تکنیکهای مختلف انیمیشن براساس شیوهی استفاده از ابزارها تقسیمبندی میشوند:
الف) انیمیشن بدون دوربین
این دسته از انیمیشنها تنها به صورت آنالوگ تولید شده و تغییرات لازم بر روی سطح شفاف فیلم اعمال میشود.
1) خراش روی فیلم خام: در این روش با تراشیدن لایههای روی فیلم خام تصویر مورد نظر را فریم به فریم ایجاد میکنند.
2) نقاشی مستقیم بر روی فیلم شفاف: در این روش تصاویر مورد نظر را فریم به فریم بر روی هر فیلم شفاف نقاشی میکنند.
ب) انیمیشن زیر دوربین
اینگونه از انیمیشنها با روش اصطلاحاً "اصلاح سطح" ساخته میشوند. بدین صورت که تصاویر، کاراکترها و دیگر عناصر مورد نظر مقابل دوربین قرار میگیرند و با اعمال تغییرات در هر فریم از فیلمبرداری متحرک سازی صورت میگیرد.
1) کات اوت انیمیشن: این نوع انیمیشن سبکی در انیمیشن دوبعدی است و خاصیت این سبک در سادگی آن است. در این روش پرسوناژها با بریدهی مقوا یا کلاژ با استفاده از دیگر متریال از جمله پارچه، کاموا، روزنامه، تصاویر سیاسی و ... ساخته شده و مفصلگذاری میشود و فریم به فریم حرکت داده و فیلمبرداری میشود.
لی لی حوضک وجیه الله فرد مقدم
اولین اپیزود سات پارک محصول آمریکا
شیوهی انیمیشن کات اوت به سه صورت تقسیمبندی میشود:
مفصلی: در این شیوه تمامی اعضای متحرک بدن کاراکتر یا آبجکت، بنابر لی اوت کار به صورت مفصلی به یکدیگر و بدن متصل شده و متحرک سازی میشود.
غیر مفصلی: اعضای متحرک بدن به صورت تکی، دو تایی یا چندتایی در زوایای مختلف حرکتی طراحی و دوربری میشوند و در زیر دوربین بدون استفاده از مفصل در کنار هم قرار میگیرند و بدن را تشکیل میدهند. سپس در هر فریم فیلمبرداری با جایگزینی هر یک از اعضای بدن با حالت جدید حرکتی متحرک سازی صورت میگیرد.
سایهای (سیلوئت): در این روش از پشت صفحه به کاراکترها و آبجکت ها نور تابانده میشود و سوژهها ضدنور یا سیلوئت خواهند بود.
برجسته: در اینگونه از کات اوت معمولن کاراکترها و آبجکت ها به دلیل داشتن حجم و برجسته بودن مفصل بندی نشده و هر عضو به صورت جدا از هم انیمه میشود که این کار به دلیل حجم و سنگینی اجزای برجستهی کاراکتر بهتر صورت میپذیرد. تنها نکتهی این روش لزوم نورپردازی خوب از جهات مختلف برای حذف سایههای حاصل از برجستگی کنارههای کاراکتر میباشد.
2) عروسکی تک فریم:
در این روش کاراکترها را با عروسک یا خمیر میسازند و بعد از قرار دادن و ثابت کردن آنها در صحنه و دکور مورد نظر فریم به فریم حرکت داده و فیلمبرداری میکنند.
در این سبک، انیمیشن با دنیای سینما به شکل جدیتری در تماس قرار میگیرد. عکسبرداری، نورپردازی و باقی عناصر کار از همان اصول سینما تبعیت میکنند.
مفصلی: در این روش اسکلت کاراکتر انسان، حیوان و یا هر پرسوناژ مورد نظر دیگر با الگوگیری از نمونهی واقعی آناتومی آن ساخته شده و مفصلبندی میشود. سپس روی اسکلت به وسیلهی ابر یا مواد شبیه آن پوشانده شده و در پایان لباس را بر روی آن میپوشانند.
غیرمفصلی: شیوهی غیر مفصلی به دو روش اسکلت مفتولی و خمیری با قابلیت خم شدن ساخته و اجرا میگردد.
3) نقاشی روی شیشه:
در این نوع انیمیشن با رنگ روغن یا مواد رنگی دیگر روی شیشه نقاشی کشیده شده و آن را تغییر میدهند. با پدید آمدن هر تصویر یا فریم جدید تصویر قبلی از بین میرود و اصلاح سطح صورت میگیرد.
در این روش نورپردازی از پایین به رنگها کیفیتی درخشنده و زیبا میدهد. در این سبک ظرافت در درجهی اول اهمیت قرار دارد.
فیلم " خیابان" کارولین لیف
4) انیمیشن با ماسه:
در این نوع انیمیشن شن، ماسه، نمک یا دیگر مواد ریز را روی صفحهی شیشهای ریخته، به آنها شکل میدهند و عکس میگیرند.
در این سبک هم مثل انیمیشن روی شیشه در هر فریم جدید اصلاح سطح انجام میشود و با تشکیل تصویر جدید تصویر قبلی از بین میرود. خاصیت این سبک در قیاس با باقی سبکها این است که عنصر اتفاق در آن نقش بیشتری دارد و میشود از این سبک برای خلق آثار انتزاعی تر کمک گرفت.
در این روش با افزایش سطوح مختلف ماسه میتوان به درجات متنوع خاکستری دست یافت. در این تکنیک دوربین به صورت عمودی در بالای میز انیمیشن قرار گرفته و متحرک سازی انجام میشود.
د. اِرل کینگ ساختهی بن زلکویچ (The ErlKing)
ج. شنبه ساختهی گیزله و ارنست آنزورگه (Sabbath)
ب. رقص ماسه ساختهی ریچارد کواد (Sand Dance)
الف. مسخ آقای سامسا ساختهی کارولین لیف (The Metamorphosis Of Mr. Samsa)
جغدی که با غاز ازدواج کرد ساختهی کارولین لیف
5) تخنه سنجاق: یکی از تکنیکهای کاملاً تجربی و مشکل است که در آن با کاشت تعداد زیادی سوزن با تراکمهای ناحیهای ختلف بر روی تابلوی سفید و نورپردازی از زاویهای مشخص و ایجاد سایه روشن با تغییر در ارتفاع سوزنها تصاویر را به وجود میآورند و متحرک سازی صوت میگیرد.
شبی بر فراز کوه سنگی ساختهی الکساندر الکسین و کلر پارکر
در سال 1976nfb ساختهی استدیوی Mindscape
6) پیکسیلیشن: پیکسلیشن واژهای ست که در دههی 1950 به وسیلهی نورمن مک لارن یکی از پیشگامان انیمیشن برای نامیدن تکنیکی که در آن از سوژههای انسانی با تکنیک استاپ موشن فریم به فریم عکسبرداری میکرد ابداع شد. او این پروسه را اینگونه توصیف میکرد: "پیکسیلیشن اعمال اصول معمول عکسبرداری انیمیشن و فیلم کارتونی در فیلمبرداری از هنرپیشههای واقعی ست. یعنی به جای قرار دادن نقاشی، کارتون و عروسک مقابل دوربین انیمیشن، انسان واقعی قرار دادیم".
هنرپیشه به نوعی به عروسک زنده استاپ موشن تبدیل میشود. سوژههای زنده فیلمبرداری شده با این روش در حرکاتشان یک ویژگی سوررئال باشکوه دارند گویی عروسکهایی افسون شده هستند که به وسیله نیرویی نامرئی حرکت داده میشوند. قوانین و نیروهای طبیعی فیزیکی حاکم بر حرکات واقعی مانند اینرسی، وزن و جاذبه با این روش حذف میشوند.
به گفتهی نورمن مک لارن: کاربرد چنین تکنیکی جدید نیست و در واقع به فیلمهای فرانسوی اولیه در دوره ملی یس بازمیگردد که دوربین را در وسط فیلمبرداری متوقف میکردند تا حقههایی ایجاد کنند و از آن زمان چنین اصولی گاه به گاه توسط فیلمسازان تجربی مورد استفاده قرار گرفت.
در این روش اگر حرکات طبیعی با تاثیرات خاصی از جاذبه، اینرسی و نیروی گریز از مرکز ترکیب شود این حرکات دیگر طبیعی به نظر نخواهند رسید.
7) انیمیشن اشیا: در انیمیشن اشیا میتوان سوژهها و آبجکتهای بی جان را اغلب با اندازههای واقعی و به صورت تک فریم متحرک سازی کرد.
انیمیشن اشیا قدیمیترین تکنیک استاپ موشن به شمار میرود.
8) انیمیشن استاپ موشن:
استاپ موشن یا همان انیمیشن ایست – حرکتی یکی از تکنیکهای ساخت انیمیشن است که در آن با استفاده از فیلمبرداری فریم به فریم اشیاء فیزیکی را به حرکت در میآورند. بدین ترتیب که شیء مورد نظر را کمی جابجا کرده و عکسبرداری میکنند و سپس کمی دیگر آن را جابجا کرده و دوباره عکسبرداری میکنند و این کار را ادامه میدهند و در نهایت وقتی این عکسها پشت سر هم به نمایش در میآیند.
از آنجا که از استاپ موشن برای متحرکت نشان دادن اشیاء واقعی همچون اسباب بازیها، عروسکها، ماکتها و غیره استفاده میشود و در آن از نقاشی و طراحی خبری نیست به آن انیمیشن اشیا نیز گفته میشود.
1910: The Beautiful Lukanida و The Battle of the Stag Beetles
1911: The Ant and the Grasshopper
1913: Voyage to the Moon
1916: On the Warsaw Highway
1922: Frogland
1926: The Magic Clock
1934: The Mascot
1935: In the Land of the Vampires
1937: Tale of the Fox
ج) انیمیشن قبل از دوربین
در این دسته از تکنیکها، تمام مراحل متحرک سازی، تست زدن آن و اطمینان از درست بودن حرکات، قبل از مرحلهی فیلمبرداری انجام میگیرد. هرچند که امروزه به کمک کامپیوتر این تکنیکها تغییراتی کرده و ابزارهای سنتی همچون سل، قلم و رنگ جای خود را به ابزارهای مشابه تعبیه شده در نرم افزارها دادهاند، اما متد و مراحل انجام کار را همچنان میتوان به همین سبک نسبت داد. این تکنیک را میتوان به این صورت طبقه بندی کرد:
1) انیمیشن روی کاغذ: در این نوع انیمیشن، تصاویر روی کاغذ کشیده میشود، این عنوان برای سبکهای دیگر هم به کار میرود ولی در اینجا منظور طراحی روی کاغذ است. بسیاری از کارتونهایی که ما در کودکی تماشا میکردیم به این سبک شناخته شدهاند و در حال حاضر هم با تمام پیشرفتهای سینمایی و کامپیوتری کماکان بسیاری از انیمیشنهای جهان به همین سبک ساخته میشوند.
در این روش به دلیل عدم استفاده از طلق، زمینهها ساده تر انتخاب شده و تمامی اجزای صحنه برای هر نقاشی مجددن کشیده میشود. از ویژگیهای مهم این روش مطرح بودن تصاویر و دیگر سادگی پس زمینه است. ابزاری که در این روش به کار میرود میتواند مدادهای مختلف، راپید، قلم فرانسه، پاستل، آبرنگ، رنگ روغن و یا هر وسیلهی تازهی دیگری باشد.
"تداعی" ساختهی نورالدین زرین کلک
"لاواتاری" برندهی جایزه اسکار 2007
2) انیمیشن روی طلق:
در این نوع انیمیشن تصاویر روی طلق های شفاف کشیده و رنگ آمیزی میشوند. سل انیمیشن، انیمیشن سنتی، انیمیشن کلاسیک یا انیمیشن دستی نیز نامیده میشود و در کنار انیمیشن روی کاغذ از قدیمیترین و رایجترین سبکهای انیمیشن است.
نام این تکنیک از نام ورقهای سلولوییدی شفاف که سل نام دارند و کاملن نور را از خود عبور میدهند، گرفته شده است. در این روش با قراردادن چند طلق بر روی هم و لایه بندی آنها، به طوری که روی هرکدام به دلخواه طراحی یک کاراکتر یا پس زمینه و یا اشیا و آبجکتهای مورد نظر به طور جداگانه انجام گردید، متحرک سازی صورت میگیرد.
از آنجا که هر لایه از طلق 5% روشنایی را کاهش میدهد، به طور معمول لایهبندی طلق ها تا 4 لایه قابل استفاده است، البته ضخامت طلقهای مورد استفاده نیز در این امر تاثیر بسزایی دارد. از طرف دیگر فشار قرار گرفتن طلق ها بر روی یکدیگر نیز باید کنترل شود، زیرا اگر این فشار کم باشد باعث تاب برداشتن طلقها و ایجاد سایه در فیلمبرداری شده و اگر این فشار زیاد باشد میتواند موجب چسبیدن طلقها به یکدیگر شود که برای جلوگیری از آن از نوعی پودر بی رنگ در بین لایههای طلق استفاده میگردد.
3) انیمیشن با عکس
در این سبک از سوژه در حالتهای مختلف عکس برداری میشود سپس عکسها چاپ شده و سوژه به دلخواه دوربری میشود و بر روی صفحات سل یا همان طلق چسبانده میشوند که این صفحات طلق میتوانند تا 4 لایه افزایش یافته و بر روی زمینهی نقاشی شده قرار گیرند. از آنجا که عکسهای گرفته شده تنها در حالتهای کلیدی حرکت گرفته شدهاند، برای جلوگیری از پرش تصویری بین دو فریم، آنها را به هم دیزالو میکنند. این تکنیک از قابلیت ترکیب بالایی با شیوهی سل انیمیشن و همچنین دیگر تکنیکهای انیمیشن برخوردار است.
4) دیاگرام انیمیشن
این روش بیشتر کاربرد آموزشی دارد و در آن از شکلهای ساده و خطوط و نقشها استفاده میشود.
5) تلفیقی و زنده
این شیوه در دو مرحلهی اصلی اجرا میشود که در مرحلهی نخست کار به صورت رئال و زنده فیلمبرداری شده و در مرحلهی دوم این تصاویر با یکی از تکنیکهای انیمیشن تلفیق و ترکیب میشوند. این تکنیک خود به سه گونه تقسیم میشود:
الف) روتوسکپی:
در این نوع انیمیشن از حرکات بازیگر فیلمبرداری میشود و از روی آن طراحی میشود. در این سبک هم از بازیگر زنده استفاده میشود، با این تفاوت که از حرکات طبیعی بازیگر با دوربین فیلمبرداری فیلم گرفته میشود و پس از پایان فیلمبرداری بر روی هر فریم کار میشود و آن را به صورت انیمیشن در میآورد.
این تکنیک نخستین بار توسط مکس فلایشر در مجموعهی انیمیشنی خارج از دوات که در سال ۱۹۱۴ ساخته شد مورد استفاده قرار گرفت. او در این انیمیشن حرکات زندهی برادرش، دیو فلایشر، را در لباس یک دلقک به شخصیت کوکوی دلقک انتقال داد. فلایشر بعدتر این شیوه را برای شماری دیگر از کارتونهایش نیز به کار گرفت که مهمترینش رقص کب کالوی در سه قسمت از کارتونهای بتی بوپ در اوایل دههی ۳۰ و متحرک سازی شخصیت گالیور در سفرهای گالیور بود. بعد از او والت دیزنی و انیماتورهایش این روش را بسیار دقیق و کارآمد به خصوص در متحرک سازی سفید برفی و هفت کوتوله به کار گرفتند و پس از آن در بسیاری از انیمیشنها بلندشان. رالف بکشی در دههی ۷۰ از این تکنیک به فراوانی در انیمیشنهای جادوگران (۱۹۷۷) و سالار حلقهها (۱۹۷۸) استفاده کرد.
لینکیتر (کارگردان یک اسکنر تاریک نگر) در سال ۲۰۰۰ با استفاده از تکنیکی مشابه از روتوسکوپی دیجیتال برای خلق تصاویر سوررئال فیلم زندگی بین خواب و بیداری بهره گرفت و اکنون آن را برای یک اسکنر تاریک نگر به کار برده است. او نخستین کارگردانی میباشد که از روتوسکوپی دیجیتال برای خلق یک فیلم بلند استفاده نموده است.
روتوسکوپی تکنیکی است که انیماتورها در آن حرکت فیلم زنده را فریم به فریم کپی میکنند. در واقع در این شیوه تصاویر فیلم زنده روی یک پردهی مات بازتابیده شده و به وسیلهی انیماتورها دوباره ترسیم میشوند. تجهیزات مورد استفاده در این کار روستوسکوپ نام دارد.
اگر روتوسکوپی ضعیف کار شده باشد خطوط اصلی که باید از فریمی به فریم دیگر متفاوت باشند، با کمی انحراف روی هم قرار میگیرند در این صورت به اصطلاح گفته میشود انیمیشن خشن کار شده است.
خارج از دوات" اولین روتوسکوپی"
آخرین قطار سریع السیر اولین روتوسکوپی دیجیتال-۱۹۹۴
شمشیرهای لیزری جنگ ستارگان
سفید برفی و هفت کوتوله، کارتونهای سوپرمن دههی ۴۰، زیر دریایی زرد، تیتان، ارباب حلقهها، آناستازیا و…
خیابان روتو موشن
ب) ترکیب انیمیشن دو بعدی و زنده:
در این تکنیک پس از فیلمبرداری راشها در اختیار انیماتور قرار میگیرد و انیماتور آبجکتها و کاراکترهای مورد نظر را با استفاده از هر تکنیک انیمیشن که در نظر گرفته باشد به فیلم اضافه میکند و دوباره از کادر فیلم به همراه انیمیشن فیلمبرداری میشود.
از معروفترین کارهایی که به این روش تهیه شدهاند میتوان به فیلم "چه کسی برای راجر خرگوشه پاپوش دوخت" اشاره کرد.
ج) ترکیب سه بعدی و زنده (داینامیشن):
در این نوع انیمیشن دنیای خیالی با دنیای واقعی در هم میآمیزند. هنرپیشهها به کمک تخیل و دکوپاژ دقیقی که کارگردان بر مبنای فیلمنامه در دست دارد با موجودات خیالی که وجود خارجی ندارند حرف میزنند و یا به ایفای نقش میپردازند.
از نمونههای معروف این سبک میتوان به سری فیلمهای گودزیلا اشاره نمود.
6)پویانمایی محض
به روشی از تولید پویانمایی سنتی با کیفیت بالا گفته میشود که طرحهای پرجزییات و حرکات پذیرفتنی دارد. که شامل سبک واقعی مانند کارهای دیزنی و سبک کارتونی مانند استدیو وارنر میباشد.
د) انیمیشن کامپیوتری
این شیوهی ساخت انیمیشن تقریبن مجموعهای از همهی تکنیکهای نامبرده را در بر میگیرد. با این تفاوت که با استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری و امکانات گستردهی آنها، ضمن صرفه جویی قابل توجه در وقت توانایی استفاده از ابزارها و حتی سبکهای مختلف انیمیشن را به سهولت در اختیار انیماتور قرار میدهد.
دو نمونهی مهم انیمیشن کامپیوتری انیمیشن دوبعدی و انیمیشن سه بعدی هستند.
1) انیمیشن دوبعدی کامپیوتری: این سبک درواقع نسخهی امروزی شدهی انواع انیمیشنهای دوبعدی دستی است. در این نوع انیمیشن کاراکترها به وسیلهی نرم افزارهای دوبعدی حرکت داده میشوند.
2) انیمیشن سه بعدی کامپیوتری: در این سبک مدلهای عروسکی توسط اسکنرهای پیشرفته به صورت سه بعدی اسکن میشوند و بعد با کمک نرم افزارها حرکاتشان طراحی میشود. دکور و فضای این انیمیشنها نیز به صورت کامپیوتری ساخته میشود.
بالانس (برنده جایزه اسکار 1989)
جغدی که همسر غاز شد (فیلم برتر فستیوال انیمیشن کانادا) Fallen art■
منتشر شده در ماهنامه ادبیات داستانی چوک شماره 60