پیش درآمدی بر "مد مژه"، «مجموعه شعر بهنود بهادری »، (نوشته: رضا بهادر)

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

پیش درآمدی بر مد مژه، «مجموعه شعر بهنود بهادری »، (نوشته: رضا بهادر)تعبیر رؤیا در روانشناسی اعماق

" قریب کشته هات "

مشتی آتش بی _بیان
بی نخاع     می رقصد و من
بر یال سنگ
محشر  گیس ات را
طی کرده ام.
بگذار ! _بر کشته هات
نفر باشم.

....................

مد مژه، دریچه ای از درون رو به دنیای بیرون در برابرمان می گشاید. منحنی فضای شعر از بهم پیوستن عناصر اولیه تصویر درون یک تمامیت ذهنی ترسیم می شود و زبان روی خط منحنی فضا، فرم بیان را پیاده می کند. در این جا ٱبژه خود سوژه می شود و شاعر با فرافکنی صنم درونی خویش در عرصه ی هستی چونان هنر، نقش های نقاش را بر بوم وجود عرضه می کند.
عبور شاعر از ابعاد فضای اثر، مانند حرکت یک استاکر از درون جنگلی تاریک و ناشناخته صورت می گیرد و تنها با قرار دادن نشانه راه توسط شاعر است،که راهنمای خواننده در بازآفرینی رویدادها می شود.
چنین مسیری همراه با نشانه ها هموار می شود و هر گره ی تاریک عرصه ی جولان تخیل خواننده می گردد. به این ترتیب تعدادی از احتمالات به موازات یکدیگر در ذهن او ردیف شده تا به تدریج زنجیره ی حوادث تکوین پذیرد.
روشنا یافتن هر گره گاه تاریک به کمک تخیل خواننده لذت شرکت در بازسازی اثر را به وجود می آورد. شاید قوی ترین انگیزه و شوق خوانده شدن اتخاذ همین تمهید از طرف شاعر باشد.
محتوای هر اثر هنری در یک ساختار دستگاه مند از جهان معناها تشکیل یافته است. امر جایگزینی استعاره در نظام معناشناختی، از طریق تقارن و رابطه ی مبتنی بر مجاورت صورت می گیرد. اما ایجاد پیام زیباشناختی، مستلزم تغییر در فرم آن نیز می باشد. نوعی همبستگی وجود تغییر محتوا را با هر تغییر در نحوه ی بیان آن پیوند می دهد. به این مفهوم پیام زیباشناسی معطوف به خود می شود.
مفهوم تمامیت در دستگاه اندیشه ی هگل،‌ مقوله ی بنیادی و یک پیش فرض تئوریک در راستای طرح و تبیین تک تک واحدهای معنایی آن است، که محتوای این دستگاه بسته را تشکیل می دهند.
ماهیت اندام وار مقوله، اشاره به تأثیر متقابل جزء با جزء و جزء با کل دارد. باید خاطر نشان گردد که کلیه ی گرایش های موجود در اندیشه ی معاصر به سوی سیستم‌ دستگاه بازسیر کرده اند. اندیشه های مبتنی بر تمامیت در عرصه ی جامعه و سیاست امروزه به طور کل منسوخ گشته اند. و به تدریج هم پای بی رنگ شدن توتالیتریسم در قلمرو سیاسی کاربرد این مفاهیم منحصرا محدود به حوزه ی زیبایی شناسی باقی مانده است.
مخاطب این مجموعه شعر می تواند از روش تعبیر رؤیا در روانشناسی اعماق و تبیین کارکرد و محتویات ناخودآگاه جمعی الهام بگیرد. همانگونه که مشاهده می شود مجموعه ای از مفاهیم کلیدی در پهنه ی فلسفه، سیاست، جامعه شناسی، روانشناسی و غیره، در فرآیندی یکه و یگانه دست به دست یکدیگر داده،‌ تا وجوه  بنیادی زیبایی شناسی معاصر به وجود آمده است.
در این جا نقش ابهام و رمزواره گی زبان گواهی عبارات درهم ریخته ی ذهنی است که نشان می دهد تنها با کمک دستگاهی از نشانه ها در قلمرو منطق و زبان، قابل شناسایی می شود.
شاعر در تداوم این چشم‌ انداز،‌ به آفرینش فرآیندهای شهودی خویش می پردازد و هیچ داعیه ای مبتنی بر یگانه بدیل زیبایی شناختی عصر حاضر را ندارد.
باید در فضای افق های تازه نفس کشید.

.............................................

دهان تلخ
بر رگ هاش متورم
که اندوه زنان
به التیام آب کشیده می شود
فانوس آب
بر کتف ها که بتابد
پروانه با سپری از ابر
سوگوار پیله
بی کام
بال دارد.

سپیده
کشنده ی خدایان بود
وقتی که تن ها
در جریان صدا
بی شعله می شدند.

"بهنود بهادری"

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692