارد و یا اینکه به بدترین شکل موجود مخرب خانواده و جامعه باشد . در حقیقت پوشش این دو جنس می تواند پالاینده در عمل والگوسازی درعرصه های فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی واجتماعی باشد. « سلامت روح مرد وجامعه با نوع و کیفیت پوشش زنان ، رابطه مستقیم و غیرقابل انکار دارد.»

( صبوراردوباری ، 1366: 219)

   یکی از مهمترین مسائلی که می تواند بینش و بصیرت زن ومرد را در حیطه ی حجاب و عفاف بالا برد ، همان مسأله ی روز یعنی عاِلم بودن به زمانه ی خود است که به طرق مختلفی خود را درجامعه متبارز می کند. با توجه به پیشرفتهای فریبنده ی روز هرچه زن ومرد نسبت به پیرامون خود دیدی ژرف گونه داشته باشند،به مراتب بهتر و عمیق تر می توانند نسبت به ظاهر و پوشش خود عاِلم باشند . با این اوصاف سلامتی روحی- روانی فرد و جامعه وهمچنین تقویت روحیه ، حفظ آرامش ، امنیت وآزادی در سایه سار اسلام می تواند دیواری محکم و دژی استوار در برابر نگاههای شیطانی باشد. سخنان مقام معظم رهبری مبنی بر همین امرمی باشد ؛ ایشان می فرمایند:« عفت زن ، مایه ی احترام و شخصیت اوست .این مسأله حجاب و محرم ونامحرم ونگاه کردن ونگاه نکردن ، همه به خاطر این است که قضییه در این بین سالم نگه داشته شود . اسلام به مسأله ی عفاف زن اهمیت می دهد . عفاف مخصوص زنان نیست ؛ مردان هم باید عفیف باشند .»

   اهمیت حفظ حجاب تا آنجایی پیش می رود که هر قشری از جامعه را درگیر این مسأله می کند . پس چرا نباید حجاب و عفاف را به عنوان یک اصل مهم و حتی مهم تراز خورد و خوراک ، تفریح ، پست ، مقام ، قدرت و ثروت دانست . چرا که در دین مبین اسلام به قدری به مسأله ی حجاب و عفاف عنایت شده که گویی چیزی باارزش تر و ارزنده تر از حجاب در جهان وجود ندارد . پیامبراسلام(ص) می فرمایند :«غذایی بخور که خود می پسندی ولی لباسی بپوش که مردم می پسندند .» با این اوصاف سزاست که اینگونه با سلامتی روحی - روانی خود بازی کرده و آبرو و عزت و شرف خویش را بازیچه قرارداده و ملعبه ی دست این وآن باشد. راستی چرا باید اینگونه با خود رفتار کنیم ؟! مگربه اصالت وارزش زن ومرد بودن خود پی نبرده ایم که اینطور از خودِ خود دور شده ایم . امام علی (ع) می فرمایند :« بهترین لباس ؛ لباسی است که تورا از خدا به خود مشغول نسازد.» یا « پوشیده و محفوظ داشتن زن مایه ی آسایش بیشتر و دوام زیبایی اوست .»        

   براساس تعریف حجاب می توان مرزبین امنیت و آسایش را درک کرده و نوع زندگی سالم اسلامی را تجربه کرد. ظاهر و نوع پوشش هرانسانی ملاک شخصیت و انسانیت اورا نشان می دهد . شاید برای شما اتفاق افتاده باشد که از این وآن شنیده باشید که فلانی بسیار سنگین و با وقار است.یا فلانی سنگین و رنگین لباس می پوشد. گرایش به این نوع تفکرات در حقیقت به آن فطرت انسانی اشاره می کند که میل به درست پوشیدن و برازنده جلوه نمودن ، در ذات هرکسی به طرقی خودنمایی می کند.

   « حجاب و عفاف از ویژگی های درونی انسان است و حجاب به شکل و قالب و نوع و چگونگی پوشش برمی گردد . تفاوت باطن و ظاهر یا روح و جسد و یا گوهر و صدف را می توان به عنوان تمثیل در این زمینه به کاربرد . به گمان ما اینها دوحقیقت هستند ومیزان وابستگی این دو نیاز به تأمل دارد .»( مطهری ، 1375: 57- 52)

2-2. علم ودانش :

   دانش با گسترده شدن علوم دینی و معارف اسلامی وبه تبع آن ، جلوه های گوناگون امروزی تا اندازه ای توانسته رشد چشمگیر و فراگیری نسبت به مسئله ی حجاب داشته باشد . اصول اخلاقی ومعنوی که هرکدام در سایه سار آموزش های دینی در بسط و گسترش این مقوله صبغه ای ماندگار بخشیده است . علم به حجاب و دانش به آن در حقیقت یک رهاورد عمیقی است که می توان از آن به عنوان یک سلاح برنده در جهت حفظ جسم وجان بهره جست . سلاحی که در ساخت رشد آن هزاران نیروی معنوی دست به کار گماشته تا بهترین و ارزنده ترین سپاس را از حوزه ی قلمرویی خود تقدیم بشر نماید .

   ازاین رو علم ودانش اسلامی درهر برهه ی زمانی نسبت به این مسائل بسیار تحلیلی و عمیق نگریسته است . از دیدگاه اسلام علم ودانش می تواند بن بست ترین راهها را گشوده وتاریک ترین زوایای ذهن بشری را روشن نماید. حجاب هم نور است که می تواند چنان دانش در اشاعه وگسترش فرهنگ قرآنی مروجی پایدار وعالمی روشن اندیش باشد

   بی شک علم به حجاب می تواند حلاوت پوشش را از یک منظرگاه دیگر تشریح نماید . منظرگاهی که هر چه زیور آن، بسط داده شود به همان اندازه هم می تواند خود را قانع کرده و چراغ رذالت نفس اماره را خاموش نماید . امام علی (ع) می فرمایند :«زیور دانش برای انسان ، جمالی است که پوشانده نمی شود ونسبی است که مورد جفا قرار نمی گیرد.» (فلسفی ، 1344: 46)    

3-2. اندیشه وتفکر:            

   پیش از هرچیزی باید دانست که تفکر به عنوان یک اصل مهم ، چگونه می تواند درحفظ واهمیت حجاب نتیجه بخش باشد. اگرما بپذیریم که اندیشیدن به مسئله ی حجاب می تواند درذهن ناخودآگاه ما راهی باز کند، پس اندیشه می تواند مسئله ی خوب یا بد بودن حجاب را حل نماید. خصوصا" اینکه هرچه تأمل و تعمق در حیطه ی حفظ حجاب دامنه دارتر وفراگیرتر باشد میل به ارضای اندیشیدن هم از نفوذ والایی بهره مند می شود .

   با توجه به اهمیت حجاب و عفاف براساس تعاریفی که از آن ارائه شده است می توان حضور آن را درجامعه یک امرجدی تلقی کرد. پوشش اسلامی توأمان با اندیشه و تفکر می تواند از نفوذ والای روحی روانی برخوردار باشد . چرا که عقل بهترین معلم است که انسان را از جهالت به آنچه که نمی داند ، باز می دارد .

تفکردر پوشش و حجاب زن ومرد یک مرز و حدودی را تعیین می کند که زن ومرد با همین بینش در منظر همدیگر ظاهر می شوند. از این رو هر نوع اندیشه و تفکر مثبت می تواند بار معنایی عمیقی را نسبت به « جنسِ » همدیگر ، در اذهان جاری نماید. دراین زمینه بدون هیچ ملاحظه کاری ومحافظه کاری باید عنصر تفکر و اندیشه چنان فرایند ارزشی خودرا از فراز ونشیب های جامعه مصون نگه داشته وبا تصاویر زیبایی از حجاب و عفاف اسلامی مبشرِ بی بدیل ترین شاخص های اصلی در حفظ حجاب اسلامی باشد .

اعتقاد واعتنا به حجاب و عفاف درحقیقت اوج اندیشه ی نابی است که همه ی اقشار جامعه را درگیرخود می کند . شیفتگی به شرم و حیا از همان لحظه ای که نطفه ی بشر بسته شد درفطرت و سرشت انسان آفریده شد . از اینجاست که سیر نگاه زن ومرد با اندیشه وتفکر نجیبانه ای همراه می شود .

4-2. زبانِ هنر وادبیات :

زدست دیده ودل هر دو فریاد                                                           هرآنچه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نوکش ز فولاد                                                           زنم بر دیده تا دل گرد آزاد

( همدانی ، 1379: 9)

رباعی فوق به عنوان یک نمونه ازخروار ، در بردارنده ی آیات شریف و احادیث معصومین (ع) است که به شکل ظریفانه و ایهام گونه ای برمحتوای شعرتابیده است. ازجمله در حدیثی از امام علی (ع) :« کسی که نگاهی را رها سازد ، حسرت وتأسف او زیاد می شود .» و یا اینکه « چشم راهبر دل است .»

شاعر با آوردن ترکیبات استعاری ؛ دستِ دیده ، دستِ دل ، در حقیقت به یک زاویه ای اشاره می کند که درابتدا مخاطب را عاشقانه به دنبال خود می کشد ، ولی هرچه عمیق و دقیق به رباعی فوق نگریسته شود ، هشدار و هوشیاری موجود درشعر ملموس تر و محسوس تر خود را می نمایاند .

رباعی های بابا طاهر درحقیقت هیچ مضمون عاشقانه ای ندارند که اینگونه ورد زبان خاص و عام شده است . بلکه تفاسیر فلسفی وعرفانی نهفته در آن چنان عمیق درهم تنیده شده است که « انسان کاملی نه آن لُر بیسواد ساده لوح است که وسیله ی تفریح تنی چند از طالب علمان شود و نه گدای ژنده پوشی که در بازارهای همدان پرسه زند . انسان کامل و قلندری استازخود بیخود واز جهان ماده و معیارهایش فانی و بخدا باقی .»( همان ، 8)

   انتقال درست در مکاتب ادبی وهنری هم می تواند در حفظ حریم حجاب ، وزنه ای سنگین و مؤثر باشد. وزنه ای که باید در انتقال آن با هوشیاری و آگاهی صورت گیرد . اشاره ی دیگری که این رباعی به بحث می گذارد این است که همدانی با آوردن عضو.ی از اعضای بدن در حقیقت به علم «روانشناسی» می پردازد . عضوی که چگونه می تواند در تحریک روح وروان فرد اختلال ایجاد نموده و او را در کشاکش شهوات و غرایز جنسی خود دچار بی بندوباری شخصیتی نماید .

   چشم هم به عنوان یک پدیده ی مؤثردراین شعر با اسلوب های خاص خود با صراحت می تواند مرز بین حجاب و بی حجابی را شکسته و چنان تیری تیزپر از غلاف رهایی جسته و برهدف بنشیند . از امام صادق (ع) آمده است :« نگاه وچشم چرانی تیری از تیرهای مسموم شیطان است .» وبازهم آن امام همام می فرمایند:« نگاه کردن تیرزهر آلودی از ناحیه شیطان است چه بسیار نگاههایی که بعدها ، حسرت و تأسف طولانی را به دنبال خواهد داشت . »  

تمایلات عاطفی از طریق عضوی چون چشم ، خود محرکی قوی در تهییج و جنبش امیال است که به آنی می تواند منشاء سجایای اخلاقی و یا منجر به ارتکابی نابخشودنی گردد.

   اما هدف شاعر این درس اخلاقی نیست ، بلکه او با بصیرت به چیزی فراتر از چشم طبیعی می اندیشد . او چشمِ بصیرت را مایه ی آرامش بشری عنوان می کند ،شرم وحیایی که درهر شرایطی می تواند مدد رسان و یاریگر انسان وارسته باشد.« عفت وحیا ، خصلتی انسانی است که تاریخ برنمی تابد ومورد پذیرش تمامی انسانها بوده وهست. انسانهای بزرگ وادیان آسمانی نیز بدان توصیه کرده اند. در شریعت اسلامی نیز برآن تأکید فراوان شده است . همین خصلت انسانی یکی از فلسفه های اصلی پوشش آدمی بوده است.»

( مهریزی ، بی جا: 39)

   او چشم را نمادی برای حفظ ارزش و اعتبار انسانی می بیند که چگونه با فولاد عزم و اراده عنان آن را به دست گرفته و خود را از تعلقات مادی و جسمی وحتی روحی می رهانند. «و هستند کسانی که عریانی روح خویش را می پوشانند و از سرزمین عریانی کناره می گیرند ، تا آزادگان از نگریستن به حقیقت عریان و تماشای زیبایی آشکار و بی پرده آن شرمگین نشوند .» ( جبران خلیل جبران ،1384: 17)                                                                     

اراده و توانایی در این رباعی بیشترین بسامد را بردوش گرفته تا رسالت اصلی شعرش را در پیام رسانی و انتقال به بهترین شکل ممکن بر مخاطب هر برهه ی زمانی مکشوف نماید.

یا در این شعر ؛

هرچه گوهربینی اندر پرده است                                                        بی صدف هرگز نباشد دُر ناب

ای زمروارید ارزشمندتر،                                                             گوهر جسم تورا باید حجاب

شعرفوق با ساده ترین کلمات ، درحقیقت زیباترین معانی معنوی را با زبانی نرم و ادبی تبلیغ می کند . چکیده وفشرده ای از هزاران مقاله وکتاب که خودبه تنهایی می تواند با زبان هنری خویش در ترویج حجاب و حفظ آن یکه تاز باشد . زبان شعر و ادبیات در هربرهه ای از زمان احیاگردرجات وعلودرونی انسان است ، چرا که حجاب وحفظ آن ارتباط نزدیکی با فطرت و باطن بشری دارد.

   دکتر محمدرضا زائری با همین بینش در شعرفوق می کوشد با زبان ادبیات به جنگ با بدحجابی وبی حجابی برود. او با وظیفه ی شرعی که در خود سراغ دارد گوهر انسانی را در همان کانی مشاهده می کند که نور ایمان در آن می درخشد . او همه ی زیباهای طبیعی و طبیعت را دریک پوششی می بیند ، پوششی که خود از حریم حیا سرچشمه گرفته است .

به قولی زائری می خواهد به مخاطب جامعه ی امروزی هشدار دهد که مبادا کمالات انسانی از پرده ی شرم وحیا پافراتر نهد واسباب بحران روحی و روانی فرد وجامعه رابه وجود آورد ! به قول مقام معظم رهبری :« مسأله حجاب مسأله ای است که اگر چه مقدمه است برای چیزهای بالاتر،اما خودیک مسأله ی ارزشی است. ماکه روی حجاب این قدرمقیدیم ،به خاطر این است که حفظ حجاب به زن کمک می کند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خودبرسدودچارآن لغزش گاه های بسیار لغزنده ای که سرراهش قرار داده اند ، نشود .»  

   زائری با همین منطق گویا در حقیقت حجاب را بهترین زره در جهت دفع گناه و آلودگی های روحی روانی می داند . او به مسأله ی حجاب به عنوان یک دژ مستحکمی نگاه می کند که نفوذ به آن غیرممکن می باشد ، مگر اینکه خود زن این دژ را شکسته و خویش را درمعرض تماشای این وآن بگذارد .اینجاست که ارزش و تکریم زن به عنوان عضوی از خانواده ی اسلامی

به آفتی تبدیل می شود که می بایست علل آن را ریشه یابی کرد .

ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است                             ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است

   این شعر هم به با زبان ادبیات خاص خود می کوشد تا با آشکار کردن پاره ای از منکرات «حجاب زن را تکریم زن » بداند چراکه پوشش وحجاب به مثابه ی یک ارزش و اصالت بزرگی است که در آسیب پذیری روحی وجریحه دار شدن پیکره ی خانواده مسأله ی عمیقی را دنبال می کند . این معضل که از ایمان سست ناشی می شود در حقیقت چنان موخوره به جان اجتماع نیزافتاده است . رهبرمعظم اسلامی، دیدگاه بسیار عمیقانه و موشکافانه ای نسبت به این قضیه دارند :« برای درمان یک بیماری و حل یک مشکل، بایداز همان مسیر موضعی عمل کرد که مشکل آغاز و منتشر شده است ، شما با تبلیغات کار کنید ، یعنی همان حربه ای را که افراد مورد نظرشما برای سست کردن اعتقادبه حجاب به کار می برند، شما هم به کار ببرید.. از لحاظ اجتماعی هم به ترویج دیدگاه خودتان بپردازید .» زبان ادبیات وهنر نیز یکی از آن تبلیغات کوبنده ومؤثری است که ریشه دارترمی تواند در حفظ و اهمیت حجاب اسلامی و شعائرتبلیغ نماید .

این شعر با خطاب قراردادن زن در حقیقت ، امنیت وآرامش زن را گوشزد می کند که چگونه می تواند خود را با پوششی برتر از دید نامحرمان پوشانده و موجبات شادی و فرح متقابل را فراهم نماید. روایت است که حضرت موسی بن جعفر(ع) از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) نقل فرمود که :‌ روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست . فاطمه (س) برخاست و چادربه سرکرد.

رسول خدا فرمودند:‌چرا از او رومی گیری ، اوکه تورا نمی بیند؟!

فاطمه علیهاسلام عرض کرد : او مرا نمی بیند، اما من که اورا می بینم . واگرچه مرا نمی بیند ولی بوی مرا که حس می کند .

رسول خدا فرمود : شهادت می دهم که توپاره ی تن من هستی .

دراین شعر توجه کنید :

چشم ودل را پرده می بایست اما از عفاف                         چادر پوسیده بنیاد مسلمانی نبود

اینگونه اشعارکه گاهی صبغه ی تدافع به خود می گیرند درحقیقت به درک رابطه ی بین « حجاب و عفاف » اشاره می کند حجاب درهر دایرة المعارفی به همان معنایی که همگان می دانند ، آمده است.حجاب به معنای پوشش ،پرده و مانع آمده است و به نگهبان هم حاجب می گویند ؛ زیرا مانع ورود اغیار و بیگانگان به یک حریم ومحیط خاصی می گردد. بنابراین در ریشه ی لغوی عفاف هم همین منع و امتناع وجود دارد. پس با درک معنای لغوی آندو ضروری است که زن هردو را دارا باشد چرا که هم عفت درونی وباطنی مهم است و هم حجاب ظاهری ! به این مصرع توجه کنید ؛        

« هرچه دیده بیند دل کند یاد »

دراینجا شاعربه حجاب زن توجه کرده به نوع پوششی که می تواند در معرض دید نامحرم قرارگیرد. یک نگاه شیطانی کافیست تا دست دل زن ومردسست شده و پا از حریم عفت فراترگذارد. اینجاست که زن ومرد بایستی مواظب اسلحه ی شیطان باشد ، شیطانی که به هرطریقی خود را به انسان نزدیک می کند . احساسِحیا و عفت از ضروریات یک جامعه ی اسلامی است ، احساسی آکنده از توفنده ترین موج حجبی که به تنهایی قادر است هزاران هزار بیماران مبتلای روحی روانی را درمان نماید. چه بسا جامعه ای در انحطاط و سقوط قرار می گیرد که از معجزه ی چنین موجی مطلع نبوده و آن را فقط یک لذت آنی دیده و از ورای آن بی خبر بوده باشد. حجاب و عفاف با همردیفی یکدیگر است که شخصیت انسانی را متبادر می کند .

   علی القاعده وقتی صحبت از ادبیات و هنر می شود ، یاد خیلی چیزهای خوب و ملموسی می افتیم که از زبان این دو بهتر و عمیق تر به تحلیل زیبایی ها می رسیم . فرهنگ غنی و سرشار از حیا و عفت که در داستان و شعر به روایت تازه تری از عشق و اخلاص و ایمان ختم می شود. اما متاسفانه این برداشت ها در مسأله ی حجاب و عفاف تا آنجایی که نگارنده می داند ، اشتباه بوده و معنای واقعی عشق با ساده لوحی فراموش شده است . عشق منیژه و بیژن ، لیلی و مجنون که بزرگترین انعکاس عشقی را درمیان جوامع اسلامی و کتابهای مربوط به این مقوله را دارد ، با غنای اسلامی خود در حقیقت درس واقعی حجب و حیا را تداعی می کند.

   ادبیات وهنر ارزنده ترین گوهری است که می تواند حجاب را به بهترین شیوه ی ممکن در جامعه اسلامی رونق بخشد و از اهمیت و حفظ آن به بهترین وجه ممکن دفاع نماید، چرا که هرانسانی دوست دارد با همین غنای ادبی هنری سرزمین خود به قابلیت ها وارزش های انسانی خود بها داده و زن ودختر خود را از معرض تهاجمات بی حیایی دور نماید . پس زمینه ای که می تواند برای حیا و عفت هموار باشد همان پوشش اسلامی است که می تواند هم برای زن وهم برای مرد نتیجه بخش باشد . مقام معظم رهبری بهترین راه را همین تبلیغ های درست میداند:« بهترین راه تأمین حجاب این است که با منطق برخورد شود ...آن چیزی است که دراساس لازم است و مهم تر از همه ، این است که شما ذهن این دختر جوان ﺓ یا این زن را- که عمده خانم های جوان هستند با اهمیت حجاب آشنا کنید ، یعنی به او تفهیم کنید که حجاب از لحاظ شرعی و از لحاظ منطقی این است . در ذهن او استدلال صحیح را در مورد رعایت حجاب راسخ کنید .»

   به پاره ای از تبلیغات توجه نمایید که چگونه درقالب های ادبی درجامعه ی امروزی و مدرنیته به سمت امر وخواهش ، تجارت و تبلیغات ، بیان وزبان و... هدایت می شود. این نوع رفتارها وکنش ها در حقیقت با دلسوزی و همدلی مردم ومسؤلین نیزهمراه می شود .دراین مقوله ، ادبیات به طرز شگفت انگیزی براین رفتارها تابیده است.

براساس نظریه ی سرل (1969) کنش های گفتاری را اینگونه طبقه بندی کرده است . تأییدی ، درخواستی ، اجرایی ، بیانی واعلانی . دراین بندها نگارنده سعی کرده است تا کنش ها را از یک منظر متفاوت و متمایز در نظر مخاطب و خواننده بررسی نماید .

4-2-1.کنش تأییدی:

این نوع کنش ها درحقیقت شیرازه ی اصلی رفتارهای درست ما را نشان می دهد. مهر تأییدی که بر اساس رفتار و گفتار ما می تواند شک و تردید را دور کرده و در اشاعه ی یک راهکار ارزنده و سازنده به بدیع ترین شکل موجود در ذهن باقی ماند . دراین گونه کنش ها ، کلمات وصفات قیدی یکی پس از دیگری با تعابیر ویژه و خاص به مخاطب انگیزه و نوع متفاوتی از اندیشه های تازه را ارائهمی دهد که هرکدام درفرایند ارزشی این اصالت ها بار عمیقی را بر دوش خود حمل می کند. به این مثال ها توجه کنید؛

«بهترین سرمایه ی زن چادر است » در این جمله کلمه ی «سرمایه » در حقیقت بهترین صفت ممکن برای ارج نهادن به مسأله ی پوشش است . یا «چادر حجاب برتر است » در این جمله هم با قیدکیفیت « برتر» به اهمیت حجاب اذعان داردکه چگونه می تواند برتری خودرا با تفضیلی فراتر از بهترنشان دهد . « حجاب ، متانت است .» ، « سرآمد همه ی خوبی ها ، عفت است. »‌ در این جمله هم صفات « متانت ، عفت » در حقیقت با اصولی درست و بنیادین اعتقاد مارا نسبت به حجاب بالا می برد. همان چیزی که تمام ادیان به دنبال آن بوده اند . اسلام ، دین برگزیده و پسندیده ی پروردگاراست ، هر چیزی که درآن آمده فقط برای هدایت و راهنمایی بشر بوده است. حجاب نیز یکی ازآن مسأله های مهم اسلامی بوده که امروزه به شکل شگرفی خود را در هرجامعه ای نشان می دهد. چرا که اسلام به عنوان یک سنگ بنای محکم با برخورداری از هرگونه محبت ودلسوزی ، راه سلامتی روحی روانی بشر را در حجاب و پوشش اسلامی خلاصه می کند . تنها دیواری که زن ومرد می تواند به راحتی درآن احساس آرامش و امنیت نماید . پس حجاب و عفت همپای هم و درکنار همدیگر می تواند معنا پیدا کند .

4-2-2. کنش درخواستی ؛

   تبیلغات دراینگونه کنشش هارنگ خواهش ، امریا سؤال به خود می گیرد و از مخاطبین درخواست می کندتا با حفظ حجاب وعفاف خوداز شعائراسلامی پاسداری نماید.«خواهرم، لباس مرزبان کشور وجود است، با حجاب ، مرزهای کشور وجودت را حفظ کن .» این جمله درحقیقت با حفظ شعائر اسلامی درس مهم چگونه زندگی کردن را با بیانی ساده و خواهش گونه در خواست می کند. جمله ای درنهایت عمیق وادبی که گاهی رنگ وطعم خواهش به خود می گیرد وگاهی هم امروفرمان را به دنبال خود می کشد .

این شعر مرحوم آقاسی ؛

خواهرم ، ای دختر ایران زمین                             یک نظر عکس شهیدان راببین

دراین بیت شاعر از مخاطب درخواست می کند تا با آگاهی وبصیرت به قضییه ی حجاب و عفاف نگاه کند چرا که او با آوردن اسم شهدا در حقیقت به زنده نگه داشتن تعظیم شعائر هم توجه کرده است ، شعائری که یکی از آن حفظ حجاب و عفاف است که شهیدان به واسطه ی حفظ همین شعائراز جان خویش گذشته اند تا این سرزمین از بی حجابی و بدحجابی مصون بماند .

   شهدا ، مردان آزموده ی میدان های عشق هستند، مردانی که همواره برای حفظ کیان و ناموس وآرمانهای مقدس اسلامی و قرآنی ، از جان خود دریغ نورزیدند. درحقیقت آنها شهیدانی بودند که در جهت حفظ حیثیت و ناموس مردم با خون سرخ خود مکتب دیگری آفریدند. مکتبی که حفظ محارم وحجاب وعفاف اولین وصیت و سفارش درکلام آخرشان بود. آنان همان عاشقان وارسته ای بودندکه راه صد ساله ی عشق را یک شبه به وصال ذات اقدس الهی متصف نمودند . شهدایی که در فرهنگ قرآن مصداق «حیات جاویدند » پس برما فرض است که درلابلای سخنان گوهربار این عزیزان بر اهمیت حفظ حجاب همت گماشته و سیر نگاه آنان را با راهکاری جدی و قوی دنبال نماییم .

   اهمیت حجاب ، در وصیت های شهدا به رنگ و جلوه ای دیگر ساطع شده است . دروصیت نامه ی شهید باکری آمده است : « به اخلاقیات اسلام اهمیت زیاد قائل شده وآن را کسب عمل نمایید.» ( ناصردوست ، 1374: 128)  

شهیدبه ریشه ی حجاب که اخلاق دررأس آن قرار دارد، سفارش می کند. حجب و حیایی که در حقیقت به شکل گسترده تری در حفظ و صیانت از آن به اخلاقیات تمسک می جوید. ترویجی مؤثر و کارآمد که از لحاظ اخلاقی ، پوشش و حجاب اسلامی را تحت الشعاع قرار می دهد . چه درسی بالاتر از اخلاق ، حیا و شرم می تواند غیرت مردان و شکوه زنان را متجلی نماید. یا در این وصیت « ...لباس سربازی ام که سنبل آزادگی و از خود گذشتگی در راه دین و ایمان است ، پاکیزه نگهداری نمایید .»( ستاد یادواره ،1383: 446)

ببینید که امیر سرتیپ شهید الحاج سید بیوک خلیلی چگونه از لباس سربازی اش سنبلی در راستای وارستگی بهره می گیرد، نمادی که بزرگترین دین ملی و انسانی خود را در رابطه با پوشش اسلامی خویش ادا می کند. چرا که در مکتب اسلام هیچ چیزی شریف تر و عالی تر و وزین تر از لباس یا پوشش اسلامی نیست. یا دراین شعرببینید که چگونه زبان درخواستی به پندونصیحتِ عالمانه بدل می شود ؛

خواهرم دیگر تو کودک نیستی                             فاش تر بگویم عروسک نیستی

خواهرم این لباس تنگ چیست ؟                               پوشش چسبان رنگارنگ چیست ؟

   اینجاست که حجاب زن ازخون شهدا رنگین ترمی شود. فوج پیام هایی که در برنده ترین فریادها ، اصالت وجود کرده و درخشیده است . الحق که سزاست به زن بعنوان یک معلم انسان ساز نگریسته شود، معلمی که خود فرهنگ ناب حجابی است که در اشاعه و ترویج پیام های شهدا می تواند با رسانه ای کردن پاره ای از این مسائل گامی ارزنده و سازنده در بستر فرهنگی « شهید و حجاب » بردارد ، چرا که این کلمات مصداق همان « تعظیم شعائرالله » نیز می تواند باشد. بزرگ نگه داشتن حجاب و شهادت ، در حقیقت مسئله ای فوق العاده بزرگ و عمیق است که در حیطه ی این مبحث نمی گنجد.  

4-2-3. کنش اجرایی ؛

   دراین نوع کنش ها مخاطب می خواهد به یک اقناع درونی دست پیدا کند . در حقیقت با دوست داشتن یا دوست نداشتن شروع می کند تا درنهایت به بهترین چیزی که حاصل همین تفکراتش است ، دست می یازد. یا اینکه شخص خود را مقید به چارچوبی می کند که در اصول این چارچوب تعهداتی درج شده است که براساس این تعهدات می خواهد به بهترین پیشنهاد یا وعده پاسخ دهد . به عنوان مثال ؛

« خواهرم، حجاب تو عزت است ، پاداش این عزتت بهشت بی منت است .» در این جمله حفظ حجاب منوط به گرفتن پاداش توصیف شده است . به زبان ساده تر انجام دادن یک کار خوب در جهت گرفتن یک هدیه می باشد که تاحدودی ذهن را درگیر پاره ای از مسائل می کند . یا دراین جمله ؛« حفظ چادرسد فحشا می شود روسفیدی نزد زهرا علیهالسلام می شود .» ،« یا چتر حجاب رابرسربکش ، یابه تو هجوم خواهند آورد.»

مثال هایی از این دست در امرتبلیغ تا حدودی مبهم وایهام گونه عمل کرده است . اما زبان ادبیات و هنر به بهترین شکل ممکن معنای عاطفی دینی آن را در خود حل کرده است .

یادکن از آتش روز معاد                               طره ی گیسو مده به دست باد

به بیت فوق توجه کنید که کنش گفتاری چگونه به سمت تهدید و تحریک پیش می رود . گهگاهی در این گونه تبلیغات به تهدید و تحریک هم احساس نیاز می شود.

4-2-4. کنش بیانی ؛

   هدف ومقصد درکنش بیانی زمان خاصی است که درآن مناسبتها به شکل گسترده تری در جامعه خودرا می نمایاند . به ویژه مناسبتهایی چون؛ روز زن ، تولد خانم فاطمه ی زهرا (س) ، روز مادر ، به شکل های نمادینی در جامعه وخانواده متبادر می شود. دراین گونه کنش ها تبلیغات از زبان شعرگرفته تا زبان گل و شیرینی و کادو براهمیت این روز خاص می افزاید . درکنار این همه زیبایی ، بیتِ ؛

« ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است             ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است »

بیشتراز هرچیزی به بعد حجاب و عفاف زن توجه می کند. در این گونه مناسبتها سخنرانی ها نیز طعم و بوی خاص وجهت دار درجامعه به خود می گیرد. در حقیقت موضوع اصلی این روز به همان محور اصلی حجاب و عفاف زن می پردازد . مقام معظم رهبری در تاریخ 30/7/76عامل اصلی پیشرفت مادی و معنوی زنان را درحجاب و عفاف می داند . ایشان بسیار روشن و صریح می فرمایند :« ما که روی حجاب این قدر مقید هستیم ، به خاطر این است که حفظ حجاب به زن کمک می کند تا بتواند به آن رتبه ی معنوی عالی خود برسد و دچار آن لغزش گاههای بسیار لغزنده ای که سرراهش قرار داده اند ، نشود .»

4-2-5. کنش اعلانی ؛

   درکنش اعلانی رسانه ها بیشترین عمل تبلیغی را بردوش دارند. از این رو برخوردی رمانتیک و مؤثر در امر تبلیغات دارند. کنشی که درآن فشرده ترین پیام ها با بار محتوایی وسیعی همراه می شود . شعارهایی که دراین نوع گفتار ها داده می شود یا براساس تصویر است و یا با جمله های قاطع به اهمیت حجاب و عفاف می پردازد. به عنوان مثال ؛

« حجاب سنگر ماست ، خامنه ای رهبرماست .» ، « حجاب حکم خداست ، منکر آن بی حیاست .»، « اشاعه ی فساد وبی حجابی ، سیاست کهنه ی آمریکایی .» مقام معظم رهبری این سیاست کهنه ی غرب را به زیبایی بیان کرده اند :« اساسا" نگرش غربی نسبت به زن ، یک نگرش مبنی برعدم تعادل است. شما به شعارهایی که در غرب داده می شود ، نگاه نکنید؛ این شعارها پوچ است و حاکی از واقعیت نیست . فرهنگ غربی را ازاین شعارها نمی شود ، فهمید. فرهنگ غربی را بایددر ادبیات غربی جستجو کرد . کسانی که با ادبیات اروپایی، با شعر اروپایی ، با رمان و داستان و نمایشنامه های اروپایی آشنا هستند ، می دانند که در چشم فرهنگ اروپایی ، از قرون وسطی وبعد از آن تا اواسط قرن فعلی ، زن موجود درجه دوم بوده است ! هرچه برخلاف این ادعا کنند، خلاف می گویند. شما به نمایشنامه های معروف شکسپیر انگلیسی نگاه کنید ، ببینید با چه نفسی و با چه زبانی و با چه دیدی در این نمایشنامه ها و سایر ادبیات غربی به زن نگاه می شود! مرددرادبیات غربی ، سرورو ارباب و زن اختیارداراوست ، که بعضی از نمونه های این فرهنگ وآثارآن ، امروز هم باقی است . » با این اوصاف مسئله ی مهمی چون حجاب ، با اصالت ، شخصیت و منزلت زن ومرد همراه می شود . اصالتی که در حقیقت بارزترین انقلاب های روحی روانی را به دنبال خود می آورد . رهاورد این تحولات می تواند شخص را از آسیب پذیری رهانده ودرسایه سار آن به آرامش روحی روانی دست پیدا نماید .

5-2 . نتیجه :

   ازآنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت که حجاب به عنوان یک مسئله ی بسیار مهم و حیاتی ، با جانبداری از اصالت و ارزش زن ومرد یک شعائرملی دینی است که به طورکامل وجدی درخدمت سلامتی خانواده و جامعه به کار می رود. پوششی که دردیدگاه اسلام عمق می یابد وچنان فرایندی رسالت و تعهد زن ومرد را با شفاف ترین بینش متبارز می کند. ازاین روست که حجاب با دامنه ی امنیت و آسایش خود، شیوع آفت های جدیِ روحی روانی را گرفته و زندگی آکنده از عشق ومحبت را به ارمغان می آورد.

   حجاب درحقیقت "تعظیم شعائرالله "است که با بزرگداشتن آن می توان اهمیتش را درجامعه مضاعف کرد واز آن به عنوان یک مسئله ی بسیاربزرگ وعمیق یاد کرد، چرا که در محضر اسلام هیچ چیزی به اندازه ی حجاب اسلامی وزین تر و زیباتر نیست . حجابی که در وجود خود شرم وحیایی را پرورش می دهدکه در جهت تکریم زن ومرد پیش می رود . یا به مصداق بارز « کسی که حیا ندارد، دین ندارد.»  

منابع ومآخذ

1 .جبران خلیل جبران ( 1384) ، پیشتاز، مترجم (سیمین پناهی فرد) ،چ دوم، تهران : نشرنیک فرجام .  

2.صبوراردوباری ، احمد(1366) ، آیین بهزیستی اسلام‌ ، ج 3 ، چ 3، تهران : نشرفرهنگ اسلامی .

3. طبیبی ، ناهید( بی تا) ، مجله ی پیام زن ، ش 95.

4. فلسفی (1344) ، گفتار فلسفی، چ15، بی جا: هیئت نشرمعارف اسلامی .

5. قاضی ، فاطمه (1382) ، گلستان ادب ، چ اول، قم: نشرگلستان .

6.مطهری ، مرتضی ( 1375) ، مسئله ی حجاب ‌، چ 43‌، تهران : نشر صدرا.

7. مهریزی ، مهدی (بی تا) ، حجاب .

8. ناصردوست ، مجید(1374) ، گمشدگان مجنون ، چ اول ، تبریز ارومیه : ستاد برگزاری کنگره بزرگداشت سرداران شهید آذربایجان .

9. همدانی ، باباطاهر (1379) ، دوبیتی های کامل بابا طاهر( به کوشش علی شیرمحمدی ) ، چ دوم، کرج : نشرراضیه.

10. یادمان شهدای فرماندهی استان آذربایجان غربی (1383) ، ارومیه : نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران .

دیدگاه‌ها   

#2 جباري 1395-02-25 13:53
درود خيلي خوب بود
#1 احمد 1395-02-25 13:53
خيلي عالي بود دست مريزاد بهره وافر بردم

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692