داستان یک نگاره بیزبان
گاهی وقتها بیزبانترین هستیها میتوانند به اندازه چندین پوشه کتاب، برای خود سرگذشت و داستان داشته باشند. که البته کم نیستند این بیزبانهای خوش ماجرا. اما توفیرشان در این است که هر کدام داستان ویژه خودش را دارد و جملگی این داستانها نیز مانند اثر انگشتی میمانند که هیچ مانای هم نیستند.
در این میان اما، شگفتا که برخی از این دست بیزبانها، در کمال سادگی چنان سرگذشتی پر فراز و نشیب دارند که مردم را انگشت به دهان وامی گذارد. یکی از همین شگفتی سازها، نگاره «گلهای خشخاش و گلدان» ونسان ونگوک است؛ نگارهای بر روی کانواس در اندازه ۳۰ سانتیمتر در ۳۰ سانتیمتر با گلهای زرد و سرخ در گلدانی کوچک و در زمینهای تیره. در نگاه نخست هر بینندهای را به خود میکشاند، گیرایی دارد، به نگاه میچسبد و رهایش نمیکند. و شاید برای همین است که با این اندازه کوچک و خردش ارزشی برابر پنجاه میلیون دلار دارد. ونگوک این نگاره را درست سه سال پیش از مرگش؛ در سال ۱۸۸۷ م کشیده است. تا سال ۲۰۱۰ م این کار هنری از داراییهای موزه محمود خلیل در شهر کاهره شمرده میشده، اما اکنون در این باره کمی باید درنگ کرد.
داستان از چه قرار است؟
در صبح روز ۲۱ اوت ۲۰۱۰ درهای موزه محمود خلیل در شهر کاهره به روی بازدید کنندگان بومی و نابومی باز میشود. در میان بازدیدکنندگان دو تن از شهروندان ایتالیایی نیز دیده میشوند؛ یک زن و یک مرد گردشگر که در حال نگاه کردن به نگارههای موزه میباشند. هنگامی که به نگاره هنرمند هلندی؛ ونسان ون گوک میرسند، لحظه ای درنگ میکنند. خیره میشوند و از رنگها و زیبایی نگاره سُهِشی (احساسی) از خوشی در آنها پا میگیرد. دمی بعد زن چیزی به مرد میگوید و پس از آن به همراه هم شتابان از موزه بیرون میروند.
چند ساعت بعد، زمانی که دو ایتالیایی برای بازگشت به کشورشان، به فرودگاه کاهره میرسند، کارکنان و کارگزاران
موزه به پوشینهای که بر نگاره «گلهای خشخاش» کشیده شده بوده، دودل میشوند. پس به شتاب پوشینه را از روی نگاره بر میدارند اما با نمای ناباورانه ای روبرو میشوند؛ بر روی دیوار تنها چارچوب چوبی دیده میشده که هیچ ردّی از خود نگاره در میان آن نبوده است. کارگزاران برای بررسی سریعاً دست به کار میشوند و به پلیس کاهره و بلندپایگان آگاهی رسانی میکنند.
پلیس نخستین کاری که انجام میدهد بررسی دوربینهای موزه به همراه بازجویی از کارمندان است. همچنین چاره اندیشیهای بایسته را برای کارهای پایشی و جستجوی گسترده در فرودگاهها و لنگرگاههای کاهره آغاز نمود تا از بیرون بردن نگاره از کشور جلوگیری کند.
فاروک حُسنی، وزیر فرهنگ مصر، پس از بررسیهای نخستین، در همآیند خبرنگاران حاضر گشت و گفت که نگاره ون گوک از موزه محمود خلیل دزدیده شده است. چند تسوک (ساعت) بعد، فاروک حسنی بار دیگر به جلوی دوربینهای رسانهها آمد و گفت که دو ایتالیایی در تلاش بودند تا نگاره را از کشور بیرون ببرند اما دستگیر شدند. در ازوارش (توضیح) ماجرا گفته شد که پلیس پس از بررسی دوربینهای موزه به یک زن و مرد ایتالیایی بدگمان شده و پس از پیگیری گسترده توانستند آن دو تن را در فرودگاه کاهره دستگیر کنند و نگاره را به دست آورند.
دولت مصر از بازگو کردن جزئیات بیشتر ماجرا خودداری میکند. مردم برای دیدن بازیافته شده به موزهها میروند اما همچنان اثری از نگاره بر دیوار موزه نمیبینند. این امر بر دولت مصر فشار میآورد تا اینکه بار دیگر فاروک حسنی جلو دوربینهای تلویزیون میرود و اذعان میدارد که نگاره هنوز یافت نشده و گفتههای پیشین او بر بنیان دادههای نادرست بوده است.
همین خستوش (اعتراف) غوغایی را در مصر میآفریند. مردم به خشم میآیند. دادستان والای مصر؛ عادل محمود برای آرام کردن خشم مردمی به صحنه میآید و دست به کار میشود. در نخستین گام، دستیار وزیر فرهنگ و فرنشین دپارتمان هنرهای زیبای دیوان فرهنگ؛ محمود شالان را به همراه چند تن دیگر از کارمندان به دلیل کوتاهی در بهبود دستگاههای پایشی و سهل انگاری در نگهداشت آثار میهنی، به یک سال زندان و انجام زاور های (خدمات) اجتماعی ایراخته (محکوم) میکند.
دادستان والا؛ عادل محمود در رسانهها اعلام میکند که بر بنیان گزارشهای پلیس، شالان دَخشَکان (وظایف) خود را نادیده گرفته بوده و با کارهای پایشی سهلانگارانه فرایند جایگزینی دوربینهای شکسته با دوربینهای نو را انجام نداده و دستگاههای هشدار را به روز نکرده است. و این موارد در دمی بوده که وی در سال گذشته پس از دزدیده شدن ۹ نگاره از موزه محمد علی در کاهره، درباره دستگاهها و دوربینهای امنیتی به موزههای مصر هشدار داده بوده و آنها را به پیادهسازی دستگاههای پایشی پیشرفته و سختگیرانه فرا خوانده بود. چنان که قرار بر آن بود تا با راهاندازی یک اتاق پایش مرکزی در درون کاله (قلعه) تاریخی کاهره که به دستور صلاحالدین ایوبی؛ فرمانده ایرانی تبار و کرد نژاد مسلمانها در جنگهای صلیبی ساخته شده بود، دستگاه پایشی و امنیتی همه موزههای کاهره را به یک دستگاه یگانه پیوند دهد.
در میانه همین کشمکشهای درونی در مصر برای آرام سازی سپاش (فضای) موجود و گرد آوردن رویدادها، خبرگزاری ایتالیا در گستره جهانی بیان میدارد که دو ایتالیایی بازداشت شده به اتهام دزدی نگاره، تنها دو جوان و بخشی از یک گروه گردشگری در مصر بودند که در روز شنبه در دم بازدید از موزه بودهاند. این آگاهی غوغای دوباره ای را در مصر بر پا میکند. فاروک حسنی زیر فشار میرود، به گونه ای که وادار میشود تا سرانجام بازگو کند که نخست؛ در روز شنبه و در هنگام دزدیده شدن نگاره تنها ده نفر در دم بازدید از موزه محمود خلیل بودهاند، و دوم اینکه تنها هفت دوربین از چهل و سه دوربین موزه کار میکرده است. اما باز هم جزئیات سرراستی از ماجرای دزدیده و نیز سرنوشت دو ایتالیایی بازداشت شده بازگو نمیشود.
با همه این داستانها، نکته نغز در این است که این نگاره پیش از این نیز در سال ۱۹۷۷ م از موزه محمود خلیل ربوده شده بوده اما دو سال بعد در کویت پیدا شده بود. آن بار نیز هرگز از جزئیات ربوده شدن نگاره سخنی گفته نشد. تنها پس از پیدا شدن نگاره، وزیر کشور گفته بود که سه مصری در پیوندیک این دزدی دستگیر شدهاند.
هم اکنون نجیب انسی ساویرس؛ مرد دارای مصری برای هرکس که آگاهی و دادهای از این نگاره به دست دهد که شوند (موجب) پیدا شدن آن گردد، ۱۷۵ هزار دلار پاداش هکانیده است (تعیین کرده است).■