مکتب انیمیشن زاگرب حرکتی نو وآوانگارد بود که در دهه 1950 میلادی به وسیله گروهی از فیلمسازان نسل جوان یوگسلاوی سابق آغاز شد. نامگذاری و معرفی این مکتب برای اولین بار توسط ژرژ سادول مورخ و منتقد سینمایی جهان صورت گرفت. این مکتب از ابتدا در جریانی مخالف شرکت دیسنی و صنعت انیمیشن تجاری، حرکت خود را آغاز کرد و در دنیای سینمای تجاری به ارائهی مفاهیم و آثار هنری روی آورد. در دنیایی که (دیسنی) برای تفنن و سرگرمی کودکان اقدام به ساخت آثار انیمشین با هزینههای بالا و صرف زمان زیاد میکرد، مکتب انیمیشن زاگرب به دنبال تولید آثاری برای بزرگسالان وایجاد فضایی برای تفکر بیشتر بود.
سینمای زاگرب بیننده را به تفکر وا میدارد و کارشناسان هنری، انیماتورهای مکتب زاگرب را فیلسوفانی میدانند که برای بیان فلسفه خود از زبان انیمیشن استفاده میکنند. در ابتدای شکلگیری این مکتب هفده انیماتور دور هم جمع شدند و انیمیشنهای متفاوتی خلق کردند که با فیلم همکارانشان متفاوت بود اما فیلمهای انها مفهوم زیباییشناسی جدیدی را در انیمیشن جهان به وجود آورد. ایشان قصد به وجود آوردن مکتب خاصی در انیمیشن نداشتند بلکه قصدشان ساختن فیلمهایی بود که با مکتب والت دیزنی متفاوت باشد و در این زمینه با هم تفاهم داشتند. دهها فیلم انیمیشن بین دهه 1960 تا 1980 میلادی در استودیوی مکتب زاگرب تولید شدند و پس از آن بسیاری از مورخین سینما و انیماتور های بزرگ دنیا معتقد بودند که مکتب زاگرب انیمیشن کلاسیک را به اوج خود رسانده است. در آن سالها زاگرب بدون شک یکی از مراکز عمده انیمیشن جهان بود و بیش از پانصد فیلم انیمیشن در این استودیو تولید شد که بیش از چهارصد جایزه مهم جهانی را به دست آوردند. جوهره اصلی انیمیشن مکتب زاگرب ایجاز و کوتاهگویی و سادگی است، و همانطور که گفته شد این انیمیشن عمومن برای بزرگسالان است گرچه انیمیشنهایی برای کودکان مثل (پروفسور بالتازار) ساخته میشد ولی هنرمندان این مکتب به وسیله رسانه انیمیشن به صورت استعاری، مشکلات و مسائل مهم جهان و پیرامون انسان عصر حاضر را با بیانی ساده و با تفکری روشنفکرانه بیان میکردند و بر خلاف مکتب کانادا در مکتب زاگرب "موضوع" بر" فرم" مقدم بود. به همین دلیل طراحیها بسیار ساده و گویا ترسیم شدهاند تا توجه کاملن معطوف به موضوع باشد نه فرم. عنصر همیشگی طنز در آثار استادان مکتب زاگرب، آرمان واحه کوچک آزادی محسور در فشار، ترور جنگ سرد و خطر بود، و بشر ناچیزی که مورد سوء استفاده قدرتمندان قرار میگرفت و با وجود مشکلاتش برای زنده ماندن و استقلالش میجنگید. در مورد تجسم صحیح واقعیت میتوان گفت که هنرمندان زاگرب دیگر به داستانهای خلاصه شخصیتهای کاریکاتوری نمیپرداختند بلکه به اضطراب، تنهایی، عدم امکان ارتباط ونیروهای شیطانی حاکم بر روابط انسانی میپرداختند. فیلمهای مکتب زاگرب به تدریج به شکوههای طولانی و دردناکی از وقایع وحشت انگیز زندگی تبدیل شدند که به علامت تجاری مکتب زاگرب معروف شد. حسن طنز پوچ نژاد اسلاو و طنز تلخ اجتماعی و طنزسیاه از عناصر مهم و از ویژگیهای مکتب زاگرب بودند و موضوعاتی که در آن مکتب بیشتر به آنها پرداخته میشد مسائل جهانی و استعمار و نژادپرستی، آلودگی محیط زیست، گرسنگی و فقر، ترس از جنگ هستهای، استبداد، استثمار و... بود. مکتب زاگرب بر فیگورهای تخت و مسطح و دو بعدی و سادگی در حرکت تأکید داشت. فیگورهایی که از نظر گرافیکی ساده و کوچک شده بودند به نوع دیگری از حرکت نیاز داشتند تا هر چه بیشتر بیان گرا شوند. کارتونهایی که با روش انیمیشن کلاسیک ساخته میشدند بسیار پرهزینه و نیازمند به صرف زمان بسیار بود و شامل حدود هشتصد طرح در دقیقه بودند در حالی که فیلمهایی که با روش انیمیشن کاهش یافته یا محدود زاگرب تولید میشدند تنها از سیصد تا چهارصد طرح در دقیقه تشکیل میشد بدون این که غنای بصری و جذابیتشان کاهش یابد. موسیقی هم در این مکتب تغییر بسیاری پیدا کرد و جای خود را به موسیقی ترکیبی داد و استفاده از صداها و تأثیرهای مختلف صدا هم دستخوش تغییر شدند به طوری که دیگر از حرکت واقعی پیروی نمیکردند بلکه جزیی از محتوا شده و تصویر را میآراستند، در واقع صداهای موجود در صحنه و افکتها جایگزین موسیقی شدند. راه حلهای گرافیکی جایگزین صحبت میشدند و فیگور با رها کردن خود از فرم میتوانست به تنهایی وارد عمل شده و زمینههایی را که منجر به سمبلها و نشانهها میشدند به وجود میآورند و اینها باعث پیدایش زیبایی شناسی فوقالعاده و مدرن و آوانگاردی در فیلمهای انیمیشن هنرمندان مکتب زاگرب به ویژه در آثار ووکوتیچ و میمیکا و کریستل و ... شد.
از دیگر ویژگیهای مکتب زاگرب استریلیزه کردن طراحی و نادیده گرفتن اصول آناتومیک و استفاده از کاریکاتور، طراحی شخصیتهای ساده و گرافیکی است که از خطوط راست و مستقیم و زاویه دار استفاده میشود و پس زمینه ساده و عاری از هرگونه جزئیات تصویری است. در انیمیشن زاگرب رنگ بسیار محدود است و بعضی آثار سیاه و سفید هستند. بسیاری از انیمیاتورهای مشهور به ویژه آنهایی که در اواسط دهه 1960 میلادی به مکتب زاگرب پیوستند کار خود را از پایینترین پله نردبان حرفه انیمیشن اغاز نمودند و به تدریج موفق به دستیابی به مدارج بالاتر شدند که به ترتیب طراح شخصیت، انیماتور و حتا کارگردان شدند. بسیاری از انیماتورهای آزاد برای تأمین زندگیشان مجبور بودند بینابین کار برای فیلم خودشان و همکارانشان از پروژه دیگران روی آوردند که نتیجه مستقیم این رویه ایجاد روابط نزدیک بین مؤلفین و انیماتورها و کارگردانها بود، زیرا آنها با یکدیگر همکاری میکردند و گاه فیلمنامه نیز مینوشتند و گاه کارگردانی میکردند و گاه حتا به عنوان انیماتور ساده یا کارگردان هنری در فیلمهای همکارانشان کار میکردند و در نتیجه تبادل عقیده و تجربه میکردند و بر یکدیگر تأثیر مستقیم میگذاشتند. بسیاری از انیماتورها، علاوه بر انیمیشن به تصویرگری پوستر و کاریکاتور و کمیک استریپ و غیره میپرداختند وکارهای خارج از استودیوی زاگرب ایشان باعث تماسشان با سایر وسایل ارتباط جمعی و گرایشهای واقعی رشتههای دیگر هنری از جمله گرافیک و هنرهای بصری روز و موسیقی مدرن و تحقیق بر روی صدا میشد و این تجربیات در تکمیل هنر انیمیشن مکتب زاگرب به ثمر می نشست. بخشی از موفقیت و پیشرفت انیمیشن مکتب زاگرب وابسته به حمایتها و تشویق دولت سوسیال لیبرال یوگسلاوی سابق بود که اعتبار لازم را برای فیلمهای این مکتب تامین میکرد. با این حال که در استودیوی زاگرب فیلم"آزادی بیان" اصل مهم بود و انیمیشنها هیچ گرایش سیاسی را تبلیغ نمیکردند ولی دولت یوگسلاوی سابق موفقیتهای انیماتورهای زاگرب را موفقیتهای خودش میدانست و با تأمین مالی ایشان، هنرمندان این استودیو را تشویق میکرد. انیمیشن زاگرب در کنار انیمیشن مجارستان، چکسلواکی و لهستان و ... در عرصه تولید و تفاوت در نگرههای ایدئولوژیک و فرهنگی و بیان روشنفکرانه و آوانگارد خود، گسست میان انیمیشن شرقی و غربی را آشکارتر میکرد. یوگسلاوی سابق که آرمانی موسوم به (راه سوم) را در سیاستهای خارجی خود پیشنهاد میکرد و از نظر جغرافیایی کشوری کوچک بود در میان مرزهای اروپای شرقی و غربی یعنی در میان دو بلوک مخالف شرق و غرب قرار داشت اما به هیچ یک از این دو بلوک قدرتمند تعلق نداشت. استودیوی فیلمهای انیمیشن زاگرب به تولید فیلمهای تبلیغاتی هم میپرداخت و سالانه به طور مداوم بیست تا سی فیلم 120-180 دقیقهای برای مشتریان داخلی و خارجی تولید میکرد. از سال 1972 میلادی نیز جشنواره جهانی فیلم انیمیشن دوسال یک بار در زاگرب برگزار شده است و این جشنواره هنوز هم یکی از مهمترین جشنوره های انیمیشن هنری دنیا است و در شمار جشنوارههایی مانند آنسی، هیروشیما و اتاوا است. ■
دیدگاهها
واقعا به کارم اومد.
خیلی جامع وهابی
البته پیشنهاد میکنم که یک سری از بهترین انیماتور ها و کار های این مکتب رو ضمیمه کنید
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا