دختری با خالکوبی اژدها (The Girl with the Dragon Tattoo) محصول 2009 به کارگردانی نیئِلس آردِن اُپلِو(Niels Arden Oplev) تریلری جنایی و بسیار جذاب و رمزآلود است که بر اساس رمانی به همین نام نوشتهی نویسنده و روزنامهنگار سوئدی استیگ لارسن ساخته شده است. او در ۱۵ سالگی شاهد مورد تجاوز قرار گرفتن دختری شد که این مسئله باعث تنفر او از خشونت و تجاوز علیه زنان در تمام زندگی او شد. استیگ هیچوقت خود را برای موفق نشدن در کمک به آن دختر نبخشید و از این زمان بود که موضوع اصلی کتابهای او خشونتهای جنسی علیه زنان شد. چند روز بعد استیگ که احساس گناه میکرد، از قربانی طلب بخشش کرد، اما او نپذیرفت. نام آن دختر لیزبث بود، نامی که او برای شخصیت اصلی سه کتاب خود یعنی لیزبث سالاندر انتخاب کرد. این کتاب اولین رمان از سهگانه هزاره (Millennium series) است که در سال ۲۰۰۵ در سوئد منتشر شد. شخصیتهای اصلی در این سری لیزبث سالاندر دختری بیست تا سیساله با حافظهای قوی و روابط اجتماعی ضعیف و میکائیل بلومکوئیست یک محقق روزنامهنگار و ویراستار مجلهای به نام هزاره (میلنیوم) است. هنگامیکه استیگ لارسن شروع به نوشتن این سری کرد، قصد نوشتن ده کتاب را داشت اما به دلیل مرگ ناگهانی و زودهنگام، او فقط توانست سه سری اول و نیمی از قسمت چهارم را تمام کند. سری میلنیوم تا ژوئن ۲۰۱۱ توانسته، بیش از ۶۰ میلیون نسخه در بیش از ۵۰ کشور دنیا به فروش برساند. این سه رمان به ترتیب توسط طرفدارانش با اژدها، آتش و زنبور نامگذاری شدهاند. نسخهی سینمایی دختری با خالکوبی اژدها که درواقع "مردانی که از زنان متنفرند" نام دارد با استقبال منتقدین مواجه شد. منتقدان سایت راتنتومیتوز میانگین امتیاز 86 از 100 و بینندگان امتیاز 92 از 100 به فیلم دادند. از 36 نقدی هم که توسط منتقدان در سایت متااسکور ثبت شد 31 نقد مثبت و 5 نقد خنثی بود و هیچ نقد منفیای نوشته نشد. ازجمله کسانی که به این فیلم امتیاز 100 دادند راجرت ایبرت فقید بود. سال 2011 دیوید فینچر کارگردان معروف آمریکایی این فیلم را بازسازی کرد و دنیل کریگ و رونی مارا را در آن بازی
داد. با اینکه این فیلم در هالیوود ساخته شد و از نظر ظاهری قویتر از نسخهی سوئدی بود اما نسخهی سوئدی داستانی کاملتر و جذابتر دارد و خیلیها معتقدند بازسازی آمریکایی هیچوقت بهپای نسخهی اصلی نخواهد رسید.
منتقدان سایت راتنتومیتوز میانگین امتیاز 86 از 100 و بینندگان امتیاز 92 از 100 به فیلم دادند. |
کارگردان: نیئِلس آردِن اُپلِو / تهیهکننده: سورن ستارموس / نویسنده: نیکولای ارسل، راسموس هیستربرگ / ژانر: درام، تریلر، جنایی، مرموز / بازیگران: مایکل نیکویست، نائومی راپاس و... / موسیقی: جیکوب گروث / فیلمبرداری: اریک کرس، جنس فیشر / تدوین: آن اوسترود / تاریخ اکران: ۲۷ فوریه ۲۰۰۹ / مدت زمان: 152 دقیقه / محصول کشور: سوئد / زبان: سوئدی / بودجه: 13 میلیون دلار/ فروش: ۱۰۴٬۳۸۴٬۴۱۵ دلار.
خلاصهی فیلم:
هنریک ونگر یک صنعتگر بازنشسته هشتادساله، میکائیل بلومکوئیست یک محقق، روزنامهنگار و ویراستار مجلهای به نام میلنیوم، که بهتازگی پروندهای را در شرایط بسیار بدی ازدستداده، برای تحقیق درباره ناپدید شدن خواهرزادهی خود هریئت، در حدود ۴۰ سال پیش، استخدام میکند. غافل از اینکه ونگر قبلاً سابقه شخصی و حرفهای بلومکوئیست را بررسی کرده بود. هریئت از جزیرهای که بیشتر آن متعلق به خانواده ونگر بوده است ناپدیدشده بود. بلومکوئیست باوجود تردیدی که داشت، بعدازاینکه هنریک به او ۲٬۴ میلیون کرونور را پیشنهاد کرد در قبال نوشتن کتاب تاریخ خانوادگی ونگرها، کار روی پرونده را قبول کرد. ونگر معتقد بود هریئت که ۳۶ سال پیش ناپدید شده بود، توسط یکی از اعضای خانوادهاش به قتل رسیده است. بعدازاین ماجرا بلومکوئیست به جزیره رفته و تحقیقات خود را درباره خانواده ونگر و ناپدید شدن هریئت در آنجا شروع میکند. نقش اصلی دختر داستان هریئت نیست، بلکه دختری ۲۴ ساله به نام لیزبث سالاندر است. او یک هکر کامپیوتر و دختری دردسرساز دارای حافظهای قوی و روابط اجتماعی ضعیف است. لیزبث بهصورت قانونی تحت نظر شخصی به نام هولگر پالمگرن است. هولگر تنها کسی است که او به آن اعتماد دارد. اما وقتی هولگر دچار سکته مغزی شد، یک وکیل به نام نیلز بورمن جایگزین او میشود که از موقعیت خود برای سوءاستفاده جنسی از لیزبث استفاده میکند. در یکی از روزها لیزبث با کار گذاشتن یک دوربین مخفی صحنه تجاوز بورمن را ضبط کرده و با شکنجه و تهدید کردن از او کنترل کامل بر زندگی شخصی و امور مالی خود را درخواست میکند و انتقام خود را میگیرد. در طول جستجو بر روی این پرونده، بلومکوئیست تصمیم میگیرد که نیاز به یک دستیار دارد و وکیل ونگر، لیزبث سالاندر را معرفی کرد. وقتی گزارشی که درباره او برای ونگر نوشتهشده بود را میبیند، متوجه میشود لیزبث او را هک کرده و به اطلاعات او دست یافته است. اما بلومکوئیست به لیزبث پیشنهاد همکاری در این پرونده را میدهد و لیزبث نیز برای حل این پرونده مرموز و یک سری قتلهای عجیبوغریب دیگر به او ملحق میشود. ■