سه نوع آدم در دنیا وجود دارد. گوسفند، گرگ... و سگ گله.
بعضی از آدمها ترجیح میدهند باور کنند که شیطان در دنیا وجود ندارد. آن گاه که تاریکی بیاید، آنها نمیدانند که چطور از خودشان مراقبت کنند. آنها گوسفند هستند. بعضی از آدمها به خشونت روی میآورند. درست مثل حیوانات وحشی. آنها ضعیفتر از خود را شکار میکنند. آنها گرگ هستند. و حال میرسیم به آدمهایی که خداوند قدرت اعتراض را به آنها داده. تا از دیگران محافظت کنند. آدمهای نادری که جلوی گرگها میایستند. آنها سگهای محافظ هستند.
یک تانک. مسلح به قدرتمندترین سلاحها. با مسلسل اتوماتیک و مسلسل چی رویش. تعدادی سرباز. مسلح به تفنگهای اتوماتیک آخرین سیستم. محتاط در میان محلهای مخروبه پیش میروند. یک به یک درِ خانهها را میشکنند و تفتیش میکنند.
تک تیرانداز آن بالا ایستاده. همه جا را تحت نظر دارد. از درون دوربینش کوچکترین حرکت را در دوردستها میبیند. حرکتی را میبیند. مردی روی پشت بام که دارد با موبایلش صحبت میکند. آیا این تهدیدی برای همقطارانش است؟ از فرماندهاش میپرسد. فرمانده میگوید، اگر دارد گزارشِ حرکت سربازان ما را میدهد چراغ سبز مرا برای شلیک داری. تصمیم با خودت است. اما آیا مرد دارد گزارش میدهد؟ شاید فقط دارد با همسرش صحبت میکند؟ تک تیرانداز روی او زوم میکند. مرد پایین میرود و محو میشود. کمی پایین تر. درست در مسیر اصلی. دو نفر از خانهای خارج میشوند. دو مرد جنگی؟ نه. یک زن محجبه و یک کودک! تک تیرانداز آنها را تحت نظر دارد. زن و کودک به سمت گروه سربازان آمریکایی حرکت میکنند. تک تیرانداز میبیند که زن چیزی را مخفی کرده. زن و کودک درست روبروی سربازان تا دندان مسلح آمریکایی میایستند. چیز مخفی را درمی آورند. یک نارنجک. نارنجک روسی. دست تک تیرانداز روی ماشه میرود. اگر اشتباهی بکند مورد مؤاخذه قرار میگیرد. صدای نفسهای بلند خودش را میشنود.
کودک نارنجک را از زن میگیرد و به سمت سربازان آمریکایی
میدود. تک تیرانداز باید تصمیم بگیرد. تکتیرانداز آمریکایی بهانگلیسیAmerican Sniper محصول سال ۲۰۱۴ آمریکا در ژانرزندگینامهایجنگیدرامبه کارگردانیکلینت ایستوودو نویسندگیجیسون هالاست. داستان فیلم برگرفته از کتابتکتیرانداز آمریکاییو روایت زندگی تک تیرانداز آمریکاییکریس کایلاست.
فیلم در ۶ ژانویه ۰۱۵، به طور گسترده اکران شد و رکوردهای متعدد فروش ابتدایی در گیشه را شکست. این فیلم بهترین فروش آغازین را در کارنامهی ایستوود ثبت کرد.
یک زمانی، زمانی که کلینت ایستوود، بازیگر با سابقهی سینما هنوز جوان بود بازیهایی را از او میدیدیم پر از اکشن. فیلمهای بیشتر عامه پسند که کمتر ژرفای عمیقی در پس آنها دیده میشد.
اما با بالا رفتن سن ایستوود بیشتر رو به کارهای عمیق آورد. او در مقام کارگردان فیلمهای بسیار جدی و عمیقی را بر روی صحنه برده که از جملهی آنها میتوان به دختر میلیون دلاری اشاره کرد. این فیلم جریان زندگی دختر بوکسوری است که با راهنماییهای مربی خود که نقش مربی را خود کلینت ایستوود بازی میکند به مراحل بالای حرفهی بوکس میرسد اما در نهایت صدمه دیده و فلج میشود. در پایان فیلم مربی خود خواسته عزیزش را میکشد. یعنی به نوعی او را از غم این زندگی رنجور میرهاند. نکتهی فیلم تک تیرانداز آمریکایی اینجاست که این فیلم را آمریکائیها ساختهاند اما در آن نظر مخالف خود را هم دیدهاند. اگر به فیلمهای ساخته شدهی جنگی در کشورمان که اکثراً هم به جنگ ایران و عراق میپردازند دقت کنید، خواهید دید که این فیلمها یک طرفه جنگ را از زاویه دید ما میبینند. سربازان ایرانی قهرمانان قدرتمند و فرشته واری هستند که به جنگ عراقیهای ناتوان و دیو سیرت میروند. در دنیای واقعی رنگ سیاه و سفید مطلق وجود ندارد. تنها رنگ واقعی جهان رنگ خاکستری است. همهی انسانها، جوامع و دولتها دارای نکات مثبت و منفی هستند و خیر و شر مطلق وجود ندارد. تک تیرانداز آمریکائی، فیلمی که حتماً باید ببنید.
(نکته اینجاست که این فیلم را آمریکائیها ساختهاند اما در آن نظر مخالف خود را هم دیدهاند. امید که روزی ما هم در ایران زمین فیلم جنگیای بسازیم که در آن همه چیز را از نقطه دید خودمان نبینیم.)