تهیه کننده: سید جمال ساداتیان، 107 دقیقه - اجتماعی

بازیگران: مهتاب کرامتی، باران کوثری،‌ مصطفی زمانی،‌ پگاه آهنگرانی، افسر اسدی، محمود بهروزیان، فرزانه نشاط‌خواه و الهام نامی و...

خلاصه داستان: داستان فیلم سه اپیزودی «جامه‌دران»، درباره زنی به نام شیرین است که در مراسم ختم پدرش بهروابط جدیدی در زندگی او پی می‌برد و حقایقی تازه را کشف می‌کند.

سایر عوامل: نویسندگان: ناهید طباطبایی و حمیدرضا قطبی/ دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: واهیک خچومیان/ مدیر فیلمبرداری: علی‌محمد قاسمی/ مدیر صدابرداری: یدالله نجفی/ منشی صحنه: سعیده دلیریان/ جانشین تولید: داوود ناظمی/ طراح گریم: ایمان امیدواری/ مجریان گریم: محمد کلاهدوز، رضا باباپور، مریم سلیقی/ طراح صحنه و لباس: بابک کریمی‌طاری/ دستیاران صحنه: میثم علی‌اکبر، حامد اصلانی و داود درپایی/ دستیار لباس: آزیتا دباغی/ دستیار فیلمبردار: جلال عالی‌فکر/ دستیاران صدا: سیدوحید رضویان و اشکان طلوعیان/ عکاس: سیدمحمدحسین ساداتیان/ مشاور رسانه ای: آریان امیرخان

پخش: بشرا فیلم

جامه‌دران فیلمی داستان‌محور است که به قصه‌گوبودن فیلم تا پایان وفادار می‌ماند. فیلم‌نامه را حمیدرضا قطبی و ناهید طباطبایی نوشته‌اند که اقتباسی از کتابی به همین نام، نوشته ناهید طباطبایی است. کارگردانی آن را نیز حمیدرضا قطبی بر عهده داشته است. این فیلم اولین اثر سینمایی حمیدرضا قطبی است و در سی‌وسومین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش مسابقه نگاه نو حضور پیدا کرد و از معدود فیلم‌نامه‌های اقتباسی این جشنواره امسال است که اتفاقاً موفق هم ظاهرشده و علاوه بر نامزد بهترین فیلم و بهترین کارگردانی، نهایتاً توسط هیئت‌داوران به‌عنوان بهترین فیلم‌نامه اقتباسی انتخاب شد. دوسال پیش جهانگیر کوثری به‌عنوان تهیه‌کننده، پروانه ساخت جامه‌دران را دریافت کرد، اما درنهایت با تهیه‌کنندگی جمال ساداتیان این فیلم جلوی دوربین رفت. مشکلات بسیاری در راه ساخت این فیلم بود؛ به‌گونه‌ای که سه‌بار به مرحله پیش‌تولید رسید و دوباره متوقف شد. طوری‌که کارگردان و تهیه‌کننده، چندین‌بار مجبور به تغییر عوامل فیلم و بازیگران اصلی شدند و نهایتاً پگاه آهنگرانی، مهتاب کرامتی، مصطفی زمانی و افسر اسدی در این فیلم به ایفای نقش پرداختند.

فیلم در سه اپیزود و از زبان سه زن بازگو می‌شود سه بازیگر زن در این فیلم داستان را از سه نمای متفاوت تعریف می‌کنند در اپیزود اول روایت از زبان شیرین که به تازگی پدرشرا از دست داده گفته می‌شودشیرین متوجه رازهایی ناگفته می‌شود و داستان را تا جایی پیش می‌برد که برادرش را می‌بیند اما هنوز همه‌ی گره‌های داستان باز نشده است. که اپیزود دوم فیلم اغاز نمی‌شود از زبان مه لقاو گره‌های دیگری از داستان باز می‌شود اما همچنان ادامه می‌یابد تا در اپیزود سوم و از زبان گوهر داستان کامل می‌شودو تمام گره‌های داستان باز می‌شوند. در این روایت‌ها به هرکدام از شخصیت‌های زن و در جوامع و زمان‌های متفاوت به نوعی درد و رنجی تحمیل شدهو در آن‌ها سرگردانی و عدم تصمیم گیری دیده می‌شود. که هرچه از اپیزود اول به سمت اپیزود سوم پیش می‌رویم پر رنگ‌تر می‌شودخصوصاً در جامعه‌ی ارباب رعیتی که گوهر در آن به سر می‌برد و ناچار به پذیرش تمام خوشی هاو ناخوشی‌های آنبدون چون و چرا می‌باش.در داستان این سه زن، همیشه پای یک مرد در میان است؛ مردی ارباب‌زاده که هیبت‌اش بر زندگی این سه زن سایه‌ای سنگین افکنده است. قصه آدم‌ها در نظام طبقاتی، که از حاکمیت جامعه بورژوازی رنج می‌برند و نشان می‌دهد که چگونه آدم‌هایی که جامه خان و ارباب به تن کرده‌اند، جامه از تن رعیت درمی‌آورند و آن‌ها را قربانی امیال و هوس‌های خود می‌کنند و تا جایی پیش می‌روند که فرودستان، عشق، زندگی و نهایتاً فرزند خود را نیز باید در بازی ارباب‌ورعیتی در طبق اخلاص، تقدیم اربابان خود کنند.فیلم «جامه‌دران» تماماً قصه می‌گوید و همه عناصر فیلم به معنای واقعی در خدمت داستان فیلم است. فیلم دو دوره تاریخی و سه جغرافیای متفاوت از یکدیگر را روایت می‌کند. جامه‌دران فیلمی است که بیش از هر چیز باید گفت اثری زن‌محور است که تمام داستانش حول آسیب‌هایی است که زنان با آن مواجه شده‌اند. نکته جالب توجه این‌که در هر سه اپیزود، باوجود تفاوت‌های چشم‌گیر در سبک‌زندگی و طرز فکر و مناسبات افراد، بازنمایی تصویر زن در جایگاهی فرودست به تصویر درآمده است و گویی فرقی نمی‌کند که متعلق به چه دوره تاریخی یا چه جایگاه و طبقه اجتماعی باشی، همین‌که زن باشی کافی است برای اینکه با نگاهی از بالا نگریسته شوی.در این روایت بدون تردید نقش بی‌پناهی و تنهایی سه‌زن در هر سه اپیزود چشمگیر است و تم اصلی فیلم را به خود اختصاص می‌دهد. مردی که در زندگی این سه زن تاثیرات زیادی را با تصمیم‌های خود برجای گذاشته و حالا بعد از مرگ او همه چیز به گونه ای پیش می‌رود تا بحقیقت ماجرا کمک کند و هیچ رازی سر به مهر نمی‌ماند■