مصاحبه مهدی رضایی، نویسنده، محقق و مدرس ادبیات داستانی با سایت کاپ و نیوز

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

آقای مهدی رضایی، نویسنده، سردبیر مجله الکترونیکی چوک، مدرس داستان نویسی و خالق اثر "چه کسی از دیوانه ها نمی ترسد؟". همچنین دو کتاب جدید در نوبت چاپ دارند که در فروردین 94 منتشر خواهد شد. 

 آقای رضایی لطفا کمی از خودتان بگویید. متولد چه سالی هستید و اهل کجایید؟ و  از کجا شروع کردید؟

 متولد اردیبهشت سال 62  و اهل تهران هستم. شروع نوشتن برای من از دوران دبستان بود که یادم است دفترچه ای داشتم و داستان هایی یک صفحه ای می نوشتم. بعد خودم را مسخره می کردم که چه کسی داستان های یک صحفه ای می نویسد؟! چون آن زمان اصلا چیزی به اسم داستان کوتاه به گوشم هم نخورده بود.تمایل به نوشتن همیشه در وجودم بود. دوران راهنمایی یادداشت های طنز می نوشتم و برای همکلاسی هایم می خواندم. دور دبیرستان کتاب های علمی-تخیلی بسیاری خواندم و از سال 80 تصمیم گرفتم که جدی بنویسم. که اولین نتیجه این نوشتن سال 89 رمان «چه کسی از دیوانه ها نمی ترسد؟» شد.

مجموعه داستان «آواز گوسفندها» و رمان «روزگار فراموش شده» شما بعد از 5 سال پس از انتشار اولین رمانتان با نام«چه کسی از دیوانه ها نمی ترسد؟» فروردین 94 منتشر می شود. حالا از بین این سه اثر کدام را بیشتر دوست دارید؟

بدون شک هنوز هم اولین اثرم را بیشتر دوست دارم. فکر کنم تا آخر عمرم هم این اثر را بیشتر از بقیه دوست داشته باشم. هرچند که آثار بعدی ام به خاطر گذشت زمان پخته تر و حرفه ای تر خواهد بود.

برای نوشتن داستانهاتون چقدر از خودتان وام می گیرید؟ منظورم این است که چقدر شخصیت واقعی و اتفاقاتی که واقعا برای خودتون افتاده در این داستانها دخیل هستند؟

شاید یکی از دلایلی که رمان اولم را بیشتر دوست دارم همین است که شخصیت خودم در شخصیت رمان تزریق شده است. هرکس که کتاب را خوانده می گوید ما خود تو را در شخصیت رمان دیدیم. حتی از لحاظ شمایل  و واقعیت این بود که در آخرین بازنویسی ها چنین تصمیمی گرفتم که نقش اول رمانم خودم باشم با تمام دغدغه هایم.

رمان دیگری با نام «من بن لادن را کشتم» در دست نوشتن دارید. از این رمان برای ما بگویید؟

بهتر است که درباره این رمان فعلا حرفی زده نشود. هرچند که خیلی از دوستان پیگیر روند آن هستند و چند دوست و راهنما و منتقد در پیشبرد اثر من را یاری می کنند اما دوست ندارم بیش از آن چند نفر محدوده محتوایی آن فراتر برود. اما خب با توجه به عنوانی که به قول دوستان خیلی هم جذاب است سعی در نشان دادن پلشتی های این دنیا از بعدی جهانی دارم.

 

دو سال است که یک کار تحقیقی را پیش می برید. این کار تحقیقی به کجا رسیده و حاصلش چه می شود؟

این کار گسترده تحقیقی که برای نوشتن و نویسندگی در دست تهیه است، به کمک دوستانم خانم شادی شریفیان و حسین برکتی و تعدادی مترجم در دست تحقیق و ترجمه است. امید آن می رود که به یک کتاب مرجع تبدیل شود. حاصل این تحقیق احتمالا دو کتاب «فن و هنر نویسندگی» و «تجربیات و خطاهای نویسندگی» خواهد بود.

فن و هنر نویسندگی شامل یادداشت ها و مقالات نویسندگان ایران و جهان خواهد بود و کتاب «تجربیات و خطاهای نویسندگی» شامل سه بخش مصاحبه با 20 نویسنده ایرانی و ترجمه مصاحبه های نویسندگان برتر جهان به خصوص نوبلیست ها و  بخش سوم شامل مواردی خطای نویسندگان است که طی بیش از یک دهه حضور در کارگاه های داستان نویسی به آن رسیده ام. این تحقیقات من تا یکی دو سال آینده تکمیل و آماده انتشار می شود.

آیا می شود از یک نویسنده این انتظار را داشت که هر کتابی که می نویسد نسبت به کار قبلی اش کار بهتر و پخته تر باشد؟

به نظر من این انتظار خوبی است. این باعث می شود که نویسنده در هر اثر تلاش بیشتری انجام دهد هرچند که این انتظار گاهی به نتیجه نمی رسد. اما وقتی که من به عنوان نویسنده این انتظار را در مخاطبانم ببینم بدون شک تلاش بیشتری خواهم کرد.

 

از سال 90 به تدریس داستان نویسی می پردازید. تدریس چه کمکی در نویسندگی به شما کرده است؟

همیشه دنیای تدریس را دوست داشته ام. و شاید در آینده نیز کار اصلی ام فقط تدریس در حوزه دانشگاه یا نویسندگی باشد. اولین چیزی که در نویسندگی به من کمک کرد این بود که آنقدر بخوانم تا برای سوال هر هنرجو جوابی داشته باشم. هرچند که با توجه به این تلاش، گاهی سوال هایی می شود که جوابش را نمی دانم. اما می روم مطالعه می کنم و جواب آن سوال را پیدا می کنم.

 

خود شما زیر نظر چه اساتیدی تعلیم دیده اید و آیا به نظر شما این جلسات و کلاس های آموزشی مفید است؟

واقعیت اینکه من یک دهه از عمرم رادر جلسات و کارگاه های نویسندگی سپری کرده ام. هرچند که امروزه فرصت رفتن به جلسه ای را ندارم. اما در همین کلاس ها بود که با تکنیک های نویسندگی آشنا شدم. مستقیما زیر نظر استادی کار نکرده ام. مثل کولی ها به هر جلسه ای سرک می کشیدم و از همه یاد می گرفتم و می گیرم.

 

آیا تحصیلات شما ربطی به ادبیات دارد؟

من در رشته مدیریت اجتماعی درحال تحصیل هستم. بی ارتباط با ادبیات نیست. چون من نویسنده ای هستم که انتقادی- اجتماعی می نویسم و این نمی تواند با  رشته ام بی ارتباط باشد. اما بدون شک برای فوق لیسانس، رشته ای نزدیک تر به ادبیات را انتخاب می کنم. احتمالا جامعه شناسی ادبیات. رشته ای که هر دو علاقه من را در خود جا داده است.

 

شما علاوه بر نویسندگی و تدریس و تحقیق، سردبیری ماهنامه ادبیات داستانی چوک را هم به عهده دارید که تا به حال 55 شماره آن منتشر شده، مجلات بسیاری در دنیای اینترنت شکل گرفتند اما رشد نکردند، درحالی که ماهنامه چوک منظم ترین ماهنامه است و به تازگی فصلنامه شعر هم به آن اضافه شده؟ دلیل این استمرار چیست؟

فکر می کنم از زمان شروع فعالیت ماهنامه چوک تا به حال بیش از ده نشریه دیگر هم فعالیت کرده اند که حتی دو رقمی هم نشدند یا اینکه یک خط درمیان کار می کنند. دلیلش این است که چوک طی قرارداد نانوشته ای، قرار شد که تریبون همه باشد. بر خلاف دسته بندی و باندبازی. و این چیزی است که مخاطبان ما به عینه می بینند و لذت می برند و مارا همراهی می کنند. مخاطبان این نشریه در 60 کشور دنیا شناخته شده اند. این نشریه بیش از ده هزار بار از سایت های مختلف دانلود می شود و این برای ادامه را همه ما را امیدوار می کند.

 

از بین نویسندگان ایرانی قدیم و معاصر سبک کدام نویسنده ها را بیشتر می پسندید و چرا؟ از بین نویسندگان خارجی چطور؟

تقریبا همه نویسندگان شناخته شده ایران را دوست دارم و اثری از آن ها خوانده ام. برخلاف آنچه که دوستانم فکر می کنند که به شدت عاشق صادق هدایت هستم، باید بگویم که به شدت عاشق صادق چوبک هستم هرچند که هدایت را هم دوست دارم.

 

به نظر شما منتقدین باید لزوما داستان نویس هم باشند تا سختی کار و شرایط نویسنده را بهتر درک کنند یا شما لزومی نمی بینید؟

لزومی ندارد منتقد، نویسنده باشد. اما لازم است که منتقد، درک و فهم حالات و احوالات یک نویسنده را بشناسد که این الزاما وارد شدن به حوزه نویسندگی نیست. بلکه کمی توجه و تفکر نسبت به اثر نویسنده را می طلبد.

 

در پایان اگر مطلبی را علاقه مندید اضافه کنید بفرمایید.

برخلاف موج منفی که چند سالی است جامعه ادبی ما را فرا گرفته که آثار خوبی منتشر نمی شود، معتقدم که اتفاقا آثار خوبی هم منتشر می شود. اما عده ای عقده ای که به هیچ چیزی در ادبیات نرسیده اند، تلاش دارند که تلاش دیگران در عرصه ادبیات را هم بی ارزش قلمداد کنند. اما جای نگرانی نیست. چیزی که خواهد ماند آثار خوب این جوانان است نه اراجیفی که گفته می شود.

 مصاحبه: مریم ایجادی

لینک مصاحبه

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692