معرفی فیلم «عصر یخبندان» کارگردان «مصطفی کیایی»؛ «مرضیه فروزنده»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

نویسنده، کارگردان: مصطفی کیایی/ تهیه کننده: منصور لشکری قوچانی/ مدیر فیلمبرداری: مهدی جعفری/ طراح صحنه: حجت اشتری/ طراح لباس: نگار نعمتی/ طراح گریم: سودابه خسروی/ صدا بردار: امیر نوبخت/ صداگذار: سید علیرضا علویان/ تدوین: نیما جعفری جوزانی/ موسیقی: آرمان موسی پور/ مدیر روابط عمومی و مشاور رسانه‌ای: سام بهشتی/ مدیر تولید: مجید کریمی/ عکاس: مهدی دلخواسته

بازیگران: مهتاب کرامتی، بهرام رادان، آنا نعمتی، سحر دولت شاهی، مینا ساداتی، محسن کیایی، بابک بهشاد، علی میلانی، پوریا رحیمی سام، صدف طاهریان، علی کوچکی، فرهاد اصلانی، ژاله صامتی

خلاصه فیلم «عصر یخبندان: منیره (‌مهتاب کرامتی‌) و بابک (‌فرهاد اصلانی‌) زن و شوهری هستند که پس از 12 سال زندگی مشترک و داشتن یک فرزند، روابطشان به سردی کشیده است. منیره که از وضعیت موجود ناخرسند است، برای فرار از شرایط رو به مواد مخدر و رابطه با مردی به نام فرید ( بهرام رادان ) می آورد. در این وضعیت بابک نیز به زن خودش شک می کند و...

شعار فیلم «عصر یخبندان:

می‌ترسم تمام فکرهایی که می‌کنم واقعیت داشته باشد.

عصر یخبندان چهارمین ساخته‌ی مصطفی کیانی است فیلمی پرکشش برای مخاطب عام می‌باشد فیلمی با درون مایه‌ی تلخ و اجتماعی آدم‌هایی که به دلیل مشکلات خود بهم گره می‌خورند و با انتخاب‌های بدتری مواجه می‌شوند. در فیلم سعی شده است روایت‌های گوناگونی از اجتماع و آدم‌هایی که معمولاً زندگی‌شان از دور با مشکلات کمتری مواجه است را از نمایی نزدیک‌تر و با درشت نمایی بیشتری نشان دهد. منیره و بابک زن وشوهری هستند که پس از 12 سال زندگی مشترک و با داشتن یک فرزند زندگی‌شان رو به سردی رفته و منیره که زنی امروزی ست در پی جبران کمبود احساسات رو به موادمخدر و دوستی با فردی به نام فرید می‌آورد. فرید آقازاده‌ای ست که جریان قدرت و ثروت را نمایندگی می‌کند و در داستان جریان به گونه‌ای پیش می‌رود که تقریباً اکثر شخصیت‌ها به آن گره می‌خورند شخصی هوس ران و خلافکار

که با چند زن دیگر نیز رابطه دارد بابک هم که به زن خود شک کرده است متوجه رابطه‌ی همسر خود با فرید می‌شود و درام شکل می‌گیرد. مصطفی کیانی تلاش کرده است تا در فیلم عصریخبندان رگه‌های اجتماعی و آسیب‌ها و معضلات جامعه امروز را با نگرشی جدید به تصویر بکشد. بطوری که نشان دهنده‌ی زندگی ماشینی و مدرن امروزی و تغییرات آن نسبت به سال‌های پیشین است. زندگی‌هایی که مبنای آن دوست داشتن‌ها و عشق‌های آتشین نیست هرچند ممکن است ابتدا عشق منجر به ازدواج باشد، اما روزمرگی‌ها عادی شدن‌ها و... باعث می‌شود که جریان زندگی در سمت و سویی دیگر پیش برود. بسمت خیانت‌ها اعتیاد و.... گرچه بظاهر موضوعی کلیشه‌ای و تکراری ست اما شیوه‌ی خاص روایت آن را از آثار دیگر متمایز می‌کند. در این فیلم خانواده بعنوان مهم‌ترین نهاد اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است که درگیر اعتیاد و خیانت و... می‌شود. و در پایان هم قرار نیست نتیجه گیری صورت بگیرد. می‌توان گفت هم هوشیاری نسبت به کیان خانواده و از زاویه‌ای شک را در اجتماع زیاد می‌کند و هم به مخاطب فرصت می‌دهد تا با نگاهی عمیق‌تر به زندگی بنگرد، هرچند می‌شد برای فیلم پایان بندی بهتری هم در نظرگرفت، این فیلم دنبال شخصیت مقصر و بد نیست و جایگاه اراده را در انتخاب رفتارها و زندگی‌اش درنظر می‌گیرد، فیلم از وسط شروع می شودو با داشتن فلش بک هاباعث کشش بیشتر درمخاطب می‌شود روایت بصورت غیرخطی پیش می‌رود و با خرده روایت‌ها پیش می‌رود، شیوه‌ی روایت چندزاویه‌ای برای غافلگیری مخاطب و نمایش ماجرا از زاویه دیدهای مختلف باعث دنبال کردن فیلم می‌شود. همچنین تعدد نقش‌ها و شخصیت‌هایی را بهمراه دارد که موجب می‌شود تفاوتی بین نقش‌های اصلی و مکمل احساس نشود. ضمن اینکه پرداختی نصفه نیمه به شخصیت‌ها می‌دهد و وجود بعضی شخصیت‌ها را هم کمرنگ می‌کند همچنان که بر لزوم نبودن بعضی شخصیت‌ها می‌توان تاکیید کرد، بنظر می‌رسد که کیانی خواسته است در یک فیلم دوساعته حرف‌های زیادی را به مخاطب امروز منتقل کند. در فیلم دیالوگ‌های سطحی و کوچه بازاری و استفاده از الفاظ رکیک بچشم می‌خورد که مناسب نیستند. در صحنه کارگذاشتن دوربین درماشین بی‌اعتمادی را به مخاطب ابراز می‌کند و شک را در همگان بوجود می‌آورد و از طرفی با خیانت کردن به شکل بی تفاوتی برخورد می‌کند. هرچند درپایان مشخص نشد که بابک واقعاً دچار فراموشی شده یا نه اما یک روزنه‌ی امید برای درگذشتن از خطاو فراموشی و بخشش به آینده باز می‌شود. فیلم از لحاظ موسیقیایی غنی نیست و می‌توانست با استفاده از موسیقی بهتر کشش و جذابیت بیشتری به فیلم بدهد. همچنین چون ماجرا در فیلم طوری پیش می‌رود که بر محور شخص خاصی نمی‌چرخد بازی تمام بازیگران در پیش رفتن روند فیلم موثر است. در عصر یخبندان خارپشت‌ها تصمیم گرفتند رنج خارهای یکدیگر را تحمل کنند اما کنار هم باشند و به هم گرما بدهند خارپشت‌ها تنها جانورانی بودند که در عصر یخبندان زنده ماندند.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692