• خانه
  • بانک مقالات ادبی
  • بررسی داستان کوتاه «خواستگار آرتو و آل» نویسنده «جیمز تربر»؛ «ریتا محمدی»/ اختصاصی چوک

بررسی داستان کوتاه «خواستگار آرتو و آل» نویسنده «جیمز تربر»؛ «ریتا محمدی»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

بررسی داستان کوتاه «خواستگار آرتو و آل»  نویسنده «جیمز تربر»؛ «ریتا محمدی»/ اختصاصی چوک

«جیمزتربر» طنزنویس و هنرمند موفق آمریکایی است. بسیاری از آثارش هجوآمیز است. آدم‌های سرگشته آثار او با دلتنگی درجهانی توضیح ناپذیرگام برمی‌دارند، آدم‌هایی که به گونه‌ای خنده آوربا جهان خود درجدالند. دراین آثار تشتت، حماقت و احساس پوچی که، تمدن به انسان‌ها می‌بخشد، دیده می‌شود.


خواستگاری آرتور و آل

روزی روزگاری سگ آبی جوانی بود به نام آرتور و سگ آبی جوان‌تری به نام آل. هر دو عاشق سگ آبی ماده‌ی زیبایی بودند. سگ ماده‌ی جوان و زیبا با تحقیر آل را می‌دید، چون او سر وضع شلخته ای داشت. آل حتی یک کار مفید کوچک را هم در تمام طول عمرش انجام نداده بود. آل فقط دوست داشت بخورد، بخوابد، شنا کند و با بید سترهای ماده قایم باشک بازی کند که این آخری یکی از زشت‌ترین و غیراخلاقی‌ترین بازی‌های بیدستری بود. در مقابل آرتوراز همان موقع که دندان درآورده بود، فکر و ذکرش فقط کار بود و اصلااً و ابداً سراغ تفریحات سالم نمی‌رفت. او در تمام طول عمرش با هیچ چیز و هیچ کس بازی نکرده بود.

وقتی آل ازدوشیزه زیبا خواستگاری کرد او پاسخ داد تا موقعی که آل مرد زندگی و اهل کار نشده در مورد پیشنهاد ازدواجش فکرهم نمی‌کند. او به آل یادآوری کرد که آتورتا به حال سی و دو آب بند ساخته و سه آب بند دیگر در دست ساخت دارد، اما آل حتی یک خلال دندان هم درست نکرده. آل خیلی ناراحت شد و گفت به‌هیچ‌وجه حاضر نیست کار کند صرفاً چون یک زن این را از او خواسته.

بنابراین بیدسترماده پیشنهاد داد که با هم دوستی ساده و بی‌شائبه داشته باشند و آل او را به چشم خواهرش ببیند. اما آل گفت نه دوستی بی‌شائیه میانه‌ی خوشی دارد و نه هفده خواهری که دارد احتیاج به یک خواهر جدید دارد. پس آل مجدداً سراغ خوردن، خوابیدن، شنا در رودخانه و بازی غیراخلاقی جدیدی موسوم به گرگم به هوای بیدستری با ماده‌های سربه‌هوا و بی‌تجربه رفت.

ماده‌ی زیباهم یک روز وقت ناهار با آتور ازدواج کرد، چون آرتور فقط روزی یک ساعت وقت ناهار کارش را تعطیل می‌کرد. آن‌ها صاحب هفت فرزند شدند و آرتور برای تأمین معاش آن‌ها مجبور شد سختتر از قبل کار کند و دندان مصنوعی بگذارد. آرتور خیلی زود پیرشد و خیلی زود مرد، قبل از این که فرصت کند حتی یک روز تعطیلی داشته باشد. اما آل کماکان می‌خورد، می‌خوابید، شنا می‌کرد و با دوشیزگان سربه هوا یه قل دوقل بازی می‌کرد. او هیچوقت سروسامان پیدا نگرد، اما عمری طولانی داشت و در این عمر طولانی خیلی به او خوش گذشت.

بررسی داستان

1-     ویژگی طنز داستان "دراماتیک" است.

با استفاده از سگ‌های آبی جوان برای بیان عدم هویت انسانی در جامعه مدرن است.

مثال: روزی روزگاری سگ آبی جوانی بود به نام آرتور و سگ آبی جوانتری به نام آل. هر دو عاشق سگ آبی ماده‌ی زیبایی بودند. سگ ماده‌ی جوان و زیبا با تحقیر آل را می‌دید، چون او سر وضع شلخته ای داشت. آل حتی یک کار مفید کوچک را هم در تمام طول عمرش انجام نداده بود. آل فقط دوست داشت بخورد، بخوابد، شنا کند و با بیدسترهای ماده قایم باشک بازی کند که این آخری یکی از زشت‌ترین و غیراخلاقی‌ترین بازی‌های بیدستری بود. در مقابل آرتوراز همان موقع که دندان درآورده بود، فکر و ذکرش فقط کار بود و اطلاً و ابداً سراغ تفریحات سالم نمی‌رفت. او در تمام طول عمرش با هیچ چیز و هیچ کس بازی نکرده بود.


2- انتقاد از نظام حاکم برجامعه انسانی است.

جامعه‌ی انسانی به کجا پیش می‌رود، انسان‌ها حیوانگونه کار می‌کنند، تفریح و سرگرمی، رسیدگی به امور خانواده وقت گذراندن با دوستان، استفاده ازذهن خلاق، همه و همه‌ی نیازهای طبیعی که برای روح و جسم او خداوند در اختیارش نهاده به یک باره فدای کار آن هم کاری بیهوده و یک نواختی که تنها برای زندگی تکراری و تولید مثل بنا شده پیش می‌رود. این گونه زندگی، برای نظام حاکم دیکتاتوری بسیار پسندیده و قابل ستایش است.

مثال: ماده‌ی زیباهم یک روز وقت ناهار با آتور ازدواج کرد، چون آرتور فقط روزی یک ساعت وقت ناهار کارش را تعطیل می‌کرد. آن‌ها صاحب هفت فرزند شدند و آرتور برای تأمین معاش آن‌ها مجبور شد سختتر از قبل کار کند و دندان مصنوعی بگذارد. آرتور خیلی زود پیرشد و خیلی زود مرد، قبل از این که فرصت کند حتی یک روز تعطیلی داشته باشد. اما آل کماکان می‌خورد، می‌خوابید، شنا می‌کرد و با دوشیزگان سربه هوا یه‌قل دوقل بازی می‌کرد. او هیچ‌وقت سروسامان پیدا نگرد، اما عمری طولانی داشت و در این عمر طولانی خیلی به او خوش گذشت.


3- راوی نه تنها با آیرونی داستان را شروع کرده بلکه تضاد اجتماعی که سرمنشاء آن اختلاف طبقاتی است که، شکافی بزرگی ایجاد کرده که یکی از خصوصیات نظام دیکتاتوری است.

* استفاده از آیرونی

راوی انسان را در قالب سگ آبی نشان می‌دهد که عاشق یک دیگر می‌شوند.

مثال: روزی روزگاری سگ آبی جوانی بود به نام آرتور و سگ آبی جوان‌تری به نام آل. هر دو عاشق سگ آبی ماده‌ی زیبایی بودند.

* تضاد اجتماعی که سرمنشاء.

راوی نشان می‌دهد، هر دو انسان که از قوانین یکسان اجتماعی برخوردار هستند و هر دو در یک نظام حاکم زندگی می‌کنند ولی یکی به سختی کار می‌کند تا از پس مخارج زندگی برآید اما دیگری به دلیل داشتن مال فراوان نیازی به کار ندارد در خوش گذرانی و سوء استفاده کردن از دختران جوانی که خام و بی‌تجربه هستند به سر می‌برد.

مثال: آل حتی یک کار مفید کوچک را هم در تمام طول عمرش انجام نداده بود. آل فقط دوست داشت بخورد، بخوابد، شنا کند و با بیدسترهای ماده قایم باشک بازی کند که این آخری یکی از زشت‌ترین و غیراخلاقی‌ترین بازی‌های بیدستری بود. در مقابل آرتوراز همان موقع که دندان درآورده بود، فکر و ذکرش فقط کار بود و اطلاً و ابداً سراغ تفریحات سالم نمی‌رفت. او در تمام طول عمرش با هیچ چیز و هیچ کس بازی نکرده بود.

وقتی آل ازدوشیزه زیبا خواستگاری کرد او پاسخ داد تا موقعی که آل مرد زندگی و اهل کار نشده در مورد پیشنهاد ازدواجش فکر هم نمی‌کند. او به آل یادآوری کرد که آتور تا به حال سی و دو آب بند ساخته و سه آب بند دیگر در دست ساخت دارد، اما ال حتی یک خلال دندان هم درست نکرده. آل خیلی ناراحت شد و گفت به هیچ وجه حاضر نیست کار کند صرفاً چون یک زن این را از او خواسته. بنا‌براین بیدستر ماده پیشنهاد داد که با هم دوستی ساده و بی‌شائبه داشته باشند و آل او را به چشم خواهرش ببیند. اما آل گفت نه دوستی بی‌شائیه میانه‌ی خوشی دارد و نه هفده خواهری که دارد احتیاج به یک خواهر جدید دارد. پس آل مجدداً سراغ خوردن، خوابیدن، شنا در رودخانه و بازی غیراخلاقی جدیدی موسوم به گرگم به هوای بیدستری با ماده‌های سربه هوا و بی تجربه رفت.


4- انتخاب حیوان و انطباق آن به جامعه

برای استفاده از آیرونی نوع انتخاب حیوان با نوشتن آن چه درذهن داریم حائز اهّمیّت است. باید به درستی با جامعه دیکتاتوری انطباق پیدا کند. مثلاً جامعه‌ای‌ که روشن فکران آن در آزادی به سرمی برن و مردم آن جامعه اهل خواندن کتاب، و درجلسات کتاب خوانی شرکت دارند، از"جغد پیر" که سمبل دانایی است، استفاده می‌شود. اما دراین جا سگ آبی انتخاب شده تا استفاده ابزاری و بردگی از انسان را دراین گونه نظام‌ها نشان داده شود.

مثال: آن‌ها صاحب هفت فرزند شدند و آرتور برای تأمین معاش آن‌ها مجبور شد سخت تر از قبل کار کند و دندان مصنوعی بگذارد. آرتور خیلی زود پیرشد و خیلی زود مرد، قبل از این که فرصت کند حتی یک روز تعطیلی داشته باشد. اما آل کماکان می‌خورد، می‌خوابید، شنا می‌کرد و با ذوشیزگان سربه هوا یه قل دوقل بازی می‌کرد. او هیچ‌وقت سروسامان پیدا نگرد، اما عمری طولانی داشت و در این عمر طولانی خیلی به او خوش گذشت.

(اگر یک حیوانی، بهتر است زندگیت را تمام وقت تلف کنی تا این که اصلاً هیچ وقت تلف نکنی.)
5- ترکیب دراماتیک گروتسک

انتقاد از نظام حاکم دیکتاتوری + مدینه فاسده

ایستاپیایی) = طنز دراماتیک

* انتقاد ازنظام حاکم دیکتاتوری

استثمار شدن انسان‌ها، سرگرم کردن آن‌ها برای دویدن به دور دایره‌ای که قدرت‌های حاکم آن را تعریف کردن آن هم به دو صورت فقیر وغنی، که هر کدام استثمارشان با دیگری فرق دارد، غنی خوش‌گذران فرصت طلب که از قبال پرداخت هزینه‌ها کمک به جیب قدرت‌ها می‌کند و فقیردنبال کارچند جانبه است تا قدرت‌ها از تلاش بی شائبه‌ی او سود ببرند.

* غنی خوش‌گذران فرصت طلب که از قبال پرداخت هزینه‌ها کمک به جیب قدرت‌ها می‌کند.

مثال: او به آل یاد آوری کرد که آتور تا به حال سی و دو آب‌بند سلخته و سه آب بند دیگر در دست ساخت دارد، اما ال حتی یک خلال دندان هم درست نکرده.

* فقیردنبال کارچند جانبه است تا قدرت‌ها از تلاش بی‌شائبه‌ی او سود ببرند.

مثال: آن‌ها صاحب هفت فرزند شدند و آرتور برای تأمین معاش آن‌ها مجبور شد سخت تر از قبل کار کند و دندان مصنوعی بگذارد. آرتور خیلی زود پیرشد و خیلی زود مرد، قبل از این که فرصت کند حتی یک روز تعطیلی داشته باشد. اما آل کماکان می‌خورد، می‌خوابید، شنا می‌کرد و با دوشیزگان سربه هوا یه قل دوقل بازی می‌کرد. او هیچ‌وقت سروسامان پیدا نگرد، اما عمری طولانی داشت و در این عمر طولانی خیلی به او خوش گذشت.

6- یکی از ویژگی‌های هنرمدرن این است که خلق اثر هرگز تمام نشود.

مخاطب باید به میل خود با هر طرز تفکر و دیدگاهی که نسبت به جهان اطراف خود دارد آن را به پایان برساند. نویسنده بی‌آن که داستان را تمام کند و یا نتیجه بگیرد با آوردن یک جمله " او هیچ وقت سروسامان پیدا نگرد، اما عمری طولانی داشت و در این عمر طولانی خیلی به او خوش گذشت." داستان را تمام می‌کند. مخاطب را در بسط دادن و یا نتیجه گیری آزاد می‌گذارد.

نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک

http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html

داستان های حرفه ای ادبیات ایران و جهان را از اینجا دانلود کنید.

http://www.chouk.ir/downlod-dastan.html

دانلود ماهنامه‌هاي ادبيات داستاني چوك و فصلنامه شعر چوک

http://www.chouk.ir/download-mahnameh.html

دانلود نمایش رادیویی داستان چوک

http://www.chouk.ir/ava-va-nama.html

دانلود فرم پیش ثبتنام آکادمی داستان نویسی چوک

http://www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html

فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه كانون فرهنگي چوك

http://www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html

بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان

http://www.chouk.ir/honarmandan.html

شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک

https://telegram.me/chookasosiation

اینستاگرام کانون فرهنگی چوک

http://instagram.com/kanonefarhangiechook

بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر

http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html

دیدگاه‌ها   

#1 اسماعیل 1394-11-18 07:49
سلام
توی صفحه بیست ماهنامه شصت و شش بهمن ماه بجای عکس ویرجیلوپینه عکس دنیل خارمس رو زدن .
بخشی که شما مینویسید رو من خیلی دوست دارم امیدوارم همیشه همینطور ادامه بدین
باتشکر

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692